بر باد رفتن عزت با برجام 1 و مقاومت با برجام 2؛

برجام 2 تامین کننده نهایی امنیت اسرائیل و پایان مقاومت است

بصیر، پس از آنکه دولت تدبیر و امید تمام توان خود را برای تعهد آنچه در برجام صورت گرفته انجام داده بود و به گفته مقامات غربی اسرائیلی کمترین منفعت به جمهوری اسلامی و بیشترین سود به غرب رسید حال نوبت به موضوعی است که رئیس جمهوری در گذشته با نام برجام 2 از آن یاد کرده بود.

البته باید گفت که این یادداشت در قالب یک گوشزد و توصیه بزرگ به دولت تدبیر و امید است و برای جلوگیری از تبعات بعدی به متن در می‌آید و هیچ منظور و مقصودی دیگر در کار نیست.

بر اساس این یادداشت پس از آنکه کارگروه اقدام مالی موسوم به نهاد بین‌المللی مبارزه با پولشویی به وجود آمد تلاش برای مقابله با پولشویی چهره عملی به خود گرفت.

هر چند در ادامه منابع مالی تروریسم به وضوح از این نظام مالی جهانی تامین می‌شود، اما برخی تحرکات به وجود آمده شرایط را برای جمهوری اسلامی ایران خطرآفرین کرده است.

کارگروه مبارزه با پولشویی در سال 2008 ایران را در لیست تحریم قرار داد، مهم‌ترین دلیل این امر نیز ارتباط ایران با نیروهای مقاومت اسلامی در منطقه همچون حزب‌الله و حماس بوده است، اما پس از مذاکرات هسته‌ای این کارگروه یکسال جمهوری اسلامی ایران را از این لیست خارج کرد و در حالت تعلیق نگه داشت و این امر نیز در قبال تعهداتی از سوی ایران صورت گرفته است.

نکاتی مهم در این میان وجود دارد که دولت و مسئولان مذاکره کننده باید نسبت به آن پاسخگو باشند، به عنوان مثال آیا توافق صورت گرفته با FATF موجب عدم حمایت ایران از نیروهای مقاومت و حزب‌الله می‌شود، نیروهایی که در خارج از مرزهای کشور علاوه بر دفاع از سرزمین‌های خود خط نخست تدافعی کشور نیز محسوب می‌شود.

نکته بسیار مهم دیگر در این موضوع تعریف تروریسم در میان دو گروه مذاکره کننده بود، با وجود اینکه پرورش دهنده تروریسم غرب و ایادی آن است و جمهوری اسلامی ایران همواره از آن آسیب دیده است، چگونه به فصلی مشترک از اقدامی مشترک رسیده‌اند و آیا تعریف تروریسم مدنظر اسلام و جمهوری اسلامی ایران با تروریسم مدنظر آنها یکی است.

غرب و ناظران این کارگروه چگونه می‌توانند در قبال تروریستی موضع بگیرند که اربابانشان بزرگترین ناقض حقوق بشر است و گروهک‌های تروریستی را در سوریه، عراق، یمن، لبنان و غیره به وجود آورده است.

مورد بعدی میزان دسترسی به اطلاعات در کشور و نحوه راستی آزمائی از سوی بازرسان خارجی است، اینکه چه مکانیسم و الگویی در بازرسی‌ها و راستی‌آزمائی‌ها از سوی بازرسان رعایت می‌شود و آیا با قوانین موجود در کشور همخوانی دارد باید از سوی دولت مورد بررسی دقیق و نگاهی جدی قرار بگیرد.

موضوع دیگر و بسیار مهمی که باید از مسئولان دولتی پرسیده شود این است که مگر می‌شود اطلاعات کشور به آسانی در اختیار یک نهاد خارجی قرار بگیرد و در صورت سوء استفاده‌های احتمالی شرایط حقوقی آن برای پیگیری منافه ایران چیست.

همچنین شاید این پرسش به ذهن‌ها متبادر شود که رابطه این موضوع با برجام چیست، نکته بسیار عجیب این موضوع این است که بر اساس این بیانیه پس از آنکه ایران به طور کامل به تعهدات خود عمل کرد این نهاد خارجی تعهد خاصی ندارد و این به معنی تکرار شدن موضوع برجام است که پس از اجرای تعهد ایران شاهد بد عهدی‌های طرف مقابل خواهیم بود.

بر اساس این یادداشت دولت تدبیر و امید باید تمام توجه خود را به این موضوع معطوف کند که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حمایت از نیروهای خودی منطقه مانند، حماس و مقاومت از اجزا و بدنه جدانشدنی است و باید با هرگونه خیال خامی که در این پیرامون بر ذهن‌های دشمنان داخلی و خارجی می‌آید قاطعانه موضع بگیرد و برخورد کند.

آنچه به وضوح مشخص به نظر می‌رسد این است که تروریست‌ها زائیده غرب و به ویژه استکبار جهانی است و با وجود اینکه تمامی همسایه‌های ایران درگیر چنین غده‌های سرطانی هستند حمایت از این نیروهای متحد لازم  نظر می‌رسد.

دولت باید به این موضوع توجه کند که غرب با ایجاد گروه‌های تروریستی علاوه بر اینکه به دنبال دستیابی به منافع خود هستند امنیت اسرائیل نیز در اولویت تفکرات آنها قرار دارد و به نظر می‌رسد این موضوع با از بین بردن قدرت مقاومت نه تنها اسرائیل برای همیشه امن می‌شود شرایط نفوذ برای ایران اسلامی هم هموارتر از گذشته خواهد بود.

در نهایت باید چنین گفت که دولت نباید شروع کننده تغییر در مواضع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد و گوش به فرمان رهبری نسبت به آرمان‌های خود به صورت واقع‌بینانه آماده باش برای مقابله با تحرکات احتمالی باشد.

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا