جنگطلبی صدام و قومیگرایی یکی از دلایل هجوم عراق به ایران
بصیر، در مورد علت و چرایی شکل گیری جنگ هشت ساله رژیم بعث صدام علیه مردم ایران تحلیلها و نظرات مختلفی بیان شده است.
بسیاری از این تحلیلها تلاش کردند تا با بررسی ابعاد متفاوت موضوع سعی در پیدا کردن چرایی این تجاوز و حمله کنند.
عدهای دلایل اقتصادی و تعدادی دیگر وابستگیهای سیاسی و نظامی صدام به نظام غرب را دلایل شکلگیری و تجاوز این رژیم به جمهوری اسلامی ایران میدانند و تا به امروز این موضوع دست مایه بسیاری از تحلیلها توسط نظریهپردازان روابط بینالملل قرار گرفته است.
در این رابطه رضا سیفایی کارشناس ارشد علوم سیاسی در گفتوگو با بصیرنیوز، اظهار کرد: کنت والتز یکی از مهمترین نظریهپردازان حوزه روابط بینالملل است که نظریه واقعگرایی ساختاری یا نئورئالیسم در نظام بینالملل را مطرح کرده است.
وی تصریح کرد: نظریههای والتز، در واقع تکامل یافته نظریه کلاسیک، مانند هانس مورگنتا و هابز بوده است، نئورئالیسم والتز در حقیقت پاسخ وی در برابر کمبودهایی بود که در رئالیسم مشاهده میشد.
این کارشناس ارشد علوم سیاسی خاطرنشان کرد: کنت والتز یکی از مهمترین نظریهپردازان حوزه روابط بینالملل است که به عنوان نظریه پرداز نوواقع گرایی، با پذیرش اصول واقع گرایی مانند قدرت، منافع ملی، خودیاری و غیره سه سطح تحلیل را به منظور تبیین تحولها و ویژگیهای نظام بینالملل در نظر گرفته است، بشر، دولت و خصوصیت آنارشیک سیستم بین الملل این سه سطح است.
سیفایی گفت: در تقسیمبندی والتز، در سطح کلان مواردی همچون قوانین بین المللی، ائتلاف ها و اتحادیه های بین المللی، سازمان های بین المللی و بنگاه های چند ملیتی، در سطح میانی، اقتصاد، حکومت، گروه های ذینفع و منافع، و در سطح خرد، مسئولیتها، ادراکات، فعالیتها و انتخاب ها مورد توجه قرار گرفته اشت.
وی افزود: والتز در کتاب انسان، دولت و جنگ برای توضیح جنگ در روابط بین الملل به سه سطح تبیین یا به سه تصویر اشاره میکند که عبارتند از سرشت انسان که ریشه جنگ را در سرشت جنگطلب انسان و یا انسانهای خاص جستجو میکند، دولت که در اینجا تکیه بر جنگ طلبی دولتهای خاص با ایدئولوژیهای خاص است و ساختار نظام بینالملل که وقوع جنگ را بر مبنای خصوصیات آنارشی نظام بین الملل تبیین میکند.
این کارشناس سیاسی خاطرنشان کرد: سطح کلان یا ساختار نظام بین الملل را علت آنی شکلگیری جنگ ها میداند و علت خرد یا سرشت انسانی را علت بنیادی شکلگیری جنگها میدانست و بنابراین با مشخص شدن ریشههای جنگ از دیدگاه این نظریه میتوان تصویر روشنی از دلایلی شکلگیری تجاوز رژیم بعث به ایران داشت.
سیفایی گفت: یکی از این دلایل را باید در نظریه سرشت جنگطلبانه انسانهای خاصی جستجو کرد، در اینجا صدام حسین رئیس جمهور پیشین عراق را باید دارای روحیهای جنگطلبانه و جاه طلب دانست.
این کارشناس سیاسی افزود: نفرت وی از مردم ایران به اندازهای بود که بنا بر گفته شاهدان عینی صدام در هنگام اعدام نیز، ایرانیها را عامل این کار میدانست و دچار نوعی جنون به نام ایرانهراسی شده بود.
وی گفت: صدام فردی جاهطلب و بلندپرواز بود که درصدد استفاده از هر فرصتی است تا به ایران حمله کند و به آن ضربه بزند، پیش از انقلاب اسلامی نیز صدام دست به اقدامهایی برای تجاوز و جنگ به ایران انجام داده بود که موفق نشد.
سیفایی تصریح کرد: پس از شکلگیری انقلاب اسلامی به دلیل بیثباتی در داخل کشور و از هم گسیختگی ارتش و اعدام بسیار از فرماندههان آن زمینه را برای حمله به ایران مناسب دید اما صدام در این بخش توانست با تکیه بر قومیگرایی، نژاد پرستی و برتری نژاد عرب بر غیر عرب اجماعی علیه جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای عربی به وجود آورد.
وی گفت: کشورهای عربی به دلیل شکست خوردن در چندین جنگی که با رژیم اسرائیل در منطقه داشتند در عمل روحیه خود را از دست داده بودند و دچار سردرگمی و بیهویتی شدند و به این باور رسیده بودند که اعراب پس از جمال عبدالناصر رئیس جمهور پیشین مصر دیگر توان شکست دادن هیچ کشوری را ندارد.
این کارشناس سیاسی افزود: صدام از این فرصت استفاده کرد و با حمله به ایران خود را به عنوان سردار اعراب در مقابله با نیروهای عجم معرفی کرد تا بتواند روحیه باخته شده اعراب را در جنگ با ایران احیا کند، وی در تبلیغاتهای بسیاری خود را سردار قادسیه معرفی میکرد و تلاش در معرفی کردن خود به عنوان رهبر جهان عرب داشت که در مقابل غیر اعراب از خود گذشتگی نشان داده و در مقابل آنها ایستاده است.
سیفایی گفت: این حرکت وی با استقبال بسیاری از رهبران کشورهای عربی نیز مواجه شد و آنها نیز توانستند توجه مردم خود را به این موضوع جلب کنند و از مشکلات داخلی خود نیز رهایی یافته و عصبیت و قومیگرایی را در بین مردمان خود تقویت کنند، وی با این کار توانست در عمل در منطقهای که بیشتر کشورهای آن عرب بودهاند اجماعی منطقهای علیه ایران به وجود آورد.
وی گفت: تاریخ صدر اسلام نیز تجربه خوبی برای صدام بود چون همکاری بسیاری از ایرانیهایی که از ظلم و ستم یزدگرد سوم به ستوه آمده بودند؛ با اعراب موجب شد که حکومت ساسانیان به دست اعراب و با همکاری مردم ایران از بین برود و اعراب بر ایران مسلط شوند.
سیفایی افزود: وی گمان میکرد مردم خوزستان نیز دوباره این کار را میکنند و در کنار وی میایستند و به ارتشش کمک میکنند.
این کارشناس ارشد سیاسی، خاطرنشان کرد: همزبانی و نزدیک بودن فرهنگ مردم خوزستان به فرهنگ مردم عراق موجب شد که صدام در این مسیر مصممتر شود و کسب پیروزی برای خود را راحتتر ببیند و انتظار استقبال از این مردم از خود را داشت به گونه ای که وعده فتح سه روزه ایران را داد.
به گزارش بصیرنیوز، جاهطلبی و قومیگرایی صدام نخستین عامل اصلی حمله صدام به کشورمان بود و در قسمتهای بعد نیز دلایل بعدی را مورد بررسی قرار میدهیم.