آیا مداخله در سوریه حزب الله را تضعیف کرده است؟/حزب الله؛ «پیش و پس» از جنگ فرسایشی سوریه!
بصیر، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را می توان یکی از مهم ترین رخ دادهای نیم قرن اخیر دانست، تحولی که پیامدهای بیشمار آن بر سراسر جهان اسلام سایه افکنده و می اندازد. شکل گیری جنبش حزب الله در جنوب لبنان یکی از این پیامدها بوده که نقش بسزایی در ترسیم سیاسی منطقه شامات ایفا نموده است.
اکنون و با گذشت بیش از سه دهه از شکل گیری جنبش حزب الله در لبنان، قدرت آن از محله های صور و صیدا و جنوب بیروت فراتر رفته و رعشه بر اندام دشمنانش انداخته است. نبرد این حزب با اسرائیل در سال 2006 و پیش از آن وادار نمودن این رژیم به خروج از اراضی جنوبی این کشور، شهرتی بین المللی را نصیب حزب و رهبرانش نمود. شهرتی که با بیم رهبران عربی نگریسته شده و آنان را به اتخاذ رویه های ضد حزب الله سوق داده است.
اکنون و با مداخله حزب الله در امور سوریه، راه برای تاخت و تاز بر علیه این جنبش از سوی مرتجعین عرب تحت عناوین خودساخته ای نظیر تشدید فرقه گرایی بیش از هر زمانی باز شده و عملا شیوخ خلیج فارس را بسان متحدی برای اسرائیل در برابر حزب الله تبدیل نموده است.
جنگ داخلی سوریه که اکنون از مرز پنج سالگی می گذرد هم اکنون به نبردی نیابتی و بین المللی تبدیل شده که بسیاری از قدرت های بین المللی و منطقه ای و هم چنین جنبش های شبه نظامی را به خود مشغول نموده است. پیچیده بودن تحولات سوریه تا بدان حد است که اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز با آگاهی از تیره بودن تحولات از مداخله مستقیم در سوریه امتناع می ورزد. اوباما روز گذشته در یک گفتگوی اختصاصی با بیبیسی گفته بود که “اشتباه خواهد بود که آمریکا و یا بریتانیا … برای ساقط کردن رژیم (بشار) اسد به این کشور نیروی زمینی اعزام کنند. اوباما که برای یک سفر سه روزه به بریتانیا رفته بود گفت که آنچه که در سوریه میگذرد “اندوهبار” است و افزود که وضعیت در این کشور بسیار “پیچیده” است.
از حزب الله لبنان در کنار سایر گروه ها و کشورها منطقه ای و بین المللی هم چون آمریکا، روسیه، ایران، ترکیه، عربستان سعودی، قطر، داعش، ارتش سوریه، جبهه النصره، جیش الحر، اسرائیل و… به عنوان یکی از سازمان های دخیل در بحران سوریه نام برده می شود که مشارکتش تبعاتی را برای این حزب بر جای گذاشته است. اهمیت تحولات سوریه برای حزب الله بر کسی پوشیده نیست، به واقع حکومت اسد در طول دهه های گذشته ضمن حمایت از این جنبش لبنانی بسان پلی برای ارتباط گیری تهران و بیروت عمل نموده است، از همین رو هرگونه تضعیف، تقویت و یا سقوط احتمالی حکومت اسد بیش از همگان بر لبنان و حزب الله تاثیر گذار خواهد بود. حال و با گذشته بیش از پنج سال از نبردهای داخلی سوریه، اوضاع حزب الله لبنان چگونه ارزیابی می شود؟ آیا حزب الله نسبت به گذشته در موقعیت برتری در سطح داخلی و منطقه ای قرار داشته و یا جنگ فرسایشی سوریه، عملا شبه نظامیان این جنبش را زمین گیر نموده است؟
حمایت مطلق شیعیان لبنانی از حزب الله
حزب الله لبنان به عنوان تنها جنبش شیعی لبنانی محسوب نشده و پیش از شکل گیری آن بودند گروه هایی هم چون جنبش امل که بخش عمده ای از جامعه شیعه لبنان را نمایندگی می نمودند، با این حال و با وجود گروه های شیعی دیگر و با افزایش هزینه های انسانی و لجستیکی حزب الله در نبردهای داخلی سوریه، هم چنان قاطبه شیعیان لبنانی به حمایت از حزب الله ادامه می دهند.
