ادامه خوش رقصی مارک‌های عربستانی در تلویزیون
نکته دیگری که درباره آبمیوه رانی وجود دارد و تبلیغ آن در صداوسیما را غیرقابل توجیه می‌کند، مسئله عربستانی بودن این محصول است؛ کشوری که این اواخر دشمنی خود را علیه منافع ایران با حمایت علنی از سازمان منافقین وارد فاز تازه و بی‌سابقه‌ای کرده است و به واسطه کشتار دسته‌جمعی سال گذشته حجاج ایرانی در فاجعه منا در دید افکار عمومی نیز بیش از هر زمان دیگری منفور است، چگونه می‌تواند محصولات خود را در رسانه ملی تبلیغ کند؟ عربستان سعودی دیگر باید چه رفتاری علیه منافع و جان مردم ایران انجام بدهد تا جمهوری اسلامی به طور یکپارچه مانع منفعت تجاری این کشور در ایران شود؟ خوش‌خدمتی صداوسیمای ایران برای برندهای تجاری عربستان سعودی با چه توجیهی انجام می‌شود، ضمن اینکه گفته می‌شود اساساً مجوزی برای واردات این محصول به ایران وجود ندارد.
از اینها که بگذریم رانی بارها از سوی مراجع علمی، غیربهداشتی تشخیص داده شده است. شرکت عربستانی العوجان برای تولید این محصول اسانس و ذرات خشک میوه را که در صنعت آبمیوه به آنها پالپ گفته می‌شود از کشورهای دیگر وارد و اسانس و پالپ را به آب اضافه و آبمیوه تولید می‌کند. ذرات معلقی که در آبمیوه مشاهده می‌شود، دلیلی بر تازگی آن نیست، بلکه تازگی ظاهری رانی به علت وجود ماده‌ای به نام بنزوات سدیم است.
معنای این گزارش این است که آبمیوه رانی برای سلامتی به شدت مضر است و صداوسیمای ایران برای درآمدزایی حاضر است با جان مردم ایران بازی کند. مضاف بر اینکه بارها زمزمه‌هایی مبنی بر سرطان‌زا بودن آبمیوه‌های رانی مطرح شده است. البته سازمان غذا و دارو این شایعه را تکذیب می‌کند و معتقد است اگر محصولی مجوز سازمان غذا و دارو را داشته باشد، حتماً سالم است، اما رئیس سازمان غذا و دارو خود می‌گوید که بیش از 190نوع سم در غذای ایرانی‌ها شناسایی شده است. مصرف‌کننده حرف چه کسی را باید باور کند؟ سؤال این است که این سموم از چه طریقی وارد بدن ایرانیان می‌شود؟
اینها را که کنار بحث‌های مربوط به نسل کشی و ترور بیولوژیک ایرانیان توسط رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی که اخیراً مطرح شد، بگذاریم، مسامحه صداوسیما در تبلیغ آزادانه محصولات عربستانی بیشتر خود را نشان می‌دهد. راهبرد تبلیغاتی صداوسیما مسئله‌ای است که ارتباط مستقیمی با بحث اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید ملی پیدا می‌کند. آنچه از عملکرد تساهل‌کارانه صداوسیما به نظر می‌رسد، این است که این سازمان به دلیل مشکلات مالی که با تغییر رویکرد از کوچک‌سازی دوره سرافراز به فربه‌سازی دوره علی عسگری نیز پیوند خورده بیش از هر زمان دیگری روی درآمد تبلیغات تجاری حساب باز کرده است، اما معلوم نیست که چرا این سازمان در کنترل، مدیریت و برنامه‌ریزی کلان و راهبردی تبلیغات تا این اندازه منفعلانه عمل می‌کند. فرهنگ مصرف و اقتصاد، مسئله‌ای است که ارتباط مستقیمی با اقتصاد مقاومتی پیدا می‌کند و رهبر معظم انقلاب در این چند سال اخیر بر این مسئله بیش از هر موضوعی تأکید داشته‌اند.
در سال موسوم به اقتصاد مقاومتی, اقدام و عمل، سازمان عریض و طویل صداوسیما بیش از هر نهاد دیگری موظف به برنامه‌ریزی و فرهنگ‌سازی در این رابطه بوده است، اما به نظر می‌رسد که این خانه از پای‌بست رو به ویرانی گذاشته است؛ چرا که حتی در رعایت بدیهیاتی که انتظار می‌رود به سود ملت انجام دهد نیز عاجز مانده است.
