حمایت اصولگرایان از روحانی؛ شدنی یا ناشدنی:

حربه حامیان دولت برای به دام انداختن اصولگرایان/ آیا احمدی نژاد را به نفع روحانی کنار می زنند؟

بصیر، پاستور نشینی حسن روحانی 3 ساله شد و تنها یکسال دیگر فرصت باقی دارد تا بتواند مردم را برای انتخاب مجددش مجاب کند. در همین روزها و در سالگرد انتخابات 24 خرداد، بحث هایی درباره تک دوره ای شدن ریاست جمهوری روحانی و نیز دست خالی جریان رقیب در معرفی نامزد ریاست جمهوری و حمایت سلبی از روحانی مطرح شد.

ورای مباحث مربوط به تک دوره ای شدن ریاست جمهوری رئیس دولت یازدهم، موضوع حمایت اصولگرایان از روحانی در انتخابات 96، نه تنها به دور از واقعیت می تواند باشد بلکه ترس حامیان دولت را در پررنگ کردن چنین موضوعی نشان می دهد. ترسی که از برهم خوردن معادلات سیاسی و پیش بینی های کاملا خوشبینانه نشات می گیرد.

کارنامه ضعیف اقتصادی دولت یازدهم و عدم توان در بهبود و ایجاد رونق اقتصادی پس از 3 سال سکانداری دستگاه اجرایی، نقطه ضعف کاملا واقعی است که از دید رقبای سیاسی دولت پنهان نمانده و همین نقطه می تواند سکویی برای پرتاب رقیب یا پدیده سیاسی، در انتخابات 96 و جهت عکس پیش بینی های سیاسی حامیان دولت، باشد. علی رغم نهایی شدن توافق هسته ای ایران و 1+5 و انتظار شروع رونق و گشایش اقتصادی پس از عملیاتی شدن آن، اما فضای بین المللی همچنان تحت سیاست های خصمانه آمریکا، تقریبا بر همان منوال پیش از برجام در حال حرکت است و محاسبات دولت یازدهم نیز در پایبندی طرف مقابل بر تعهدات، درست در نیامد. آیا حسن روحانی خواهد توانست در سال دیگر شرایط اقتصادی موجود را توجیه کند و بار دیگر وعده های 100 روزه بدهد؟ وعده ها و شعارهای اقتصادی دولت یازدهم، پاشنه آشیلش در انتخابات سال بعد خواهد بود.

بدین صورت و ادامه روند کنونی در حوزه های اقتصادی، احتمال بالای وجود دارد که جریان اصولگرا تمام قد در انتخابات سال آینده حاضر شود و با توجه به تجربه انتخابات گذشته حتی المقدور با معرفی یک فرد، شانس پیروزی خود را بالا ببرد. در این میان نام هایی چون محمود احمدی نژاد نیز به عنوان رقیب بالقوه روحانی در سال 96 مطرح شده است. قرار گرفتن مجدد اصولگرایان و احمدی نژاد در کنار هم، بزرگترین خطری خواهد بود که حامیان دولت از آن اباء دارند. بر همین اساس یکی از استدلال هایی که به عنوان حمایت اصولگرایان از روحانی مطرح می شود، خطر بزرگتری به نام «احمدی نژاد» است. روزنامه های حامی دولت و رسانه های اصلاح طلب نیز، کدهایی را در این زمینه از چهره های منتسب به اصولگرایان می آورند که از آن با عنوان چرخش اصولگرایان به سمت روحانی یاد می کنند. چرخشی که بر اساس تفکیک میان اصولگرایان به دو بخش میانه رو و تندرو یا افراطی و در نسخه های جدیدتر دلواپسان افراطی، تفسیر می شود.