روزنامه لوموند در گزارشی در همین باره می نویسد: در گوشه هر خیابانی در حومه جنوبی بیروت موسوم به ضاحیه، و در کنار جاده های دشت بقاع در شرق کشور، تصاویر جنگجویان جان باخته وابسته به حزب الله در سوریه دیگر جزئی از چشم انداز محلی شده اند. حزب الله هزینه سنگینی برای مشارکتش در جنگ سوریه می پردازد. فرح ث. پشت پیشخوان بوتیک کوچک محل کارش در محله رئیس در جنوب پایتخت لبنان، عکسی از نامزدش که در سال ۲۰۱۴ در غوطه در نزدیکی دمشق کشته شده است را با عشق و احترام نگاه داشته. زن جوان پیچیده در چادر سیاه نقل می کند که « پانزده روز سوریه می رفت می جنگید، یک هفته برای استراحت برمی گشت و بعد دوباره عازم می شد. به خاطر دود بمباران ها اغلب چشم ها و گوش هایش ناراحت بودند. می گفت دائما بوی خون حس می کند. خیلی سخت بود، ولی هیچ وقت فکر نکرده بودم ممکن است بمیرد…». او چون صرفا نامزد این مرد بوده از هیچ حمایتی برخوردار نیست، برخلاف بیوه های رزمندگان که از حزب کمک مالی دریافت می کنند. اما این محرومیت تأثیری در جانبداری او از حزب الله نداشته است. « خیلی از جنگجو ها جان می دهند، از بین اطرافیان خودم هفت نفر را سراغ دارم. اما باید اماکن مقدس ما را حفظ کنند، اگر اینها نجنگند تکفیری ها می آیند و به شیعیان لبنان هم حمله میکنند».
پایداری شیعیان لبنانی بر حمایت از حزب الله در حالی است که گروه های تکفیری دامنه انتقام خود را به لبنان کشانده و با اقدامات خود ضربات مهلکی را بر غیر نظامیان لبنانی وارد نموده اند. رویترز می نویسد: « خودرو های سوخته، ویترین های خرد شده، اجساد بی جان افتاده در میان خیابان دودگرفته: دو سوءقصد انتحاری روز ۱۲ نوامبر ۲۰۱۵ در محله برج البراجنه مرگ بارترین حمله های رخ داده از زمان پایان جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۹۰ تا کنون بودند. اما این حمله ها تنها در حکم یادآوری این نکته به ساکنان محل بودند که در لبنان مناطق تحت کنترل حزب الله همچنان آماجگاه اصلی داعش اند. این مناطق در بیروت یا در بقاع از سال ۲۰۱۳ تا کنون صحنه کم و بیش ده حمله بوده اند که مسئولیت برخی شان را نیز گروه های وابسته به القاعده بر عهده گرفته اند. اینها همه تلافی جویی است در واکنش به پشتیبانی نظامی حزب الله از ارتش سوریه که رسما از آوریل ۲۰۱۳ به این سو ادامه داشته.»
برآورد تحولات داخلی لبنان در طول سال های پس از 2011 نشان می دهد که علاوه بر شیعیان، بخش عمده ای از گروه های مسیحی، مارونی، علوی، درزوها و حتی شماری از سنی ها هم چنان حامی و پشتیان حزب الله بوده و می باشند و حزب هم چنان وزن داخلی خویش را حفظ نموده است.
لوموند در گزارشی در این باره می نویسد: در مجموع میزان حمایت از مداخله حزب الله در سوریه در میان شیعیان همچنان بالاست. بنا بر نظر سنجی سال ۲۰۱۵ انجمن هیّا بنا، که بنیان گذارش سلیم لقمان به داشتن مواضع انتقادی نسبت به حزب شهرت دارد، 78/8 درصد شیعیان با این مداخله موافقند. ۱۵۰۰ «شهید» این جنگ سبب نشده اند که سربازگیری با مشکلی روبرو شود. این هدف همچنان در میان جوان ترها شیفتگی بسیار بر می انگیزد. به گفته یکی از فعالان اقتصادی بخش فرهنگ در جنوب لبنان، نبود چشم انداز آینده در مناطق زیر کنترل حزب الله که بسیار فقیر اند بر جذابیت آن می افزاید. حسین م. از اهالی محله کنیسه مار میخائیل که در ورودی ضاحیه واقع شده است می افزاید « این را هم نباید از یاد برد که حزب الله در حال جنگ ایدئولوژیک هم هست. کودکان می توانند در کمپ های پیشاهنگی حزب الله شرکت کنند و وقتی که به حدود شانزده سالگی می می رسند در جانشان شوق جنگ می دمند.» حزب همچنین به نوعی وسیله بهبود زندگی روزمره نیز هست. این مرد جوان که دو دوست در جنگ سوریه از دست داده است ادامه می دهد: «حزب الله مبارزه مسلحانه را رهبری می کند، اما مغزها را نیز به خدمت می گیرد. حزب به افراد تحصیل کرده نیاز دارد، روزنامه نگار، مهندس و… هزینه تحصیل اینها را می پردازد و سپس استخدامشان می کند.
تسلط حزب الله بر منطقه حائل میان سوریه و لبنان
از زمان آغاز بحران داخلی در سوریه، مرزهای لبنان با سوریه به مامن امنی برای تروریست ها جهت انتقال نیرو و تجهیزات برای تروریست ها تبدیل شده بود. حضور متکثر شبه نظامیان مخالف اسد در اقصی نقاط سوریه، حمایت لجستیکی و مالی از آنان از سوی، عربستان سعودی و قطر و مرزهای باز همسایگان سوریه (از ترکیه و اردن گرفته تا لبنان و عراق) عملا ارتش کلاسیک سوریه را در مقابله با تروریست ها ناکام گذارده بود. درست در چنین مقطعی بود که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب با اشاره به گروه های تروریستی که علیه ارتش بشار اسد دست به سلاح برده بودند اعلام کرد : « سوریه در منطقه دوستانی حقیقی دارد که نخواهند گذاشت این کشور به دست آمریکا، اسرائیل یا گروه های تکفیری بیفتد». با این سخنان او یک بار دیگر بر حمایتش از حکومت سوریه که از نظر او یکی از ستون های محور مقاومتی است که حزب الله و ایران در برابر اسرائیل ایجاد کرده اند تأکید کرد. چند روز بعد حزب الله با نیروهایی پرشمار وارد نبرد قصیر شد. قصیر منطقه ای است هم مرز با لبنان در غرب سوریه که در آن زمان به دست شورشیان افتاده بود. این ورود بود که در آن هنگام که نیروهای وفادار به اسد آشکارا کنترل منطقه را از دست می دادند برتری را از شورشیان گرفت و به نیروهای اسد داد. به خاطر حضور حزب الله منطقه قصیر در عرض کمتر از یک ماه باز پس گرفته شد و ویدئوهای عقب نشینی بی نظم لشکر شکست خورده جنگجویان که با لب تشنه در حال خوردن سیب زمینی خام بودند تصویرگر نخستین شکست مؤثر شورشیان شد.
