وقتی بیبیسی بهخاطر گفتن حقیقت عذرخواهی کرد +تصاویر
حدود دو هفته پیش خبر اعدام بیست و پنج نفر از تروریستهای تکفیری گروهک تروریستی «توحید و جهاد» اعلام شد. گروهکی که در سال 88 تشکیل شد و تا سال 90 که آخرین ضربات را از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور دریافت کرد؛ این گروهک مجموعهای از اقدامات مسلحانه و شرارتبار را در کارنامه خود ثبت کرد که منجر به شهادت بیش از بیست نفر از هموطنانمان در غرب کشور شد.
این مجازات که در راستای مبارزه با تروریسم و تامین امنیت کشور صورت گرفت، از همان ساعات ابتدایی به مستمسکی برای هیاهوی تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. «بیبیسی فارسی»، «صدای آمریکا»، «من و تو»، رسانه متعلق به گروهک منافقین و دیگر سایتها و رسانههای فارسیزبان خارجنشین با هیاهو سعی کردند تا جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر! متهم کنند.
میزگردها، گزارشات و خبرسازیهایی با موضوعات حقوقی و سیاسی در شبکههای فارسیزبان خارجنشین شکل گرفت که خطوط مشترکی را برای هجمه علیه جمهوری اسلامی ایران ترسیم و پیگیری کرد. بررسی برخی از خطوط القایی این شبکهها به همراه اشارهای به اقدامات تروریستهای اعدام شده میتواند دروغسازیهای این رسانهها را نشان دهد.
اعدام جوانان اهل سنت!
آنچه بیش از همه در خطوط خبری این رسانههای فارسیزبان خارجنشین و با تأکید بیشتر در «صدای آمریکا»، «رسانه گروهک منافقین» و «کلمه» به چشم میخورد، تأکید بر سنی مذهب بودن اعدام شدگان بود. سیاستی که سعی داشت از فضای ایجاد شده برای اختلاف مذهبی و تحریک اهل سنت در اعتراض به این اعدامها استفاده کند. الفاظی مانند “فعالان اهلسنت”، “جوانان اهل سنت” و “اقلیت مذهبی” برای اتصال تروریستهای «توحید و جهاد» به اهل سنت ایران استفاده شد و کار تاجایی پیش رفت که در برخی از گزارشها ادعا شد که اینان به جرم تبلیغ «تسنن» مجازات شدهاند!
بررسی پرونده و اقدامات اعضای این گروه تروریستی نشان میدهد که تقریباً همه اقدامات تروریستی صورت گرفته توسط این گروه، هموطنان اهل سنت را هدف قرار داده که شاخصترین آنها، دو نفر از بزرگترین علمای اهل سنت غرب به نامهای «ماموستا شیخالاسلام» و «ماموستا برهانعالی» بود.
این دو عالم شهید نه تنها مورد قبول و مقتدای اهل سنت غرب کشور و تقریباً بیشتر علمای اهل سنت غرب کشور از شاگران این دو شهید بزرگوار محسوب میشوند، بلکه از جمله کسانی به حساب میآمدند که به فعالیت در راستای وحدت شیعه و سنی در غرب کشور شهرت داشتند. به گفته شاگردان این دو شهید، شاید اهل سنت ایران با گذشت سالها دیگر نتوانند فقدان این دو عالم بزرگوار را پُر کنند.
آنچه مسلم است، اهل سنت ایران بهخصوص در غرب کشور بزرگترین قربانی ترورهای این گروه تروریستی – تکفیری بودهاند؛ اعترافات اعضای «توحید و جهاد» نیز نشان میدهد که ضاربان نیز شناخت صحیحی از سوژههای ترور نداشتهاند و فقط بر اثر القائات سران گروهک دست به این جنایات زدهاند. بر اساس اعترافات ضبط شده سرکردگان معدوم این گروه تروریستی که حالا در شبکههای فارسیزبان خارجنشین به عنوان “فعالان اهل سنت” معرفی میشوند، مشهورترین علمای اهل سنت از جمله «مولوی عبدالحمید» نیز کافر خوانده شدهاند!
اعدام جوانان کُرد!
دیگر خط مشترک القائی شبکههای فارسیزبان خارجنشین بر این پایه استوار بود که اعدامیان از جوانان فعال سیاسی کُرد زبان بودهاند، و این مسئله در دستگیری و محکومیت آنها نقش داشته است. شبکههای مرتبط با گروهکهایی مانند «پژاک» و «پ.ک.ک» که خود را مدعی آزادی ملت کُرد ایران معرفی میکنند، باوجود تضاد ایدئولوژیک با اعتقادات تروریستهای معدوم، بیشترین تأکید را بر این مسئله داشتند.
