شهر و مدیریت شهری
بصیر، حسن(فرهاد) ذاکری
اگر مدیریت را به درختی تشبیه کنیم که زیرشاخههای متفاوتی مانند صنعتی و مالی داشته باشد، یکی از شاخههای جدید آن را میتوان به مدیریت شهری نامگذاری کرد.
هر چند به طور قطع همه میدانیم که مدیریت شهری در هر کشوری با کشور دیگر تفاوتهای بینادی و فراوانی دارد و باید به این نکته توجه شود که هر جامعهای، با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود، تعریف یا تلقی ویژهای از مدیریت شهری دارد.
اما پیش از آن که وارد مبحث عظیم مدیریت شهری شویم باید به این نکته توجه شود که شهر چیست و چه معیارهایی را باید در نظر گرفت تا نام شهر را بر یک منطقه گذاشت.
معیارهای شناسایی شهر، از گونههای غیر خود، به طور معمول، میزان جمعیت، شغل بیشتر مردم ساکن، وجود شهرداری و مواردی اینگونه بوده است.
در دنیای گسترده و وسیع امروز شهرها به این جهات مهم شدهاند که شهر به عنوان یک مرکز تجمع گروه وسیعی از مردم نقش بزرگی در بازی اقتصادی در یک منطقه و در مجموع نگاه کلان ملی دارند و این اهمیت موضوع را در توجه بیشتر به آن میطلبد، شاید بتوان گفت دلیل اصلی آن، توجه به این نکته باشد که با برنامهریزی صحیح و مداوم، رشد اقتصادی، افزایش حضور شهروندان و مشارکت آنها در اداره امور شهر به همراه رشد نکاه و بینش سیاسی اجتماعی حاصل میشود.
اگر نتوانیم به این نقاط مطرح شده برسیم متوجه میشویم که مشکلات اقتصادی، نارضایتی اجتماعی و سیاسی، بیکاری، فقر مشکلات دیگر ایجاد میشود.
نکته بسیار مهم دیگری که باید در این زمینه به آن توجه شود این است که ترکیب مدیریت و شهر، مفهوم ساماندهی به امور مربوط به برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل، در محدوده شهر را تداعی کند.
در نگاهی دیگر باید به این نکته توجه کرد که مدیریت شهری با توجه به سلیقهها، ادراک افراد و همچنین اقتضای سیاسی – اجتماعی زمانهای مختلف معانی متفاوت داشتهاست، چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف معانی ومفهوم را به طور کامل شاهد هستیم.
شاید بتوان گفت تا امروز عامترین تعریفی که از شهر ارائه شده است، این است که آن را مکان اسکان گروهی انسانها و محل فعالیتهای آنها میدانند.
برطبق نظر این عده، شهر فقط ساختمان نیست بلکه مکان انسانها، گروهها، سازمانهای اجتماعی، طبقات، خانوادهها و غیره است، در بسیاری از این تعاریف، مفهوم شهر با توجه به سه جنبه اساسی گروهها و طبقاتی که در شهر زندگی میکنند یا اینکه سابقه و قدمت شهر که معرف تمدن انسانی است و یا اینکه شیوه سکونت که برگرفته از فر هنگ شهروندان است، مطرح میشود.
از نگاه جامعه شناسی، شهر مانند یک نظام پویا که از بخشهای کم و بیش منسجمی تشکیل شده است. سیستم شهری در بردارنده تفکرات، ریشهها و روابط واقعی است.
این سیستم همانند یک دستگاه متعادلکننده عمل میکند و برای ایجاد هماهنگی لازم بین بخشهای مختلف شهر اقدام میکند، اگر برای جامعه شناسی، مسئله اساسی، مطالعه کنشهای اجتماعی افراد در فضاهای مختلف است؛ شهر مکان این کنشها در ابعاد مختلف برای گروههای اجتماعی محسوب میشود و شهر بستر مطالعه پدیدهها و به عبارتی آزمایشگاه جامعه شناسی نامیده شد.
به نظر میرسد در پایان این بخش باید برای جمعبندی چنین گفت که شهرها دارای ویژگیهای مشخصی چون وجود سازمانهای صنعتی، تجاری، آموزشی، نظامی، سیاسی، هنری، اداری و غیره، تاسیسات عمومی از قبیل آب، فاضلاب، برق، تلفن، گاز، کتابخانه و غیره، دارا بودن شهرداری ناهمسانی و عدم تجانس بین مردمان شهرنشین، وجود تحرک مکانی و اجتماعی و تعدد، تراکم و گوناگونی جمعیت است.