سفری بدتر از بمباران اتمی هیروشیما!
بصیر، باراک اوباما در پیام نوروزی خود به مردم ایران با اشاره به سفر تاریخیاش به کوبا با بیان اینکه «دشمنان قدیمی پس از دههها بیاعتمادی، میتوانند راهی تازه در پیش بگیرند» مدعی شد: «میتوان روابط تهران-واشنگتن را نیز با تأسی از تاریخ روابط هاوانا-واشنگتن که منجر به بازگشایی سفارتخانههای دو کشور و ورود رسمی او به هاوانا گردید، ترمیم کرد.»
اوباما راهبرد «راه تازه پس از سالها بیاعتمادی» را در سفر خود به کوبا، ویتنام و ژاپن به نمایش گذاشته است. او فروردین امسال به عنوان اولین رئیسجمهور ایالات متحده پس از 88 سال وارد کوبا شد و در کنار یادمانی از «ارنستو چهگوارا» که همهی سلولهای بدنش ضد آمریکایی بود، ایستاد و به آن ادای احترام کرد.
هفتهی گذشته نیز رئیسجمهور آمریکا با سفر به کشور کمونیستی ویتنام و لغو کلی تمامی تحریمهای تسلیحاتی این کشور، توان دفاعی آن را در تنشهای احتمالی میان ویتنام و چین افزایش داد. این اتفاق در حالی رخ داد که اوباما دو سال قبل عنوان کرد که جذابیتهای خاورمیانه برای کشورش کاهش پیدا کرده است و از این پس (سال 2014) تمرکز کاخ سفید را به سمت شرق دور هدایت خواهند کرد تا از این طریق از زیادهخواهیهای سرزمین چین جلوگیری شود.
بعضی کارشناسان معتقدند که آمریکا در تلاش است تا با تجدید سازمان ارتش ویتنام، از این کشور بهعنوان پایگاه نظامی در شرق آسیا بهره گیرد و به همین دلیل دنبال آن است که سلاحهای پیشرفتهای را در اختیار نیروهای نظامی ویتنام قرار دهد.
نکتهی مهم دیگر تغییر ماهیت سیاسی ویتنامی است که توسط چین به وجود آمده اما اکنون به تهدیدی جدی برای پکن تبدیل شده است. گامهای سریع توسعهی روابط آمریکا و ویتنام همزمان شده است با جدال مرزی ویتنام و چین بر سر مرزهای ویتنام و سواحل این کشور. ویتنام برای مقابله با ظهور چین به دنبال تقویت مشارکت آمریکا در آسیاست و از این رو درهای خود را به روی ایالات متحده باز کرده است.
همچنین روز گذشته باراک اوباما برای شرکت در نشست سران کشورهای گروه هفت وارد ژاپن شد. او در بخش مهمی از این سفر به هیروشیما رفت و به ستون یادبود قربانیان بمباران اتمی این شهر ادای احترام نمود. وی اولین رئیسجمهور آمریکاست که از زمان بمباران اتمی هیروشیما در بیش از هفتاد سال پیش، به این شهر سفر کرده است. او گفت: «ما به اینجا آمدهایم تا دربارهی نیروی ویرانگری تأمل و اندیشه کنیم که در گذشتهای نه چندان دور از بند رها شد و فاجعه و مرگ به همراه آورد.» رئیس جمهوری آمریکا افزود: «ما برای سوگواری مردگان به اینجا آمدهایم.»
اوباما در نهایت مدعی شد: «سفر ما به هیروشیما بر دیدگاه مشترکمان در مورد لزوم ایجاد جهانی عاری از تسلیحات اتمی تأکید خواهد داشت.»
طرح جهان عاری از سلاح اتمی به بیش از 7 سال پیش باز میگردد که اوباما طی یک سخنرانی در پراگ، پایتخت جمهوری چک عنوان کرد و در تشریح الزامات آن گفت: «کشورهای صاحب تسلیحات هستهای به سمت خلع سلاح حرکت میکنند، کشورهای فاقد تسلیحات هستهای چنین سلاحهایی به دست نمیآورند و همهی کشورها میتوانند به انرژی هستهای صلحآمیز دسترسی داشته باشند.»
وی در آن سخنرانی با اشاره به خطرات ناشی از دسترسی ایران و کره شمالی به بمب اتم تصریح کرد: «فعالیتهای هستهای و موشکی ایران نه تنها برای ایالات متحده، بلکه برای کشورهای همسایهی ایران و متحدان ما یک تهدید واقعی است.»
رئیسجمهور آمریکا با بیان اینکه اگر این خطر حذف شود، پایهی امنیت ما مستحکمتر خواهد شد و نیازی به استقرار سپر دفاع موشکی در اروپا نخواهد بود، افزود: «در نهایت باید کاری کنیم که تروریستها هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکنند. این اولین و بزرگترین عامل تهدید برای امنیت جهانی است. یک تروریست مسلح به سلاح هستهای میتواند باعث ویرانی و نابودی گستردهای شود.»
اوباما توانست به لطف این سخنرانی و طرح جهان عاری از سلاح اتمی، نوزدهمین فرد آمریکایی باشد که به دریافت جایزهی صلح نوبل نائل میآید.
در حقیقت مجموعهی رفتارهایی که اوباما با کشورهای دارای عقبهای ضربهخورده از آمریکا نشان میدهد، حاکی از واقعیتی است که نمیتوان با سطحینگری و پذیرش باور امپریالیستی به عمق آن دست یافت.
آمریکا برای نفوذ در کشورهایی که هنوز بدنهی اجتماعیاش نسبت به سیاستهای ایالات متحده که ریشه در سلطهطلبی این کشور دارد از شعارهای جذاب لیبرالی نظیر آزادی که مخصوصا در کشورهای کمونیستی طرفدار دارد استفاده میکند و حتی حاضر میشود رفتاری مانند رفتار پادشاه بریتانیا در سفر به هندوستان را تکرار کند.
شهید مطهری در کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» مینویسد: «وقتی پادشاه انگلستان برای دیدار از هندوستان به آنجا رفته بود، در هندوستان جزء برنامهی سفرش، بازدید از یک بُتخانه گنجانده شده بود. خود مردم هند وقتی که میخواستند داخل صحن بتخانه شوند، کفشهای خود را میکندند، اما او به نشانهی احترامِ بیش از حد، هنوز به صحن نرسیده، کفشهایش را کَند و بعد هم از همه مؤدبتر در مقابل بتها ایستاد.»
استاد مطهری در ادامه مرقوم میدارد: «در تفسیر این حرکت، عدهای سادهاندیش میگفتند: ببینید نمایندهی یک ملتِ روشنفکر چقدر به عقاید مردم احترام میگذارد؟ غافل از اینکه این نیرنگِ استعمار است؛ استعماری که میداند همین بتخانههاست که هند را به زنجیر کشیده و رام استعمارگران کرده است؛ اینگونه احترام گذاشتنها، خدمت به آزادی و احترام به عقیده نیست، خدمت به استعمار است. ملت هند اگر از زیر بار این خرافات بیرون بیاید که دیگر باج به انگلیسیها نخواهد داد.»
بر همین اساس برخی از مسئولان و روشنفکران در کشورهای دارای عقبهی ضدآمریکایی از جمله ایران، کوبا و ویتنام، در اظهار نظرهای خود اوبامای دموکرات را تافتهای جدا بافته از سایر آمریکاییهای تندروی جمهوریخواه میدانند و او را فردی بسیار مؤدب و باهوش توصیف کردهاند.
باید توجه کرد که فرقی میان آمریکای دموکرات و جمهوریخواه در اهداف وجود ندارد و آن دو فقط در روشهای استعماری و نفوذ متفاوتاند. کوبا برای مقابله با نفوذ کمونیسم، ویتنام برای مقابله با تهدیدهای چین، عربستان و رژیم صهیونیستی هم برای مقابله با ایران؛ در حقیقت آنچه اوباما به عنوان جهان عاری از سلاح اتمی دنبال میکند ابتدا باید در سرزمینهای اشغالی و ایالات متحده پیگیر باشد و آزادی و مبارزه با تروریسم نیز بیشتر از همه به کار حکومت پادشاهی سعودی میآید نه جمهوری اسلامی ایران!
دانا