هشت پرسش درباره حجاب از آیت‌الله مکارم شیرازی

به دنبال انتشار مقاله ای در حاشیه استفتاء حضرت آیت الله مکارم شیرازی  پیرامون «ترک حجاب» دختران هنگام تحصیل در خارج از کشور،  با عنوان  تأمّلاتی پیرامون فتوای تجویز ترک حجاب در موارد خاص، ضرورت توجّه به تأثیرات یک فتوا در فضای جامعه، پایگاه اطلاع رسانی دفتر معظم له توضیحاتی را نموده است.

 آنچه را که در ادامه میخوانید، توضیحاتی است که دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی برای ما ارسال کرده است.

  انتشار فتوای حجاب دانشجویان مسلمان ترکیه به صورت محدود و از باب ضرورت، عکس العمل ها و واکنش های متفاوتی داشت. عده ای فراوانی که با اصول و قواعد استنباط و نحوه ی اجتهاد و به دست آوردن احکام و ضرورت ها و مشکلات چنان دانشجویانی آشنا بودند، به اشکال مختلف از آن استقبال و قدردانی کرده، و به نشر و انتقال آن پرداختند، که در همین جا از آنها تشکر می کنیم.

و عده ای ناراحت از مواضع شفاف و روشنگرانه مرجع بیدار و زمان شناس حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی) در حوزه های اعتقادی و مذهبی و کلامی و فقهی و سیاسی، فرصت را غنیمت شمرده در پوشش دفاع از حجاب به عقده گشایی پرداخته و همچون موارد گذشته به زعم خود در صدد انتقام برآمدند. جریان های انحرافی، حسودان و تنگ نظران و مانند آنها به گمان خود خواستند از فرصت استفاده کنند و همچنین کسانی که ناآگاه به مسائل بودند، از جمله کسانی بودند که نادانسته آتش بیار این معرکه شدند. در اینجا دو نکته را به آنها یادآور می شویم:

نخست این که شایعات و دروغها و تهمتها و تبلیغات منفی در گذشته نیز بوده و نه تنها اثری در کاهش محبوبیت و نفوذ این مرد خدا نداشته که بر عزت و عظمت معظم له افزوده است؛ چرا که عزت و ذلت به دست خداست (تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ. سوره مبارکه آل عمران، آیه 26) وخداوند وعده داده کسی که در راهش قدم بردارد عزیز و سربلند کند و وعده خداوند تخلف ناپذیر است.

و دیگر این که نگاهی به سرگذشت عده ای که مسیر کنونی شما را رفته اند و اکنون به انگلستان و آمریکا و سعودی پناه برده اند و با ذلت زندگی می گذرانند بیندازید و از آنها عبرت بگیرید (فاعتبروا یا اولی الابصا)).

و گروه سوم کسانی هستند که این فتوا به صورت کامل به آنها نرسیده و هیاهوی تبلیغاتی گروه دوم و دروغها و تحریف ها و تهمت های آنها، اسباب نگرانیشان شده، که به آنها عرض می کنیم: «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً وَأَمّا ما یَنفَعُ النّاسَ فَیَمکُثُ فِی الأَرضِ کَذلِکَ یَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ» (سوره مبارکه الرعد آیه 17)

 و به منظور رفع نگرانی این عزیزان هشت پرسش و شبهه ای که پیرامون این فتوا مطرح شده، یا ممکن است مطرح شود را به همراه پاسخ آنها عرض می کنیم:

 سوال اول: آیا صدور این فتوا در آستانه ی هفته ی حجاب و عفاف کار صحیحی بود؟ بهتر نبود در وقت مناسب دیگری صورت می گرفت؟

جواب: فتوای مذکور مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه بیش از پانزده سال قبل منتشر شده و در کتاب احکام بانوان معظم له (سوال 680) که چاپ اول آن مربوط به سال 1380 ه. ش. می باشد آمده است و عده ای که اهداف خاصی را دنبال می کنند در این زمان آن را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند. از این نکته نیز نباید غافل شد که معظم له بیش از دیگران در آثار مکتوب و فتاوا و سخنرانی های خویش به حجاب و عفاف پرداخته و بارها در مورد پدیده شوم بدحجابی شدیدا انتقاد کرده و می کنند. نمونه آن بیانات ایشان در شب جمعه (24/4/1395) درحرم حضرت ثامن الحجج (ع) در آن جمعیت باشکوه بود.

