در زیر سایهی توافق ایران و FATF چه میگذرد؟!
بصیر، در طول سه سال اخیر اتفاقات زیادی در عرصههای مختلف رخ داده اما هیچکدام به اندازه توافق ایران با کارگروه اقدام مالی مستور نمانده است. دولتمردان با FATF توافقی را به انجام رساندهاند که مفاد آن تاکنون دقیقا برای مردم شرح داده نشده و طی اقدامی تامل برانگیزی مسئولین نیز رغبتی برای رسانهای کردن آن نشان ندادهاند تا از پشت پرده تعهدات ایران در قبال FATTF به این زودیها رمزگشایی نشود.
کارشناسان امنیتی بارها در خصوص ماهیت اصلی کارگروه اقدام مالی و برداشت متفاوت آنها از معنای تروریسم سخن گفتهاند و صریحا با ارائه دلایلی محکمه پسند توافق بانک مرکزی با FATF را گامی در راستای محدودیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمرنگ شدن حمایت ایران از جبهه مقاومت دانستهاند لکن مسئولین وزارت خارجه ایران به گفتن جملهی «حزبالله را قربانی هیچ چیز نمیکنیم چه برسد به قوانین FATF که ارزشی در این زمینه ندارد» بسنده کردهاند تا با اظهاراتی حماسی و هیجانانگیز از زیر بار پاسخدهی منطقی به افکار عمومی فرار کرده باشند.
رفتاری که دولتمردان فعلی از خود نشان میدهند به دوران مذاکرات ایران 1+5 شباهت زیادی دارد چراکه زمانی امثال علیاکبر صالحی در مجلس قسم جلاله یاد میکردند و بعدها با عدم تحقق وعدههای مسئولین، عدهای از رئیس سازمان انرژی اتمی خواستند کفاره قسمهای دروغش را ادا نماید. اکنون نیز این تردید وجود دارد که دولتمردان در ظاهر بگویند حزب الله و جبهه مقاومت را قربانی نمیکنیم اما در باطن اقداماتی انجام دهند که نیروهای مقاومت در معرض تهدید و تضعیف قرار گیرند.
در توافقی که به امضاء وزیر اقتصاد و دارایی رسیده است، ایران متعهد شده از نهادها و اشخاصی که به موجب قطعنامههای شورای امنیت تحریم شدهاند حمایت نکند و حسابهای مربوط به آنها را مسدود و اطلاعات تراکنشی مورد درخواست FATF را در اختیارشان قرار دهد، بنابراین باتوجه به تحریم سردار قاسم سلیمانی، سپاه قدس و قرارگاه خاتم الانبیاء به سبب وضع قطعنامه 2231، ایران عملاً دست به خودتحریمی زده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را با محدودیتهایی مواجه میکند.
مقولهای که توافق بانک مرکزی با کارگروه اقدام مالی مشترک را در حالهای از ابهام قرار داده، پیگیری اهدافی است که باید در برجام محقق میشد و تمام تحریمهای بانکی لفو میگردید اما به علت کارشکنیهای آمریکاییها این امر رخ نداد و حال ایران به هر قیمتی شده زیر بار تعهداتی سنگین میرود تا روحانی در انتخابات سال 96 حرفی برای گفتن داشته باشد.
شواهد و قرائن نشان میدهد دولتمردان در بد جایی سرمایهگذاری کردهاند و زیر بار پای قراردادی را امضاء نمودهاند که زوایای پنهان آن در زمستان 96 هنگام ادعای طرف مقابل مبنی بر تعهد ایران در خصوص عدم حمایت از جبهه مقاومت، آشکار خواهد شد! هیچ تضمینی هم نیست تا خیال منتقدان از بابت لغو تحریمها در قبال ارائه این همه امتیاز خط قرمزی راحت باشد و لبها را بدوزد.
بیشک در صورت به ثمر رسیدن سیاستهای فعلی دولت، یک سال دیگر دعوا نه بر سر برجام، بلکه بر سر FATF و اقدامی خواهد بود که شاید خیلیها آن را خیانتی برای باقی ماندن در قدرت بنامند! حداقل در برجام میدانیم چند گل از حریف دریافت کردیم اما در توافقی که با FATF به امضاء رسیده تاکنون مشخص نشده بازی بُرد-بُرد است یا اینکه 6 گل خوردهایم و مسئولین صدایشان در نمیآید.
دانا