موج فزاینده فساد در دولت راستگویان و درستکاران/ آقای روحانی با ترمیم کابینه به دنبال لاپوشانی در فساد دولت است

بصیر،
دولتی که خود را دولت راستگویان و درستکاران نامید و با تخریب گسترده مخالفان و دولت گذشته به دنبال سرپوشانی ضعف و ناتوانی خود در راستای تحقق وعدههای انتخاباتی خود است با روندی که در پیش گرفت نه تنها موجب رشد و تعالی کشور نمیشود بلکه بیم آن هماکنون از سوی آنها میرود که تاریخساز شوند و نخستین دولت تک دورهای پس از انقلاب اسلامی باشند.
هرچند با کنار رفتن نیرویی انقلابی چون احمدینژاد آنها احساس خطر کمتری میکنند اما بر اساس شنیدهها از منابع آگاه به نظر میرسد ایجاد دوقطبیسازی در بدنه نظام همچنان در اولویت برنامههای انتخاباتی آنها قرار دارند و برخی با فشار بر رئیس جمهور سابق به دنبال حضور مجدد وی در عرصه انتخابات هستند.
اما غرض از نوشتن این یادداشت آمدن یا نیامدن شخصی خاص نیست بلکه به دنبال آن هستیم تا ببینیم چرا روحانی رئیس جمهوری ایران بارها به راحتی از مواضع خود از این شاخه به آن شاخه میپرد و اصول مشخصی در برنامههای خود ندارد و هر چند پیشبینی نیز میشد.
برجام یا همان همای سعادت دولت که همچون آفتابی تابان در حال طلوع بود به ناگاه و بر اساس تجربه تاریخ آنچنان همانند پتکی بر سر دولت فرود آمد که علاوه بر خسارت محض شدن آن برای منافع ملی کشور، آن دسته از منتقدانی که دلواپسان کشور را مورد تمسخر قرار میدادند خود امروز به یک دلواپس بزرگ تبدیل شدند و آه و فغان سر میدهند.
برجامی که از دل آن قراردادهای خطرناک FATF و IPC مشخص درآمده است و به دنبال بازگرداندن عزت و آبروی ملی بود و نه تنها اینچنین نشد نتیجهای برعکس داشت.
موج از دست دادنهای بیشمار منافع ملی که به تعبیر بسیاری از تحلیلگران سیاسی حلوای نقد بود در قبال وعدههای پوچ و بیاساس غربیها در برجام ناکارآمدی تفکرات اصلاحاتچیها را در برخورد مسالمتآمیز و سازش با غرب بیش از گذشته برملا کرد تا آنجائیکه صدای روحانی نیز درآمد و به مذاکرهکننده ارشد خود در مسائل سیاسی بینالمللی گفت که مذاکره خندیدن و خوردن ناهار نیست.
در این میان و پس از ناکارآمدی برجام و عدم بهبود وضعیت اقتصادی کشور، موضوع ترمیم کابینه به پیش کشیده شد که بیش از آنکه به دنبال ترمیم وضع موجود باشد به دنبال گذر از وضع موجود هستند و در کنار آنها مهمترین دلیل این گذر مباحث انتخاباتی است.
اینکه دولت به راحتی با استعفای همزمان سه وزیر موافقت میکند که به نظر میرسد نگرانی در آنجا به طور جدی وجود دارد، به روشنی مشخص است که طیف وسیع مسائل فرهنگی، ورزشی و آموزشی کشور با نارضایتیهای فراوانی روبهرو هستند و این دستکاری در کابینه برای ترمیم چالشهای انتخابات پیشرو در این سه زمینه به طور نسبی است و از دل آن برای مردم خروجی مثبتی نخواهد داشت.
اما نکته بسیار مهمتر موج گسترده فساد در دولتی است که خود را دولت راستگویان و درستکاران معرفی کرده است، دولتی که موضوع فیشهای حقوقی مدیران برخی از بخشهای حیاتی کشور همچنان نامشخص مانده است و برخی از دولتیها نیز از آنها به عنوان ذخائر انقلاب نام میبرند.
همان کسانی که بر طبل اجرای شعار و رهنمود رهبری مبنی بر تحقق اقتصاد مقاومتی میکوبیدند امروز از متهمان فساد محسوب میشوند و ناکارآمدی آنها نیز در دولت کنونی به ثبت رسیده است و به نظر میرسد کلید آقای روحانی در کابینهای کار نمیکند چه برسد برای مردم و رفع موانع.
حال به این فسادهای مکرر فیشهای نجومی موضوع صندوق فرهنگیان را نیز اضافه کنید، اینکه محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه، از بازداشت شهاب الدین غندالی، مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان دولت یازدهم خبر داد و به آنها 4 نفر دیگر را هم افزود، . اینکه رییس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی و اداری مجلس از قریب ۸هزارمیلیارد تومان تخلف مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان خبر داده بود، اینکه احمدی لاشکی، نماینده مجلس گفته است صندوق ذخیره فرهنگیان ۹۱۷ هزار معلم عضو دارد و در شرایط نابسامانی است و بانک سرمایه تنها در سال گذشته بیش از ۱۵۰۰ میلیارد تومان خسارت و زیان دیده است و سخنان دیگر را به آن اضافه کنیم میبینیم که دولت روحانی یک دولت فسادپرور بوده است و نه تنها در راستای اقتصاد مقاومتی گامی برداشته نشد بلکه با این اوضاع به نظر میرسد گامهایی دقیقا خلاف جهت آن گرفته شد.
به هر حال سوالهای فراوانی در ذهن مردم کشور از رئیسجمهورشان وجود دارد که تنها به وسیله شخص رئیس جمهور باید به آن پاسخ داده شود و در این میان نمایندگان مجلس نیز نباید به راحتی از این فسادهای فلجکننده بگذرند.