پشتپرده «کاندیدا تراشی» اصلاحطلبان برای اصولگرایان چیست؟
بصیر، بازی پیچیدهی انتخابات 96 آغاز شده است. چند هفتهای هست که روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب یادداشتهایی دربارهی بررسی فرضیههای انتخابات 96، امکان رد صلاحیت روحانی، احتمال بالای دور دوم در انتخابات 96 و اینکه ممکن است اصولگرایان به اجماع روی روحانی برسند یا اینکه گزینهای مثل باهنر را علم کنند مطرح میکنند. کاری که حالا به پیشگویی دربارهی کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری 1396 نیز رسیده است. پیشگوییهایی که گاهی با تصوراتی موهوم همراه میشود. مثل اینکه روزنامهی آرمان ادعا کرد: اصولگرایان هیچ کاندیدایی بهتر از روحانی ندارند! شاید این جمله، ناشی از عمق بیبرنامهگی و ترس اصلاحطلبان در پی کاهش محبوبیت روحانی برای انتخابات ریاستجمهوری پیشرو باشد. ترسی که نتیجهاش هر چه بشود ممکن است انتظارات یاران اردوگاه بیژنرال اصلاحات را برآورده نکند. البته آنها هنوز انتظار دارند که هاشمی رفسنجانی پا به عرصه حمایت همهجانبه از روحانی بگذارد. هرچند خودشان نیز هنوز به یک نظر واحد نرسیدهاند. اما هاشمیرفسنجانی که حالا از سوی روزنامهی اعتماد، لقب جدید «آیتاللهِ رئیسِجمهورساز» را هدیه گرفته، دیگر رغبتی برای حمایت از روحانی ندارد.
کاندیداتراشی!
اصلاحطلبان هنوز دربارهی حمایت از روحانی در سال 96 به اجماع و وحدت نرسیده و مشکلات بسیاری در درون دارند. تنها کاری که این روزها میتوانند انجام بدهند حمله به نامزدهای احتمالی اصولگرا و کاندیداتراشی برای جناح رقیبشان است. کاری که دو روزنامهی «آرمان» و «اعتماد» تقریبا در تمام روزهای هفته گذشته، تیتر اول خود را معطوف به آن کردند.
ابتدا روزنامهی آرمان، محمدرضا باهنر را سوژهی بازی رسانهای خود برای کاندیداتراشی کرد. محمدرضا باهنر که بیش از 25 سال نمایندهی مجلس شورای اسلامی بوده است البته همان ابتدای انصراف از کاندیداتوری برای مجلس شورای اسلامی، فرضیهی آمادگی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را کاملا تکذیب کرد. محمد عطریانفر اما در گفتوگو با روزنامهی آرمان تمام ظرفیت اصولگرایان برای انتخابات 96 را در «محمدرضا باهنر» جمع نمود. عطریانفر پیش از این ادعا، اصلاحطلبان را ضعیفتر از هر زمان دیگری دانست. چون «در شرایط کنونی در اداره و تمشیت امور کشور حائز دست برتر و موقعیت غالب» نیستند. محمد عطریانفر سپس از چهرههایی مانند «احمدینژاد، ولایتی، جلیلی، قالیباف، رضایی و لاریجانی» نام برد و گفت: «از بین این افراد تنها کسی که بالقوه توانایی رقابت با آقای روحانی را خواهد داشت آقای محمدرضا باهنر است. باهنر از هوش سیاسی، رفتار حزبی، اعتماد به نفس لازم و مشی اعتدالی مناسبی برخودار است و سابقهی طولانی او در کار حزبی و همچنین در مجلسشورایاسلامی به او جرات حضور میدهد». پیشگوییهای عطریانفر به همینجا ختم نشد. او دربارهی انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 نیز پیشگویی کرد: «پیروزی او در سال۱۴۰۰ نزد اصولگرایان و شخص وی محتملتر از رقابت نامطمئن این دوره در برابر آقای روحانی است».
کابوس مخالفان!
در ادامهی این بازی، روزنامهی اعتماد نیز گفتوگویی با محمدرضا جلاییپور ترتیب داده و کابوس مخالفان و منتقدان دولت را انتخاب دوبارهی حسن روحانی دانسته و ادعا کرد «مخالفان روحانی، ترمز بریدهاند». محمدرضا جلاییپور همچنین در ادامهی این گفتوگو با ادعایی که به نظر میرسد چندان صحیح نباشد محبوبیت روحانی را عامل پیروزی او در سال 96 دانست و گفت: «بر اساس همین نظرسنجیهایی که داریم آقای روحانی در بین مردم محبوبیت دارد و آنها [منتقدان] از این نگران هستند و هدفشان این است که محبوبیت روحانی در بین مردم مخدوش شود. ارزیابی من این است که این کارها منجر به رأی بیشتر آقای روحانی میشود».
اما در نقطهی مقابل این ادعای بیپایه و اساس، روزنامهی آرمان ساز دیگری را کوک کرده است. سازی که صدای آن هُل دادن روحانی به سمت اصولگراهاست. آرمان در یادداشتی با عنوان «اصولگرایان و چتر حمایت از روحانی»، تلاش کرد تا روحانی را به اصولگرایان قالب کند: «آیا این تصمیم یک ریسک نخواهد بود که اصولگرایان به فردی اعتماد کنند که همهی فرصتهای آنها را در آینده بسوزاند؟ از سویی چرا آنها نباید از فردی مانند حسن روحانی که یک شخصیت فراجناحی و میانهروست حمایت کنند؟» این ادعاها در نهایت با طرح دوبارهی نام باهنر به عنوان گزینهی احتمالی اصولگرایان همراه با یک توصیه تمام شد: «بهتر نیست که اصولگراها به جای اتلاف وقت، آرای خود را بیش از این نسوزانند و همگی بر روی روحانی اجماع کنند؟». پاسخ اصولگرایان اما این بود: «نه! بهتر نیست». دبیرکل جامعهی روحانیت مبارز و امام جمعهی موقت تهران پاسخ داد: « بسیار بعید است که ما بخواهیم از آقای روحانی حمایت کنیم».
البته روزنامهی “آرمان” پاسخ شروع زودهنگام مسائل انتخابات 1396 را با تناقضگوییهای نویسندگانش دریافت کرد. آنجا که در یادداشتی متناقض با نوشتههای قبلی خود عنوان کرد: «تکلیف انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ برای اصلاحطلبان مشخص است و آنها اعلام کردهاند کاندیدایی جز روحانی ندارند». این در حالی است که ابراهیم اصغرزاده، در گفتوگویی با روزنامهی اعتماد ضمن بیان انتقاداتی صریح به روحانی و اصرار بر خارج کردن او از دایرهی اندیشههای اصلاحطلبی گفت: «دولت فکر میکند چک سفید امضا گرفته و مطابق خصلتهای ذاتی خودش حرکت میکند». اصغرزاده در این گفتوگو از یک فاجعه هم گفت: «تمام بازی روحانی و اصلاحطلبان منوط به این شده که پشت درهای بسته بنشینند و دعا کنند که شوراینگهبان احمدینژاد را رد صلاحیت کند. این طرز فکر فاجعه است». این فعال سیاسی اصلاحطلب، در انتها روحانی را کاملا از اصلاحطلبان جدا کرد و مدعی شد «تنها در صورتی از روحانی حمایت میکنیم که تعهد بدهد مانیفست اصلاحطلبی را اجرا کند».
آیتاللهِ رئیسجمهورساز!
روزنامهی آرمان که دستبردار ماجرا نیست در یادداشتی دیگر، پای هاشمی را هم به بازی رسانهای خود باز کرد. آرمان، هاشمی را در دو راهی «حمایت یا عدم حمایت از روحانی» توصیف کرد. دوراهی که هاشمی در تردید است که آیا روحانی میتواند گزینهی مناسبی برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 باشد یا نه. این تردید از آنجا بیشتر آشکار میشود که هاشمی در قبال حملات ادعایی به دولت روحانی در موضوع فیشهای حقوقی تاکنون حتی کلمهای نیز به زبان نیاورده است. این موضوع، در یادداشت روزنامهی آرمان نیز با این جمله مورد تأکید قرار گرفت: «سکوت طولانی آیتالله هاشمی در قبال فیش های حقوقی نجومی حاوی این پیام بود که او دیگر به مانند گذشته رغبتی برای دفاع از دولت روحانی ندارد؛ چرا که انتظارات او از روحانی آنچنان که انتظار میرفت، محقق نشده است».
به نظر میرسد هنوز راه پر پیچ و خمی تا پذیرش روحانی به عنوان کاندیدای مورد حمایت اردوگاه متفرق اصلاحطلبی وجود دارد. راهی که بعید است روحانی در آن به تابلوهای راهنمایی اصلاحطلبان وقعی بنهد. البته سران ارشد اصلاحطلبی نیز در طول سه سال گذشته از هیچ انتقاد و طرح مسئلهای بر علیه دولت روحانی فروگذار نکردهاند و حمایت دوباره از روحانی در سال 96 را به مثابهی صدور چک سفید امضای دیگری برای او و یارانش میدانند. اگر وضعیت به همین ترتیب پیش برود به قول اصغرزاده «هم دولت شکست میخورد هم اصلاحطلبان».
دانا