یادداشت مهمان؛

«احمدی‌نژاد»ی از جنس دوم خرداد

بصیر، در طول ماه گذشته نقل و قول‌های فراوانی درباره توصیه رهبر انقلاب نسبت به عدم کاندیداتوری محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری آینده شنیده شده است و‌عده‌ای در تائید این نقل و قول به تحلیل چرایی این توصیه و عده‌ای در تکذیب این توصیه پرداخته‌اند.
حال که‌ چند روزی از اعلام عمومی این توصیه از سوی رهبر انقلاب می‌گذرد ذکر‌‌ چند نکته و‌سوال ضروری است:
۱_ احمدی‌نژاد و ‌طیف هوادارانش که‌ خود را همواره ولایتمدار معرفی‌ می‌کرده‌اند کتمان یک ‌ماهه‌ نصیحت حضرت آقا و تکذیب آن و پذیرش آن بعد از علنی شدن را چطور ولایت‌پذیری می‌دانند؟؟
همانطور‌ که در قضیه معاون اولی مشایی بعد از گذشت چند روز از توصیه محرمانه رهبری و‌عمل‌ نکردن آقای احمدی نژاد به این توصیه پدرانه، رهبری مجبور به علنی کردن آن توصیه شدند در ماجرای گذشته هم وقتی حدود یک‌ ماه از آن توصیه گذشت و نه تنها محمود احمدی‌نژاد به آن عمل نکرده بلکه همواره وجود چنین توصیه‌ای تکذیب می‌شد و فعالیت‌های انتخاباتی ادامه یافت رهبری ناچار به علنی کردن آن شد.
۲_ سوال دوم‌ این است که چطور می‌شود مجبور ‌ساختن رهبری نظام به علنی کردن توصیه‌های مشفقانه و پدرانه را ولایت پذیری دانست در حالیکه این موضوع دوباره مستمسکی شده برای ضد انقلاب تا اینطور القا کند که ولایت فقیه همان دیکتاتوری است و رهبر تعیین می‌کند که چه کسی رئیس‌جمهور بشود یا نشود.
این عمل احمدی‌نژاد رفتار جریان دوم خرداد و رئیس جمهور وقت را دوباره تداعی می‌کند که توصیه‌های دلسوزانه رهبری را عمل نکرده و‌ بعد از اعلام عمومی آن از سوی رهبری، به ولایت فقیه حمله کرده و آنرا همان دیکتاتوری می‌دانستند و می‌گفتند ما اختیار نداریم و آبدارچی هستیم.
به راستی باید از احمدی نژاد پرسید که تفاوت رفتار شما در پذیرش‌های دیرهنگام‌ و بعد از علنی شدن ماجراها با رفتار خاتمی و‌ جریان دوم خرداد چیست؟؟
البته با کمی تخفیف شما را از داشتن نیتی مبنی بر حمله تلویحی‌ به جایگاه ولایت فقیه با این‌گونه رفتارها مبرا می‌دانیم.
آقای احمدی‌ نژاد ولایت پذیری آن بود که وقتی نقل و قول‌های جلسه خصوصی خود را در فضای رسانه‌ای و‌مجازی دیدید و شنیدید با یک اعلامیه رسمی به این حواشی پایان می‌دادید و به هواداران خود می‌گفتید پس از مشورت با رهبری از کاندیداتوری انصراف می‌دهم و ‌نامه‌ این روزها را یک ‌ماه پیش می‌باید می نوشتید تا شما سپر ‌ولایت باشید نه بالعکس.
و ‌اما‌ نکته و‌ سخن آخر با جریانی است که هیچ رابطه‌ای با ولایت نداشته و نخواهند داشت و‌ ولایت فقیه فقط لقلقه زبان آنها شده تا رد صلاحیت نشوند و این روزها ماجرای توصیه رهبری به احمدی نژاد و تکذیب آن از سوی جریان همسو و پذیرش دیرهنگام آنرا دوباره وسیله‌ای برای حمله به جریان انقلابی و ارزشی کرده‌اند است، اگر روزشمار ولایت‌پذیری احمدی‌نژاد یکبار هفت روز و این بار یک ماه را نشان داده روزشمار ولایت پذیری شما دیگر توان نشان دادن هیچ عددی را ندارد و از کار افتاده، چه آن روزها که در پوشش اصلاح‌طلبی در مجلس تحصن کردید و جام زهر می‌خواستید بخورانید چه این روزها که در ظاهر اصولگرائی در بیست دقیقه برجام تصویب کردید، چه آن زمان که کرسنت خلق کردید چه این زمان که به خالقش رای اعتماد دادید، چه آن زمان که فتنه 18 تیر 78 راه انداختید چه این زمان که پیاده نظام فتنه آمریکائی اسرائیلی 88 بودید.
برای مردم انقلابی و مومن هیچ شخص و گروهی چه اصلاح طلب و چه اصولگرا اعتبار و ارزشی ندارد و سخن پیرجماران را که فرمود با کسی عقد اخوت نبسته‌ایم سرلوحه رفتار سیاسی خود کرده و همواره پشتیبان ولایت فقیه و ولی فقیه بوده و خواهند بود.

هادی وحدانی/ کارشناس ارشد علوم سیاسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا