حزبالله لبنان موفقترین نیروی جهان عرب در مقابله با رژیم صهیونیستی
بصیر، بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز۲۳ مرداد ماه سالگرد پیروزی و مقاومت ۳۳ روزه حزب الله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی به عنوان روز مقاومت اسلامی نام گذاری شده است.
جنگ 33 روزه حزب الله لبنان برعلیه رژیم اسرائیل در سال 2006 رخ داد، این جنگ یکی از مهمترین و مهلک ترین ضرباتی بود که رژیم غاصب صهیونیستی پس از تشکیل خود از رزمندگان مقاومت دریافت کرد، اثرات این ضربه مهلک تا به امروز دامن این رژیم را گرفته و عواقب بسیار شدیدی برای آنها به وجود آورده است.
در این نوشتار تلاش میکنیم تا با بررسی سیر مبارزاتی جهان عرب برعلیه رژیم صهیونیستی پرداخته و موفقترین نمونههای این مبارزات را کنکاش کنیم.
جوامع عرب در طول قرن بیستم شاهد بزرگترین سرقت تاریخ بشریت که همان غصب سرزمین فلسطین بوده است، بوده اند، این اقدام رژیم صهیونیستی با همراهی قدرتهای بزرگ جهانی همراه بوده اما در میان جوامع دیگر واکنش های فراوانی را برانگیخته است.
جهان عرب که نتوانست این تجاوز به یک کشور عربی را تحمل کند در طول سالهای پس از تشکیل رژیم صهیونیستی تلاش کرد تا به براداران فلسطینی خود در راه آزادسازی قدس شریف کمک کند بنابراین با بسیج تمامی امکانات در این راستا قدم برداشتند و شروع به ایجاد جنگهایی با دشمن صهیونیستی کردند.
در دوران حیات رژیم اسرائیل در مجموع پنج جنگ بین اعراب و اسرائیل در گرفت، این جنگها در سالهای 1948، 1956، 1967، 1973 و 2006 رخ داد.
در سال ۱۹۴۸ قیومیت بریتانیا بر فلسطین در روز ۱۴ مه پایان یافت و در همان روز رژیم اسرائیل به طر رسمی اعلام موجودیت کرد. درست فردای آن روز، ارتشهای کشورهای عربی و گروه زیادی از چریکهای داوطلب عرب به محدوده کشور تازه تاسیس اسرائیل از چند جبهه حمله بردند و جنگ استقلال اسرائیل از ماه مه ۱۹۴۸ تا ژوئیه ۱۹۴۹ به طول انجامید که نهایتاً به شکست عرب ها منتهی شد.
دومین جنگ در سال 1956 رخ داد. جنگی که به دلیل اقدامات مصر صورت پذیرفت. در این سال جمال عبد الناصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد که این امر موجب واکنش شدید اسرائیل و حامیان غربیاش به خصوص فرانسه و انگلستان شد. مجمع عمومی سازمان ملل این تهاجم یک جانبه به مصر را محکوم کرد و خواهان آتش بس فوری شد، اگر چه انگلیس و فرانسه آن را وتو کردند اما نهایتاً کانال سوئز برای مصر ملی اعلام شد. این نخستین پیروزی اعراب در مقابل رژیم اسرائیل بود. این پیروزی باعث بالا رفتن جایگاه جمال عبد الناصر رئیس جمهور سابق مصر در میان جهان عرب شد.
پس از یک دهه آرامش بین اسرائیل و اعراب جنگ سوم در سال 1967 آغاز و این جنگ معروف به جنگ 6 روزه شد که با موفقیت قاطع رژیم صهیونیستی و شکست مفتضحانه کشورهای عربی همراه بود، در این سال ارتش اسرائیل در پی تحریکات کشورهای عربی، طی ۶ روز صحرای سینا، کرانه باختری رود اردن، نوار غزه، ارتفاعات جولان بلندیهای گولان و شهر قنیطره را به اشغال در آورد و بر تمام اورشلیم مسلط شد.
در پایان، اراضی تحت اداره اسرائیل به بیش از ۳ برابر افزایش پیدا کرد.
تا قبل از این جنگ تنها هزار و 700 کیلومتر مربع در اختیار رژیم صهیونیستی بود که پس از شش روز مساحت این رژیم به 85 هزار و 359 کیلومتر مربع رسید. این تصرفات برای رژیم صهیونیستی هلاکت 766 سرباز را به همراه داشت.
نتایج این جنگ برای اعراب تاسف بار بود به نحوی که مصر به عنوان مهمترین کمشور عرب درگیر، 300 فروند از 340 فروند هواپیمای جنگی خود را از دست داد و سازمان ملل با تصویب قطعنامه 242 عملا موجودیت ضمنی اسرائیل در محدوده مرزهای اشغالی پیش از جنگ 1956 را به رسمیت شناخت و از اعراب درخواست کرد تا اسرائیل را به رسمیت بشناسند.
