تکه تکه کردن مرد هوس باز در حمام

بصیر،رسیدگی به این پرونده از چهارم خرداد 90 به دنبال شکایت یک زن 40 ساله در دستور کار افسران کلانتری 115 رازی تهران قرار گرفت. وی گفت: شوهر 45 ساله ام علیرضا از خانه مان بیرون رفت ودیگر برنگشت.
در حالی که تلاش برای افشای راز ناپدید شدن این مرد آغاز شده بود ماموران کلانتری 106 شهید نامجو ، جنازه مثله مردی را در خیابان بازرگان یافتند که صورت وی به شدت سوخته بود.بررسی ها نشان می داد جنازه متعلق به علیرضا است .هشت روز از این ماجرا گذشته بود که خودروی سواری این مرد در خیابان پاسداران پیدا شد و ماموران دریافتند علیرضا جاعل سابقه دار بود.پلیس در ادامه تجسس ها ، به رابطه علیرضا با زن 49 ساله ای به نام معصومه پی برد و این زن را در خیابان شهید بهشتی تهران دستگیر کرد.
این زن میانسال در بازجویی ها گفت : علیرضا با این ادعا که می تواند برایم وام قرض الحسنه بگیرد هفت ملیون تومان از من گرفت اما ناگهان ناپدید شد .
کارآگاهان با توجه به ضد و نقیض گویی های معصومه به بازرسی خانه اش پرداختند و آثار باقی مانده از خون را در حمام پیدا کردند.زن میانسال ، در ادعای تازه ای گفت: شامگاه پنجم خرداد ، سرنشینان یک خودرو مرا ربودند و بعد ، زیر پل چوبی رهایم کردند.به احتمال زیاد ، همان آدمها در خانه ام صحنه سازی کرده اند تا یک جنایت را گردن من بی اندازند. من نمی دانم چه بلایی سر علیرضا آمده است.
در ادامه بررسی ها پلیس به تحقیق از همسایه های معصومه پرداخت. مرد همسایه گفت: اوایل خرداد ماه معصومه به من گفت : مقداری شربت آلبالو روی قالی خانه اش ریخته و برای شست و شو و پهن کردن آن ، نیاز به کمک دارد. من هم قبول کردم تا به زن تنها کمک کنم. هنگام شستن فرش متوجه شدم قالی آغشته به خون است ولی معصومه اصرار داشت تا قبول کنم لکه های قرمز آثار شربت آلبالو است .بعد از شستن فرش معصومه از من خواست تا او را به خیابان صیاد شیرازی ببرم. این زن همراه خودش دو کیسه پلاستیکی مشکی داشت. سه روز بعد از این ماجرا هم باردیگر زن همسایه سراغم آمد و گفت به کمکم احتیاج دارد اما من به او گفتم کار دارم و نمی توانم کمکش کنم.
همزمان با افشای این راز معصومه ادعای تازه ای مطرح کرد.او گفت شوهر صیغه ای اش به نام عبدا… 65 ساله علیرضا را کشته و جنازه را مثله کرده و او در این مدت به خاطر علاقه به شوهر صیغه ای اش این راز را پنهان نگه داشته است.

انکار معصومه از تکه تکه کردن مرد هوس باز در حمام / عکس آخرین جلسه دادگاه

به این ترتیب سی ام بهمن91 ‌عبدا… تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: معصومه به خاطر کینه ای که از علیرضابه دل داشت مرد کلاهبردار را به تنهایی کشت .
این مرد ادامه داد: ششم خرداد ماه زن صیغه ای ام با من تماس گرفت و گفت روغن داغ ور پایش ریخته است. من هم سراسیمه به خانه زن صیغه ای ام رفتم او دو کیسه پلاستیکی مشکی در دست داشت که بوی تعفن از آن به مشام می رسید. معصومه گفت : باید او را به حوالی اتوبان تهران-ساوه ببرم. من هم قبول کردم. معصومه کیسه ها را در بیابان رها کرد.همسر صیغه ای ام از اعضای سابق دو گروهک تروریستی منافقین بود که آموزش‌های تروریستی دیده است. او در راه بازگشت به من گفت علیرضا را کشته است .
20 ماه از جنایت تکان دهنده گذشته بود که سرانجام معصومه لب به اعتراف گشود و به کشتن و مثله کردن علیرضا اعتراف کرد .
این زن در بازجویی ها گفت: با نقشه از پیش طراحی شده علیرضا را به خانه ام کشاندم و پس از تعارف آبمیوه آغشته به مواد بیهوشی او را با ضربه های چکش کشتم. جنازه اش را در حمام خانه ام مثله کردم و برای اینکه صورتش شناسایی نشود سرش را در پشت بام خانه ام در کباب پز گذاشتم .
وی در شعبه 74دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در آن جلسه پدر و مادر و دو فرزند قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای زن جنایتکار حکم قصاص خواستند.
معصومه در دادگاه سناریوی تازه ای را به عنوان انگیزه جنایت مطرح کرد و گفت: من صاحب یک شرکت بودم و در سال 83 در زمینه کاری با علیرضا آشنا شدم. او پس از مدتی به من ابراز علاقه کرد. ولی به او گفت صیغه یک مرد هستم و اگر به من علاقمند شده باید از شوهرم طلاق بگیرم و به عقد دائم او دربیایم. علیرضا هم قبول کرد. به همین خاطر ساعت 12 شب سوم خرداد به خانه ام امد. من برای ازدواج با او شرایطی را مطرح کردم و او قبول کرد. چون به حرف هایش اعتماد نداشتم شرایطم را روی یک برگه نوشتم تا او امضا کند اما قبول نکرد و یکباره به سمتم حمله ور شد. من هم از ترسم با چکشی که روی میز قرار داشت پنج ضربه به سرش زدم.
در پایان آن جلسه هیات قضایی وارد شور شد و معصومه را به قصاص محکوم کرد ولی رییس قوه قضاییه با بررسی این پرونده اعلام کرد به خاطر اینکه فرزند صغیر قربانی هنوز به سن قانونی نرسیده نباید حکم اجرا شود.با طرح این ایراد حکم صادره در دیوان عالی کشور شکست و پرونده به شعبه همعرض فرستاده شد .
در این مدت زن میانسال توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند. رییس قوه قضاییه نیز با پرداخت دیه به فرزند صغیر مقتول موافقت کرد و معصومه از حکم قصاص رهایی یافت و دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه که به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور دو قاضی مستشار تشکیل معصومه بار دیگر ادعای تازه ای مطرح کرد. وی گفت: حالا که رضایت اولیای دم را جلب کرده ام دیگر دفاعی ندارم و فقط می خواهم از زندان خلاص شوم ولی می خواهم واقعیتی را بگویم.
من در زمینه خرید و فروش اشیای عتیقه فعالیت داشتم و در خانه ام یک نیم تنه هخامنشی و 10 سکه دقیانوس که بیش از 10 میلیارد تومان می ارزید داشتم اما همه اموال عتیقه بعد از بازداشت من ناپدید شد و طی یک توطئه این قتل به گردن من افتاد. اما حالا می گویم من علیرضا را نکشتم و در اداره آگاهی داستان های دروغین را مطرح کردم.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا