پاسداران فریدونکناری که در حلب معراجی شدند

بصیر، ماه شعبان است و تداوم نزول رحمت الهی در مهمانی خداوند، چراکه این ماه سالروز ولادت سه شخصیت بزرگوار تاریخ اسلام، امامحسین(ع)، ابوالفضلالعباس(ع) و امامسجاد(ع) است و این روزها به نامهای پاسدار، جانباز و آزاده نامگذاری شده است.
در حالیکه در تمام جهان اسلام بهویژه ایران اسلامی با آغاز این ماه جشن و شادی در جامعه فراگیر میشود، این روزها حال و هوای مازندران و فریدونکنار کمی متفاوتتر است.
ماه شعبانی که به بوی شهید مدافعحرم معطر شده و فضای دلنشینی را در مازندران و فریدونکنار ایجاد کرده است.
اما امسال فرا رسیدن سوم شعبان، روز پاسدار در مازندران و فریدونکنار نسبت به سالهای گذشته متفاوت است، چراکه برای نخستینبار شهدای پاسدار مدافعحرم در کنار خانواده، همسر و فرزندانشان نیستند.
کسانی که در تأسی از بزرگپاسدار تاریخ، عاشورایی دیگر در تقابل و مبارزه با دشمنان اهلبیت(ع) را رقم زدند و در نبرد با تروریستهای تکفیری کربلایی شدند.
نخستین شهید مدافع حرم فریدونکنار «محمد شالیکار» است که پس از تحمل چند روز جراحت در سوریه در بیمارستانی در حلب به جمع شهدا پیوست.
این پاسدار شهید، از همرزمان شهید حاج حسین و علیاصغر بصیر در دوران دفاعمقدس بوده و مدتها از سختیهای جانبازی بالای ۵۰ درصد رنج میبرد.
از این شهید بزرگوار سه فرزند، دو پسر و یک دختر باقیمانده است که باید برای تبریک روز پاسدار به خانه ابدی وی بروند، پدری که برای آرامش فرزندان ایران زمین، آرام چشمان خود را بست تا کشورش در امنیت و آسایش باشد.
محمد بارها از خدا درخواست حضور در سوریه را میکرد
یکی از همرزمان این سردار شهید در گفتوگو با بلاغ از شور و اشتیاق محمد شالیکار برای شهادتش میگوید: بر اساس دستور سردار همدانی که از ما خواست تا گردان فاتحین فریدونکنار را آماده و هماهنگ کنیم، تعداد 140 نیروی داوطلب را برای حضور در سوریه آماده کردم، محمد نیز در این لیست بود، محمد بعد از سفرش به مکه به دنبال حضور دوباره در گردان بود، پس از نوشتن استشهاد و گرفتن شناسنامه تمامی این افراد، دستور آمد که شرایط برای رفتن به سوریه تغییر کرده است.
وی تصریح کرد: با تغییرات پیش آمده تنها من میتوانستم عازم شوم و با تلاشهای فراوان پس از متقاعد کردن سردار، محمد را به همراه خود اعزام کردیم، محمد خیلی خوشحال بود و بارها از خدا درخواست حضور در میدانهای جنگ سوریه را میکرد.
لحظهای به بازگشت فکر نمیکرد
این همرزم شهید ادامه داد: خداوند به محمد نظر داشت، محمد پس از متوجه شدن از این موضوع که به همراه ما میآید نماز شکر خواند، این شهید بزرگوار از زمان حرکت از فریدونکنار، حتی یک لحظه به فکر بازگشت نیفتاد، حتی وقتی بعضی از دوستان در سوریه از یکدیگر آدرس و شماره تماس میگرفتند تا پس از بازگشت از احوال یکدیگر باخبر شوند، این شهید بزرگوار به هیچ عنوان شماره و آدرس خود را نداد و همواره میگفت نیامدیم که برگردیم.
او افزود: محمد بعد از مکه متحول شده بود، انسان خودساخته و پاک، از هرگونه غذای شبههناک پرهیز میکرد، در جایی که امکان غیبت یا گناه وجود داشت وارد نمیشد، بعضیها میگفتند «محمد خیلی خشک شده است»، اما نتوانستیم حالتهای وی را درک کنیم، وی معتقد بود که زبان باید ذکر خدا بگوید، از نیمههای شب برای خواندن نمازشب استفاده میکرد، شب عملیات به نام شب صبر و استقامت نامگذاری شد، از تمام این شب برای مناجات با خدا استفاده کرد.
این رزمنده مدافع حرم گفت: قرار بود از ساعت 8 صبح وارد میدان شویم، اما بهدلیل بارش شدید باران عملیات تا 4 صبح متوقف شده بود، نکته جالب اینجاست که محمد با لباس رزم در حال خواندن نمازشب بود.
این همرزم شهیدشالیکار خاطرنشان کرد: شهید محمد شالیکار همیشه به من میگفت شهادت شیرینترین و با فضیلتترین چیزی است که خداوند به انسان میدهد، وی یکبار در سال 66 آسمانی شده بود، اما خدا میخواست او را طوری دیگر امتحان کند و 28 سال بعد در بهترین وضعیت ممکن محمد را به پیش خود برد.
یکی دیگر از پاسداران مدافعحرم که چند روزی از شهادتش میگذرد، پاسدار شهید علی عابدینی است، این شهید مدافعحرم به صورت ناجوانمردانه در منطقه خانطومان سوریه در زمان آتشبس مورد حمله تروریستهای تکفیری قرار میگیرد و شربت شیرین شهادت را مینوشد.
شهید عابدینی که دوران لیسانس خود را با بهترین نمره و شاگرد اولی به پایان برد، در دنیا نیز با شهادتش مدال افتخار و برتری را بر گردنش آویخت.
دیروز روز پاسدار بود، امیرمحمد عابدینی فرزند شهید پاسدار علی عابدینی با وجود آنکه روز پاسدار را به پدر شهیدش تبریک گفت، اما همچنان چشم انتظار بازگشت پدر است.
شهید عابدینی پاسداری که سهبار مجروحیت نیز وی را از جبهههای نبرد با تروریستهای تکفیری منصرف نکرد و این بار به نظر میرسید معامله خوبی در سالروز ولادت امام حسین(ع) با ارباب بیکفنش کرد.
یوسف عابدینی پدر بزرگوار شهید عابدینی در گفتوگو با بلاغ، اظهار کرد: فرزندم بهترین راه که همان شهادت بود برگزید و به هدفش رسید.
وی افزود: علی به این دنیا تعلق نداشت و در نهایت نیز به ارباب خود پیوست.
شهید عابدینی که پس از شهادت اسماعیل خانزاده شهید مدافع حرم محمودآباد، بارها به خانه آنها رفته بود و پس از هربار در هنگام خداحافظی با چشمانی پر اشک از پدر شهید درخواست دعا برای شهادت میکرد، دیروز روز پاسدار را به جای حضور در خانوادهاش در کنار صاحب اصلی آن حضور یافت.
به گزارش بلاغ، پاسداران در انقلاب اسلامی ایران همواره نقش پررنگی در حفظ و صیانت از کشور و دستاوردهای انقلاب داشتهاند و این فعالیت آنها هیچگاه به مرزهای جغرافیایی کشورمان محدود نشده است.
امروز مرز سیاسی کشورمان در سوریه و حمایت از مقاومت است و پاسداران ایران اسلامی نیز برای حفظ امنیت این کشور فراتر از مرزها نقشآفرینی میکنند.