با این جنگ حدود ۱ میلیون نفر دیگر از عرب ها مناطق اشغال شده توسط اسرائیل آواره شدند و رژیم اسرائیل با تسلط بر بلندیهای جولان سوریه به ۵۵ کیلومتری دمشق نزدیک شد.
چهارمین جنگ در سال 1973 رخ داد. این جنگ معروف به یوم کیپور شد. هدف عمده در این جنگ برای کشورهای عربی آزاد سازی صحرای سینا، کانال سوئز و به ویژه بلندیهای جولان بود.
هرچند در ابتدا کشورهای عربی موفقیت های نسبی در بازپس گیری سرزمینهای از دست داده خود را به دست آورده بودند اما با پذیرش آتش بس موقت و شکستن آن توسط رژیم اسرائیل، این رژیم مجددا موفق شد سرزمین های تصرف شده در سال 1967 را از کشورهای عربی باز پس گیرد و حتی در بلندی های جولان سوریه سرزمین های بیشتری را تصرف کند.
این جنگ تاثیری بسیار عمیق و دیرپا بر طرفین درگیر و منطقه خاورمیانه گذاشت، عربها که با شکست یکطرفه ائتلاف مصر و سوریه و اردن در جنگ سال ۱۹۶۷ به شدت تحقیر شده بودند، این بار با موفقیتهای ابتدایی در این جنگ روحیه خود را بازیافتند.
اسرائیلیها نیز با وجود دستاوردهای چشمگیر عملیاتی و تاکتیکی که در میدان جنگ به دست آوردند، به این نکته پی بردند که برتری نظامی آنها بر نیروهای عربی همیشگی و تضمینشده نمیماند. این تغییر نگرش راه را برای فرایند صلح میان دو طرف باز کرد تا جایی که در سال ۱۹۷۸ پیمان کمپ دیوید صحرای سینا را به مصر بازگرداند و اسرائیل از سوی مصر که پیش از آن اصلیترین دشمن خود بود، به رسمیت شناخته شد.
بهطور یلى،سیاست اعراب در برابر رژیم اسراییل را به این صورت مىتوان تحلیل کرد یه پس از تشییل این رژیم و قتل عام وسیع و بىرحمانه فلسطینیان در سـال 1948،این رژیم درگـیر یی جنگ گسترده با جهان عرب گردید یه دغدغه آنها نجات فلسطین و احقاق حقوق مـردم سـتمدیده آن بود.
رژیم اسراییل در یی سیاست حساب شده«به مرگ گرفت»تا اعراب«به تب راضى شوند».به هـمین دلیل در سـال 1967، در پی حمله گسترده، علاوه بر یرانه غربى، نوار غزه و بیت المقدس، بخشهاى زیادى از کشورهای عـربى خط مقدم را به اشغال خود در آورد یه صحراى سینا و بلندىهاى جولان از این جملهاند.
از این تاریخ به بعد، دولتهاى عرب ابتدا به فیر آزادسازى سرزمینهاى خود،سپس احقاق حقوق مردم فلسطین برآمدند.
حـمله گـسترده اعراب در اکتبر 1973 در نهایت تقریبا با ناکامى مواجه شد، پس از این واقعه،کشورهاى عربى واقعیت حضور رژیم سیاسى اسراییل را پذیرفـتند و تـمام تلاش خود را فقط براى آزادسازى سرزمینهاى خودشان صرف یردند.حقوق مردم فـلسطین نـه تنها فراموش شد،بلیه بعضى از دولتها حـتى حـاضر شـدند فلسطینىها به خاطر منافع خود و توافقهاى پنـهانى بـا اسراییلىها قلع و قمع شوند.
مصر نخستین کشور عربى بود یه از طریق قرارداد کمـپ دیوید،صـحراى سینا را از اشغال اسراییلىها خارج سـاخت و سـوریه آخرین یشـور خـط مـقدم جبهه در برابر اسراییل است یه همچنان بـراى آزادسـازى سرزمینهاى خود از اشغال این رژیم تلاش مىیند.
اما در سال 2006 اتفاق دیگری رخ داد که جهان عرب را تکان داد. جنگی دیگر با اسرائیل شروع شده بود. این جنگ تفاوتهای بسیاری با جنگهای پیشین اعراب با اسرائیل داشت. هم در نتیجه و هم در کیفیت و تعداد کشورهای شرکت کننده در جنگ. حزب الله لبنان جریانی شیعی و برگرفته از انقلاب اسلامی ایران این بار یک تنه در مصاف با رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این حزب که در سال 2000 میلادی هم موفق شده بود اسرائیل را از خاک لبنان بیرون کند شش سال بعد موفقیت دیگری را تجربه نمود. در این سال رژیم اسرائیل به گمان اینکه این بار هم به مانند جنگ های گذشته پیروز میدان خواهد بود دست به تجاوز گسترده به خاک لبنان زد و به سد فولادین حزب الله لبنان برخورد کرد.