 سوال دوم: در صورتی که تحصیل علم در ایران، یا کشورهای دیگر که شرط کشف حجاب ندارند ممکن باشد، باز هم مجازند در همان جا و به آن صورت به تحصیل ادامه دهند؟

جواب: بدون شک در این صورت جایز نیست، چون ضرورتی وجود ندارد. حتی اگر در دانشگاه یا شهر دیگر آن کشور ادامه تحصیل بدون این شرط ممکن باشد، باید برای تحصیل به آنجا بروند تا بتوانند حجاب خویش را حفظ کنند.

 سوال سوم: در صورتی که آن تخصص عمومی باشد و بانوان به طور خاص به آن نیاز نداشته باشند و با تحصیل آقایان رفع نیاز شود، آیا باز هم خانم ها  مجازند برای تحصیل آن علم، حجاب را بردارند؟

جواب: تنها در صورتی جایز است که برای آنها واجب عینی باشد؛ در غیر این صورت جایز نیست.

 سوال چهارم: اگر با کلاه گیس و مانند آن حجاب برای آنها ممکن باشد، این کار لازم است؟

جواب: آری از نظر معظم له لازم است.

 سوال پنجم: اگر علمی که قصد تحصیل آن را دارند ضروری نباشد، مثل رشته ی هنر، تاریخ، ورزش و مانند آن، باز هم همین حکم جاری است؟

جواب: حکم مذکور در این صورت جریان ندارد، زیرا ضرورتی وجود ندارد.

 سوال ششم: با توجّه به این که حجاب از ضروریّات اسلام است امکان دارد در مواردی نقض شود؟

جواب: قاعده ی اضطرار، که در قرآن مجید و روایات اسلامی آمده و مورد اجماع و اتفاق همه فقهای اسلام بلکه تمام عقلای عالم است، عمومیت دارد و لذا زنان در صورتی که دسترسی به طبیب همجنس نداشته باشند می توانند به طبیب مرد مراجعه کنند و حتی در صورت ضرورت برای زایمان، طبیب غیرهمجنس می تواند به آنها کمک کند.

 سوال هفتم: هر چند قاعده اضطرار را قبول داریم، اما آیا این قاعده اختصاص به حفظ جان و خطر مرگ ندارد؟

جواب: قاعده مذکور اختصاص به حفظ جان ندارد و لذا همه فقها گفته اند که اگر حفظ عضوی مانند چشم و گوش متوقف بر مراجعه به طبیب مرد باشد در این صورت نیز از باب ضرورت جایز است. همچنین اگر درمان بیماری مهمّی متوقف بر این کار باشد، هرچند سبب مرگ نشود.

 سوال هشتم: از نظر اسلام هدف وسیله را توجیه نمی کند و نباید برای رسیدن به هدف مقدسی از ابزار نامقدس کمک گرفت. آیا کشف حجاب برای تحصیل علم، مصداق این مسأله نیست؟

جواب: این حکم همانگونه که گذشت مصداق قاعده اضطرار و ضرورت است، نه آنچه که فرمودید. و گرنه اکل میته (خوردن گوشت غیرذبح شرعی) برای کسی که مجبور بر آن می شود باید طبق آنچه که شما گفتید ممنوع باشد در حالی که قرآن مجید صریحا آن را تجویز کرده است.

 نکته مهم: خوب است این افراد به این سوال مهم پاسخ دهند که آیا برای کشوری که این محدودیتها برای زنان مسلمان وجود دارد طبیب زن لازم است یا نه؟ همچنین دبیر برای مدارس دخترانه و استاد دانشگاه برای دانشگاههای تک جنسیتی و پلیس زن و بازرس زن؟

 اگر بگویند همه این کارها را به مردان بسپارند هیچ دینداری آن را قبول نمی کند و اگر بگویند وجودشان لازم است بگویند آنها کجا باید تحصیل کنند؟

جواب مثل آفتاب روشن استآ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا