«تلویزیون» در تور «حسنی»
بصیر، روزنامه شهروند در مطلبی نوشت: انتشار فیلمی کوتاه از نحوه برخورد فرزاد حسنی، مجری تلویزیون با میهمان برنامه «اکسیر» با انتقادهای فراوانی در شبکههای اجتماعی روبهرو شد. هرچند بلافاصله دستاندرکاران این برنامه، فیلمی از پشت صحنه تمرین فیلمنامه زرشک، با حضور فرزاد حسنی منتشر کردهاند تا بر نمایشی بودن این آیتم تأکید کنند، اما حجم انتقادهایی که در شبکههای اجتماعی به رفتار مجری این برنامه صورت گرفت، به حدی بود که عذرخواهی و توضیحات تهیهکننده نیز نتوانست مرهمی بر احساسات جریحهدار شده مردمی باشد.
به نظر میرسد مجریان سیما به دنبال گرفتن طلب معوقهشان از شرکتکنندگان باشند. چون تازه چند هفتهای بیشتر از ماجرای هشدار قائممقام معاون سیما به دستاندرکاران برنامه «دورهمی» نگذشته که اینبار «اکسیر» خبرساز شد. آنجا پای مهران مدیری و تراشیدن سر میهمانان وسط بود، اینجا پای فرزاد حسنی و تخفیف تماشاچی. شرکتکننده درواقع مردی میانسال است که مجری از او خواسته به پرسش مربوطه پاسخ بدهد. مرد میانسال تأمل یا درنگی دارد که فرزاد حسنی امانش نمیدهد و آسمان و ریسمان را به هم میبافد، از مهمگوییهایی که ارتباطی هم به برنامه ندارد؛ جملاتی که هر بینندهای را آزار میدهد. گویی که مجری برنامه از شرکتکننده طلب دارد یا به عمد برای تحقیر، میکروفن به دستش داده است. بعد از آن مجری اعلام میکند که شرکتکننده برنده جایزه ۵٠میلیون تومانی شده است که تشویق حضار را به همراه دارد. منتها به فاصله چند دقیقه بعد از آن جعبهای به دست او میدهند که محتویات آن ظرفی از «زرشک» است. درواقع برنامهسازان و تهیهکنندگان به گمان خود از کمبود بودجه سازمان حسن استفاده را کردهاند و شرکتکنندگان را در حرکتی که احتمالا به نظرشان خندهدار میآید، سرکار میگذارند، این برنامه و برخورد مجری آن با شرکتکننده میانسال، به سرعت با واکنش تند کاربران صفحات اجتماعی مواجه شد و سیل آن دامن خبرگزاریها و سایتها را هم گرفت. طوری که روز گذشته تقریبا فضایی نمیدیدی که خالی از اعلام انزجار از این حرکت باشد. به فاصله اندکی بعد از این انتقادها، تهیهکننده برنامه عنوان کرد، بخش ویدیویی مربوطه که در فضای مجازی پخش شده، فقط یکی از آیتمهای برنامه بوده است. مصطفی شریف در گفتوگو با ایسنا اعلام کرده: «آیتمی که از آن توهین به تماشاگر حاضر در این برنامه برداشت شده، صرفا یک آیتم نمایشی بوده است و عدهای غرضورزانه بخشی از این آیتم را با سانسور منتشر کردهاند که باعث شدهاند احساسات مردم جریحهدار شود. اگر کسی ناراحت شده است، از طرف آدمهای مغرض از آنها عذرخواهی میکنم. مطمئنا از این پس سناریوی زیباتری خواهیم داشت و قبل از آن به مخاطب یادآوری میکنیم که آیتم نمایشی است.»
و پس از آن دوباره تأکید کرده؛ این بخش، صرفا آیتمی نمایشی بوده و اضافه کرده: «متأسفانه چهار سکانس اصلی در این آیتم به شکلی غرضورزانه حذف شده است؛ درحالی که این سکانسها بخشهای خندهآور زیادی داشت.» او پس از آن تأکید کرده فرد میانسال به اسم «جمشید» یکی از بازیگران و هنروران برنامه «اکسیر» است که در برنامه حضور دارد. این جملهها درحالی ازسوی تهیهکننده مطرح میشود که رفتار و حرکات فرد مورد تحقیر کاملا نشاندهنده آن است که نه با بازی میانهای دارد نه بازیگری. موج انتقادها به خانه مجازی مجری هم ریخت و فعلا فرزاد حسنی ترجیح داده صفحه شخصیاش را ببندد.
زود قضاوت کردیم؟
بعد از تمام این واکنشها تازه نوبت رسید به انتشار کلیپی دیگر از پشت صحنه برنامه مبنی بر اینکه منتقدان این جریان زود قضاوت کردهاند و اصلا کل ماجرا، چیز دیگری بوده است. در این کلیپ کوتاه که زیر نوشته «پشت صحنه برنامه اکسیر»، دوربین فرزاد حسنی را به همراه دستاندرکاران برنامه و فرد شرکتکننده نشان میدهد که درحال تمرین آیتم مربوطه هستند. درواقع این کلیپ قرار است نشان بدهد که منتقدان زود قضاوت کردهاند، چراکه آیتم مربوطه از قبل تمرین شده و هیچ قصدی مبنی بر توهین و تحقیر شرکتکننده نبوده است. با این حال درباره این کلیپ همچنان دو نظر مطرح است؛ اول اینکه بخشهایی از آن به نظر تصنعی میرسند ازجمله پیراهنی که فرزاد حسنی به تن دارد. به همین جهت اواسط کلیپ فرزاد حسنی پیراهنی اتوشده را از کنار میز بیرون میآورد و به دست تدارک میدهد که درواقع قرار است به ما بگوید این پیراهن اصلی مجری برای اجراست. صحنههایی مانند این هرچند ممکن است صددرصد اتفاقی بوده باشند، اما شائبه ساخت این کلیپ و تصنعی بودن آن را همزمان تقویت میکنند. ضمن اینکه پرسش جدی این است: به فرض که این برخورد زننده قبلا با شرکتکننده تمرین شده باشد، چه چیزی را توجیه میکند؟ فردی را جلوی دوربین ببریم، او را تحقیر کنیم و بگوییم این آیتم قبلا تمرین شده است؟! به نظر میرسد دستاندرکاران برنامه اصولا عذری بدتر از گناه پیش آورده باشند و سوراخ دعا را گم کرده باشند. پایان کلیپ نوشته «باز هم زود قضاوت کردیم» اما آیا واقعا زود قضاوت کردیم؟
دانا