کیارا کالابرِسه، پژوهشگر انستیتوی پژوهش و مطالعه در جهان عرب و اسلام که روی حزب الله کار می کند می گوید « در آغاز حرکت اعتراضی علیه اسد، فعالان حزب الله احساس نمی کردند که اوضاع داخلی سوریه به آنان ربط مستقیمی دارد». ولی برداشت حزب از ربوده شدن زائران شیعه لبنانی در حلب در سال ۲۰۱۲، گفته های خصمانه برخی از اعضای اپوزیسیون سوریه علیه حزب الله و سوءقصدهای ضاحیه سبب پدید آمدن اجماعی بسیار نیرومند در حمایت از حزب شد. این پژوهشگر در ادامه می گوید « حزب الله در آغاز لزوم حفظ اماکن مقدس شیعیان را پیش کشید که برخی از گروه های شورشی تخریب یا تهدیدشان کرده بودند» و به عنوان نمونه به حمله به مسجد سیده زینب در جنوب دمشق اشاره می کند که حرم دختر علی (ع) و نوه (حضرت) محمّد (ص) را خود جای داده است. « به این ترتیب مداخله حزب الله در سوریه تبدیل به کاری مقدس شد که هدفش دفاع از اسلام واقعی در برابر گروههای شورشی نظیر داعش بود».
با وجود گذاشت چند سال از جنگ فرسایشی سوریه و تلفات سنگین حزب الله در این نبرد، موقعیت حزب الله نسبت به پیش از مداخله در سوریه نه تنها کاسته نشده بلکه افزایش نیز یافته است. حزب عملا به یگانه محافظ لبنان تبدیل شده و توانسته با تسلط بر تمامی مناطق مرزی سوریه با لبنان، ضمن ایجاد منطقه ای حائل و پهناور برای خود، عملا موقعیت تروریست ها را از این سو تضعیف نماید. حزب الله پیشتر هم نشان داده که در مقاطع بحرانی تنها حافظ لبنان می باشد. یک ژنرال بازنشسته ارتش که در نبرد پیشین با تروریست های وابسته به شیخ الاسیر حضور داشته و حمایت حزب الله از ارتش در آن مقطع را تایید می کند به رویترز می گوید: «مگر چاره دیگری داریم؟ ارتش کمبود نفر و تجهیزات دارد.» بخشی از جمعیت غیرشیعه لبنان، صرف نظر از موافقت یا مخالفتش با پروژه سیاسی و مذهبی حزب الله، بر این باور است که این حزب تنها نیرویی است که توان ایستادگی دربرابر داعش را دارد.
وزن بالای حزب الله در منطقه
تصمیم ۱۹ فوریه عربستان سعودی بر تعلیق برنامه کمک به ارتش لبنان و استرداد تجهیزاتی به ارزش ۳ میلیارد دلار بسیار پرمعناست. به باور بسیاری کارشناسان منطقه، ناکامی سعودی در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در لبنان و سوریه عملا موجب خشم رهبران مرتجع این کشور را فراهم آورده تا اقدام به تنبیه لبنانی ها نمایند.
بی بی سی در گزارشی در این باره و با بررسی تحولات سوریه می نویسد: « ارتش سوریه با پشتیبانی بمب افکن های روسی، مستشاران ایرانی و جنگجویان شیعه لبنانی توانست پیش از آتش بس پایان ماه فوریه مناطقی را بازپس بگیرد. نتیجه این تحولات تقویت مشروعیت حزب الله است که در خط مقدم از بشار اسد حمایت می کند.
سلیم لقمان رئیس انجمن لبنانی هیّا بنا که از مخالفین حزب الله محسوب می شود اذعان دارد که “جنگ سوریه موقعیت حزب الله را در لبنان تقویت کرده است”. اگرچه به باور او بر تشدید منازعه های فرقه ای در این کشور افزوده است.
به واقع شدت فشارهای داخلی و بین المللی از سوی آمریکا، عربستان، ترکیه، اتحادیه عرب، اسرائیل بر این جنبش حکایت از قدرت فزاینده آن دارد که زمینه نگرانی دشمنانش را فراهم آورده است.
تحلیل خانم کالابرسه پژوهشگر انستیتوی پژوهش و مطالعه در جهان عرب و اسلام این است که «حزب الله موفق شده داعش و اسرائیل را شریک هم جلوه دهد. به هنگام حمله ژانویه ۲۰۱۵ به جولان این موضوع به روشنی ثابت شد: اسرائیل کسانی را که با داعش می جنگیدند کشت و در نتیجه به صورت چهره ای دیگر از همان دشمن جلوه کرد».
فرهنگ نیوز