اما باز هم بررسیها نشان میدهد که گروهک تروریستی «توحید و جهاد» با توجه به منطقه عملیاتی خود در استان کردستان، سوژههایش را از میان مردمان کُرد منطقه انتخاب میکرد که نمونه آن شهادت چهار محیطبان در ارتفاعات غرب کشور در حین گشتزنی و خدمت بوده است. نمونه دیگر به رگبار بستن مردم در میدان آزادی سنندج بود که باز هم اقدامی علیه هموطنان کُرد زبان محسوب میشود. در حمله به مردم عادی به طمع سرقت مانند دستبرد به یک طلافروشی در شهرستان قروه نیز در نهایت به شهادت هموطنان کُرد زبان در غرب کشور منجر شد. آنچه واقعیت دارد، این است که دستگیری و مجازات اعضای این گروه در اولین قدم امنیت را دوباره به استانهای غربی و بهویژه مردمان کُرد زبان باز میگرداند.
وقتی بیبیسی بهخاطر گفتن حقیقت عذرخواهی کرد!
سومین خط ادعایی شبکههای فارسیزبان خارجنشین با محوریت بررسی روند حقوقی اعدام این افراد و ادعای نقص در روند دادرسی و برگزاری دادگاه و محاکمه عادلانه بود که اتفاقاً خط اصلی شبکه «بیبیسی فارسی» را تشکیل میداد. کارشناسان مختلف در «بیبیسی فارسی» مدعی شدند که در محاکمه تروریستها ارکان یک دادگاه قانونی رعایت نشده و فقط حکم اعدام، آن هم با نظر بازجویان پرونده صادر شده است! این در حالی است که بررسی جرائم متعدد و اقدامات جنایی این افراد دلیل اصلی طولانی شدن مدت زمان دادرسی و بررسی پروندهها بوده است. غیر از این، یک اشتباه در «بیبیسی فارسی» نیز منجر شد تا از تریبون این شبکه به شکلی ناخواسته مسئله قانونی بودن روند دادرسی تأیید شود. مسئله به این صورت بود که در اولین ساعات آغاز گزارشات و اخبار بیبیسی در مورد مسئله اعدام تروریستهای تکفیری، خبرنگار این شبکه موفق به تماس با وکیل تروریستها شده که وکیل مدافع نیز در جواب سوال بیبیسی در مورد اجرای کامل روند تکمیل پرونده و دادرسی پاسخ داده بود: «بله پرونده این افراد روند و مراحل قانونی را طی کرده است».
یک هفته بعد در برنامه «دیدبان» بیبی سی ادعا شد که بینندگان این شبکه به خاطر عدم پوشش صحیح و کامل اخبار این حادثه از بیبیسی انتقاد کردهاند و «عنایت فانی» در جایگاه سردبیر خبری در پاسخ ابتدا این ادعا را رد کرد و بعد هم به خاطر مصاحبه با وکیل تروریستها با این بهانه که ما نمیدانستیم این فرد وکیل تسخیری است، عذرخواهی کرد و این مسئله را یک اشتباه از سوی شبکه خواند! در واقع بیبیسی از اینکه برای چند لحظه تریبونش را در اختیار نظری مخالف خط القایی خودش قرار داده، عذرخواهی کرد و این اقدام را اشتباه خواند! به عبارت دیگر این اتفاق بیانگر جایگاه صدای مخالف در رسانهای است که همواره فریاد آزادی بیان سر میدهد. در کنار این مسئله یک سوال دیگر را هم باید از شبکه بیبیسی پرسید که وقتی گزارشگران و کارشناسان این شبکه حتی در مورد تسخیری بودن یا نبودن وکیل مدافع پرونده اطلاع ندارند، چگونه از روند ناقص دادرسی صحبت میکنند؟!
هرچند روند هجمه به اجرای حکم تروریستهای تکفیری همچنان هم در شبکههای فارسیزبان خارجنشین ادامه دارد، اما باید این سوال را از این شبکهها پرسید که آیا رسالت خبری و مشی بیطرفی، حکم نمیکند که حتی یکبار در مورد فهرست بلند بالای جنایات این تروریستها که بارها و بارها به آن اعتراف کردهاند، صحبت کنید؟
آیا خانواده چهار شهید محیطبان، فرزندان شهدای اهل سنت و کُرد کشور که جان خود را در اثر اقدامات تروریستی این گروه از دست دادهاند، هیچ جایگاهی در اولویتهای رسانهای این شبکهها ندارند که حتی برای لحظهای به آنها پرداخته شود؟ آنچه مسلم است، اینکه مدعیان حقوق بشر هیچگاه برای حق ملت ایران و امنیت آنها ارزشی قائل نبوده و نیستند؛ فراموش نمیکنیم که همین شبکهها روزی «عبدالمالک ریگی» را به عنوان رهبر جنبش آزادیخواه بلوچ معرفی کردند و بارها و بارها تریبونهای خود را در اختیار این تروریست و دیگر قاتلان ملت ایران قرار دادند.