به طور مشخص اولین کدی را که رسانه های اصلاح طلب از آن یاد کردند، به بخشی از صحبت های مصباحی مقدم، نماینده سابق مجلس باز می گردد که توسط خود وی نیز تکذیب شد. غلامرضا مصباحی مقدم، از احتمال حمایت بخشی از اصولگرایان از حسن روحانی سخن به میان آورده بود: “اگر گزینه بهتری نداشته باشیم برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال بعد حتما با حسن روحانی وارد گفت‌وگو خواهیم شد. این‌طور نیست که شرایط آقای روحانی طوری باشد که مورد اقبال اصولگرایان قرار نگیرد. اگر شرایط اقتضا کند و کسی به میدان رقابت با آقای روحانی بیاید، حتما باید به‌گونه‌ای باشد که همه اصولگرایان پشت او باشند که اگر این اتفاق بیفتد برنده انتخابات خواهیم بود.”

همین اظهار نظر شخصی مصباحی مقدم باعث شد تا تیتر اکثر رسانه های اصلاح طلب به موضوع کلی تر حمایت اصولگرایان از روحانی در سال 96 اختصاص یابد. در نقل قول دیگر که توسط حسن سبحانی نیا، فعال اصولگرا و عضو سابق هیات رئیسه مجلس، وی عنوان کرده بود: “قطعا یکی از گزینه‌های مطرح برای تمام جریان‌های سیاسی در انتخاب آینده حسن روحانی است. روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز بوده است و در سال‌هایی هم که نماینده مجلس بودند به عنوان نامزد جامعه روحانیت در انتخابات شرکت می‌کردند اما رفتارها و حمایت‌های جریان اصلاحات از او در این سال‌ها شاید باعث شود برخی از اصولگرایان در حمایت از او دچار شک شوند درست مانند انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲.در صورت دو قطبی شدن بخشی از جریان اصولگرایی از احمدی‌نژاد حمایت خواهند کرد و جریانی دیگر از روحانی.گروهی مانند جبهه پایداری از حامیان احمدی‌نژاد هستند اما بخشی دیگر به دلیل رفتارهای احمدی‌نژاد در دوران ریاست‌جمهوری به ویژه ماجرای خانه‌نشینی حاضر نیستند از او در انتخابات ریاست‌جمهوری یا هیچ انتخابات دیگری حمایت کنند.افرادی مانند جلیلی و قالیباف که مطرح می‌شوند، به این دلیل است که این افراد در انتخابات گذشته حضور داشته‌اند ولی ممکن است برای انتخابات آینده اصولگرایان تصمیم بگیرند فرد جدیدی را وارد عرصه کنند، کسی که تا به حال به صحنه نیامده باشد و آزموده نشده باشند.”

این اظهارات بسته و کاملا شخصی از سوی برخی از چهره های منتسب به اصولگرایی باعث یک هیاهوی رسانه ای با منشاء اصلاح طلبی و دولتی شد و آن را به کل جریان اصولگرایی نسبت دادند. اینگونه تبلیغ حمایت اصولگرایی از روحانی در حالی صورت می گیرد که اصولگرایان در زمینه انتخابات سال آینده و معرفی نامزد یا نامزدهای احتمالی، فعالیتی را شروع نکرده اند و تمامی مباحث مطرح شده تا به امروز نیز در حد حدس و گمان بوده و قاطعیتی در آنها مشاهده نمی شود. اما با فرض گرفتن مطرح شدن حمایت اصولگرایان از حسن روحانی در انتخابات سال 96، می توان چند معلول را نسبت به آن در نظر گرفت که این شایعه حمایت معلول چه چیزهایی است:

– همانطور که عنوان شد، کارنامه اقتصادی حسن روحانی به گونه ای است که رقیب مطرح می تواند آن را به چالش بکشد. به چالش کشیدن کارنامه اقتصادی روحانی در صورت باقی ماندن شرایط اقتصادی فعلی در سال آینده، می تواند باعث ریزش شدید آرای روحانی به نفع رقیب شود. بنابراین ایجاد موج روانی در میان اصولگرایان برای حمایت از روحانی می تواند، باعث خنثی شدن پیش از موعد چنین چالشی شود. معامله برسر پیروزی و از بین بردن تمامی خطرات احتمالی از سوی حامیان دولت نقطه کانونی این مباحث می باشد.