نیروهای مقاومت با تجربه جنگهای گذشته و با تکیه به روشهای نوین و غیرقابل پیش بینی موفق شدند به رژیم اسرائیل ضربات سهمگینی وارد کنند. استفاده از موشکهای میان برد و موشک باران سرزمین های اشغالی اتفاقی تازه بود که نخستین بار برای ساکنان شهرک نشین به وجود آمد و موجب نگرانیهای شدید این ساکنان شد و امنیت شهرها را زیر سئوال برد. این ضربهها به حدی مهلک بود که تا به امروز روش جنگ در بین اسرائیلیها مورد مناقشه قرار گرفته و باعث تغییرات گستردهای در ارتش اسرائیل شده است.
استفاده حزبالله لبنان از اصول جنگ روانی و وعدههای صادقی که رهبران این حزب در میان جنگ به مردم لبنان میداند موجب شد که رژیم صهیونیستی از نظر روانی دچار مشکلات عدیده ای شد و شهرک نشینان این رژیم به گفته های سید حسن نصرالله اعتماد بیشتری نسبت به مواضع رهبران صهیونیست پیدا کنند.
این اولین ضربه سهمگین و سیلی محکمی بود که توسط مقاومت در منطقه به اسرائیل وارد شد. اسرائیل در پایان این جنگ مجبور شد امتیازات فراوانی به حزب الله لبنان بدهد. در تاریخ ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ میلادی ، جسد دو سرباز ربوده شده نیروهای دفاعی اسرائیل، که در پی عملیات چریکی حزبالله لبنان موسوم به «وعده راستین» در خط مرزی اسرائیل با لبنان ربوده شده بودند، با پنج زندانی زنده لبنانی از جمله یک شبهنظامی عضو سازمان آزادی بخش فلسطین به نام سمیر قنطار که به اتهام قتل یک خانواده اسرائیلی به زندان ابد محکوم شده بود، بعلاوه اجساد ۱۹۹ نفر از جنگجویان فلسطینی و لبنانی معاوضه شد. اسرائیل هیچ گاه به اعراب به این آسانی امتیاز نمی داد اما در این جنگ به دلیل شکست های سنگین وارده مجبور شد با حزب الله لبنان وارد معامله شود و برای دریافت کشته های خود دست به هرکاری بزند.
به راحتی می توان گفت جنگ 33 روزه تفاوتهای عدیده ای با سایر جنگها برای رژیم صهیونیستی داشت و این جنگ نقاط ضربه پذیر و ضعف درونی این رژیم را آشکار نمود. برخورد نمودن با سد محکم حزب الله لبنان و نیروهای شهادت طلب آن بار دیگر به اعراب نشان داد که تنها راه مقابله جدی با رژیم صهیونیستی و آزاد سازی قدس شریف از چنگال این رژیم مقاومت همراه با اعتقاد کامل است که حزب الله از آن برخوردار است نه مذاکرات صلح که باعث گستاخ تر شدن بیشتر این رژیم میشود.
پس از پایان جنگ نه تنها حزب الله دچار ضعف و غرور به مانند رهبران اعراب نشد بلکه روز به روز به آمادگیهای خود افزود و روشهای نوینی برای مقابله با این رژیم در روز مبادا ترسیم کرد.
با نگاهی کلی به درگیریهای اعراب با رژیم صهیونیستی میتوان به این نکته بسیار مهم پی برد که با وجود ناامیدی بسیاری که در بین جوامع عرب مبنی بر غیرقابل شکست بودن اسرائیل پیش آمد و تجربیات پیشین آنها نیز این موضوع را اثبات کرد اما حزب الله لبنان در عمل بطلان این نظریه را ثابت کرد و به عنوان مهمترین نیرو در میان اعراب توانست نه تنها اسرائیل را شکست دهد بلکه به عنوان مهمترین قدرت منطقه ای که توان مقابله با آن را دارد بنیان های این رژیم را به لرزه در آورده و زنگ خطر برای نابودی این رژیم را به صدا در آورد.
این حزب برای آینده نیز برنامهریزیهای گسترده ای انجام داده تا اگر مجددا مورد هجوم رژیم صهیونیستی قرار گرفت توان مقابله و پشیمان کردن این رژیم از ایجاد جنگی جدید را داشته باشد. باید حزب الله لبنان را موفقترین گروه عرب در مورد مقابله با رژیم اسرائیل دانست که توان مهار کردن و شکست دادن این رژیم را دارا می باشد و مایه فخر و مباهات اعراب در مقابل رژیم اسرائیل است.