– پا به میدان گذاشتن احتمالی محمود احمدی نژاد به میدان رقابت ها، یکی از دغدغه های اصلی حامیان دولت و اصلاح طلبان است. به همین خاطر است که هر تحرک کوچکی از سوی او با رصد دقیق رسانه ها و فعالین حامی دولت روبه رو می شود و به نقد جدی آن می پردازند. به طوریکه یک جمله یا عبارت ساده که از سوی احمدی نژاد عنوان می شود به تیتر یک رسانه های حامی دولت تبدیل می شود و به صورت تهاجمی با آن برخورد می کنند. حامیان دولت با احساس خطر همپیمانی اصولگرایان و تشکیلات آنها با احمدی نژاد، قبل از وقوع آن بحث دوقطبی احمدی نژاد و روحانی را مطرح می کنند و به نقد مدیریت احمدی نژاد و لزوم هماهنگی اصولگرایان میانه رو با روحانی می پردازند.

– اصلاح طلبان و حامیان دولت در یک خطای محاسباتی به صورت مطلق گرا به نتایج انتخابات 92 و94 می نگرند و آن را نقطه هزیمت تحلیل های خود قرار می دهند. بدین صورت نتایج انتخابات گذشته را شکست مطلق اصولگرایان می دانند که دیگر از سال 92 نمی توانند کمر راست کرده و باید شاهد شکست های سنگین تری باشند. این در حالیست که نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 92 در حالی بدست آمد که یکی از اصلی ترین عوامل پیروزی روحانی، عدم اتحاد اصولگرایان حول یک نامزد مشخص بود با این حال سبد رای اصولگرایان در سال 92 آنچنان که اصلاح طلبان عنوان می کنند خالی نبود و مجموع آرای آنها می تواند به عنوان پتانسیلی برای انتخابات آینده باشد. از سوی دیگر در انتخابات مجلس 94 نیز، اصولگرایان تنها اکثریت مطلق را در مجلس از دست دادند و این به معنای شکست نیست. از این رو حامیان دولت با مطرح کردن شکست های مطلق اصولگرایان در انتخابات گذشته، انتخابات سال آینده را نیز پیش بینی می کنند و نتیجه آن را به نفع نامزد خود می دانند ولی در همین زمینه یارگیری از اصولگرایان را نیز ضروری می دانند.

– چند شقه کردن جریان اصولگرایی پیش از موعد. حامیان دولت با تقسیم اصولگرایان به میانه رو و افراطی و لزوم اتحاد میان جریان های سیاسی برای حاشیه نشین کردن افراطیون، سعی در انشعاب در میان اصولگرایان و تشکیک دارند. هر گونه انشعابی در این جریان می تواند به نفع حسن روحانی باشد و ضمانتی برای پیروزی بدون دردسر در سال آینده نیز باشد. همانطور که معرفی چند نامزد از سوی هر جریانی برای انتخابات می تواند به ضرر آن جریان تمام شود، انشعاب و چندشقه شدن نیز همان خطر را به دنبال دارد. از این رو موضوع میانه رو و تندرو از سوی حامیان دولت در میان اصولگرایان مطرح می شود تا آنها حتی به سمت نامزدهای احتمالی چون محمدباقر قالیباف نیز حرکت نکنند.

– از یک سو مطرح کردن مباحث انتخاباتی از سوی حامیان دولت و اصلاح طلبان ممکن است به این خاطر باشد تا اصولگرایان نامزد احتمالی و مورد حمایت خود را زودتر معرفی کنند تا کمیته تخریب مانورهای هیجانی و مخرب خود را زودتر بر علیه آن گزینه یا گزینه ها شروع کند.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا