چرا «من حامی دین هستم»؟

جامعه دینی در گرو عدالت و قانون

بصیرنیوز،

نسان ذاتا و بر اساس فطرت درونی به سوی کمال در حرکت است ولو اینکه برخی ها در جوامع غیر مسلمان در ظاهر منکر ایمان به خدا و منکر دین و رسوالان الهی باشند. این انکار در اصل مطلب ایرادی را وارد نمی سازد. از سوی دیگر هیچ انسانی در این کره خاکی یافت نمیشود که فی نفسه از قانون و عدالت استقبال نکند. اینکه کسی به ناحق قانون و عدالت را زیر پای می گذارد با این مسئله تفاوت می کند. از اینرو همه انسان ها در لوح ضمیر سفیدشان از قانون و عدالت خرسند بوده و طرفدار آن هستند. از سوی دیگر، از ظلم و ستم، بي‌عدالتي و تبعيض تنفر دارند.

امیرالمومنین(ع) که همه عمر خود را صرف دین کرد و همه تلاشش در جهت کمک به دین بود و در راستای اجرای عدالت جنگ های سختی بر ایشان تحمیل گردید، از عدالت با این واژه های زیر یاد می کند. هر کس عادل باشد حکمتش تأثیرگذار می گردد، عدل جامعه را پایدار می کند و باعث شکست دشمنان می گردد، با اجرای عدالت برکت ها زیاد می شود، و هر کسی که عدالت گستری نماید خداوند بر او رحمت می فرستد و از نشانه های بزرگواری عمل کردن به روش عادلانه است.

بنابراین عدالت و قانون نه تنها امری است که همه انبیاء الهی و ائمه معصومین در جهت اجرای وتحقق آن در جامعه تلاش کرده اند و آیات بی شماری در این باره در کلام حق وجود دارد که در ادامه بیشتر بررسی خواهد شد، بلکه امری است اخلاقی که همه انسان ها و همه مکاتب نبز آن را مورد تایید قرار می دهند.

ابتدا به چند مورد از آیات و روایات که در مورد عدالت و قانون مطرح شده می پردازیم و سپس به تبیین موضوع خواهیم پرداخت که چگونه برپایی عدالت و قانون منجر به حمایت از دین خواهد شد؟. آیات بیشماری در کلام الهی وجود دارد که به عدالت پرداخته است. برخی از آیات به دلالت مطابقی، تعدادی نیز به دلالت التزامی و برخی دیگر هم به دلالت تضمّنی بر عدل الهی دلالت می کنند چنانکه می فرماید؛

 «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبید»[۱]

 این [عقوبت‏] به خاطر کار و کردار پیشین شما است، [و گرنه‏] خداوند هرگز نسبت به بندگان [خود] بیدادگر نیست(یعنی به عدالت رفتار می کند).

 «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»[۲]

خدا گواهى مى‏دهد که جز او هیچ معبودى نیست، فرشتگان و صاحبان علم نیز (بر این حقیقت) گواه هستند که (کارهاى خدا همه) بر عدل و داد استوار است و جز خداى عزیز و حکیم، هیچ معبودى نیست.

 «إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیما»[۳]

در حقیقت، خدا به مقدار ذرّه‏اى ستم نمى‏کند (تمام رفتارهایش بر اساس عدل است) و اگر [آن ذرّه، کارِ] نیکى باشد دو چندانش مى‏کند، و از نزد خویش پاداشى بزرگ مى‏بخشد.

احادیث زیادی نیز درباره عدالت و قانون وجود دارد.  در حدیثی از پيامبر (ص) نقل شده است؛« فيما رَوى عَنِ الله تَبارَكَ و تَعالى ـ : يا عِبادى ! اِنّى حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلىنَفْسى وَ جَعَلْتُهُ بَيْنَـكُمْ مُحَرَّما ، فَلا تَظالَموا»[۴]

در آنچه از خداوند تبارك و تعالى روايت شده است: اى بندگان من! همانا ظلم را برخود حرام كردم و آن را در ميان شما نيز حرام كردم. پس بر يكديگر ظلم نكنيد .

همچنین از امام على عليه‏ السلام نقل شده است که فرمودند ::« اِنَّ الْعَدْلَ ميزانُ الله ‏ِ سُبْحانَهُ الَّذى وَضَعَهُ فِى الْخَلْقِ ونَصَبَهُ لاِِقامَةِالْحَقِّ ، فَلا تُخالِفْهُ فى ميزانِهِ ولا تُعارِضْهُ فى سُلْطانِهِ »[۵]

به راستى كه عدالت ترازوى خداى سبحان است كه در ميان مردم قرار داده و براى بر پاداشتن حق، نصب فرموده است، بنابراين، در ترازوى خداوند با اومخالفت نكن و با حكومتش مستيز.

آیات زیادی هم درباره قوانین الهی اعم قوانین تکوینی و تشریعی وجود دارد که از بیان مصادیق آن خوددداری می کنیم. بر اساس آنچه بیان کردیم اکنون به تبیین موضوع می پردازیم. عدالت صفت خداوند است و در لغت به معناي استقامت مي‌باشد و در شريعت عبارت است از استقامت بر طريق حق. حتی جالب است اشاره کنیم که عدالت یکی از اصول آفرینش نیز بیان شده که می فرماید؛« و خلق الله السموات و الارض بالحق».

 انسان در هر عصری نیازمند الگو است و این الگو گیری در بردارنده همه عرصه های زندگی انسان است. از اینرو انسان در این عصر مدرن هم نمی تواند مدعی باشد که بی نیاز از الگو و الگوگیری است. چرا که مکاتب فکری و سیاسی دنیای امروز که زاییده ذهن و اندیشه انسان است در مقوله های معرفتی عملا به بن بست رسیده اند. از اینرو برای حمایت از دین اسلام در دنیای امروز -از یک سو استعمار دشمن دیرینه دین اسلام همه سعی و تلاش خود را برای ضربه زدن و از میدان بیرون کردن این دین بکار برده و از سوی دیگر تولد گروهای تکفیری و افراطی در منطقه با تفکرات تکفیری و وهابی به شدت در حال مخدودش کردن چهره دین هستند- برای حمایت از دین چگونه می توانیم از برپایی عدالت و قانون کمک بگیریم، نیازمند الگوگیری از کلام الهی و سیره و منش ائمه معصومین(ع) هستیم.

همانگونه که می دانیم دین اسلام به عنوان آخرین دین، و پیامبراسلام(ص) به عنوان آخرین پیام رسان از سوی خداوند انتخاب شده اند. حال ببینیم که خداوند چگونه از این دین از طریق عدالت و قانون حمایت می کند تا الگویی برای ما در شرایط فعلی جامعه اسلامی باشد.

بر اساس کلام الهی،استقرار عدالت يكي از مهمترين اهداف انبياء الهي است که می فرماید؛ «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط و… »[۶] حال جامعه اسلامی که رهبریش بر عهده پیامبر(ص) قرار دارد و هدفش استقرار عدالت است مشخص میگردد که حاکم جامعه اسلامی در همه ادوار برای اینکه بتواند از عهده این مسئولیت بر بیاید نیازمند این است که تمام پست‌هاي حساس را به افراد عادل بسپارد. از اینرو لازم است که همه مسئولان نظام اسلامی عادلانه بگويند و بنويسند. اسلام اهميت خاصي به عدالت داده و آن را در تاروپود جامعه و در مسائل حقوقي و اجتماعي و خانوادگي و اقتصادي شرط اساسي دانسته است.
همه ائمه معصومین و همه انسان های که اهل تامل و تفکر هستند فارغ از اینکه مقید به دین باشند و یا نباشند بر این نکته واقف هستند که اصل و اساس استواری و حیات یک حکومت یک جامعه بر برقراری و برپایی عدالت و قانون است، اگر قانون و عدالت در جامعه ای اصل نباشد واجرای نگردد، بدون شک آن جامعه ناگزیر مسیر اضمحلال و فروپاشی را طی خواهد کرد.

در این باره حدیثی گهربار از دانشمند آل محمد، امام صادق(ع)روایت شده است که باید در کنار منشور حکومت امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر بر اتاق همه مسئولین و کارگزاران نظام اسلامی زده شود تا درباره اهمیت این مسئله تفکر کنند.حضرت فرمودند: ثلاثه اشياء يحتاج الناس طراً اليها: الأ من و العدل و الخصب[۷]: يعني سه چيز است كه مردم واقعاً به آن نياز دارند و براي آنها ضروري است: ۱- امنيت ۲- عدالت ۳- وسعت و فراواني.

حال اگر کمی با خود بیندیشیم متوجه خواهیم شد که گمشده انسان در همه ادوار و در همه جامعه ها سه کلیدواژه فوق است. انسان دنبال امنیت است. انسان دنبال عدالت در حقوق است.انسان دنبال درآوردن روزی و درآمد است که بتواند یک زندگی خوب داشته باشد. دین این سه اصل را منکر نمی شود بلکه در جهت اجرا شدن ان تلاش می کند و قوانین را وضع می کند. از اینرو همه انسان ها در هر پست و مقامی که هستند باید در جهت اجرایی شدن این سه شاخص  بر اساس نظر شارع مقدس اسلام قدم بردارند. هر کسی مقید به این سه اصل بود یعنی در مسیر کمک به دین حرکت کرده است.

حال ببینیم چه چیزی امروزه در جامعه بیشتر به دین صدمه می زند که اگر بخواهیم آنها را اصلاح کنیم از باب عدالت و قانون می توانیم به دین کمک کنیم. در این باره مصادیق بی شماری وجود دارد که تنها به چند مورد برای تامل بیشتر اشاره می کنیم:

۱-عدالت در نگاه

شاید زیاد دیده باشیم که استادی به علت علاقه مندی به دانشجویی، توجه بیشتری به او می کند به عنوان مثال نگاهش بیشتر متوجه او هست بیشتر او را مورد خطاب قرار می دهد. یا در اداره ای یا محیط کاری، مراجعه کننده ای به علت ضعف مالی و فقر پوشش مناسبی ندارد، در حالیکه به واسطه ایمان و تقوایش در نزد خدای سبحان مقرب است ولی آن مسئول به علت پوشش نامناسب آن فرد به او نگاه مناسبی نمی کند و حتی کار او را یا درست انجام نمی دهد و یا اصلا از سر باز می کند. قضایایی از این دست روزانه به وفور در همین جامعه اسلامی خودمان اتفاق می افتد. در حالی که برای حمایت از دین باید عدالت در نگاه را رعایت کرد آنگونه که امیرالمومنین(ع) خطاب به محمد بن ابوبکر می نویسد:«در تمام ملاحظات و نگاه هاي خود مساوات را مراعات كن »[۸] یعنی جوری رفتار نکن که بواسطه رفتار تو فقرا و مستضعفان از دین و عدالت تو ناامید باشند و ثروتمندان به تو امیدوار گردند. بلکه با رعایت عدالت به دین کمک کن.

۲-عدالت در مدح و انتقاد

یکی از آفات های که امروزه دست به گریبان جامعه ما شده است و دور از شان یک جامعه است؛ مدح های بی جا و انتقادهای تخریب کننده است که هر دو آفت است.نگاهی به سیره ائمه معصومین(ع) نشان می دهد که مدح تا جایی خوب است که فرد مورد نظر لیاقت و شایسته است و اگر از حد بگذرد به اغراق و مبالغه گری می رسد که درست نیست. امیرالمومنین(ع) بسیار زیبا این موضوع را تبیین کرده اند که اگر فردی را که تعریف می کنید اگر تعریف بیش از لیاقتش باشد اهل چاپلوسی هستید و اگر به حدش هم تعریف نکنید عاجز و یا حسود هستید.[۹] پس می بینیم که همین موضوع نیز که روزانه با آن درگیر هستیم چقدر می تواند در جلب و یا دفع انسان ها به سوی ارزش های متعالی موثر باشد. به عبارت دیگر چقدر می توانیم با انجام کارهای درست که برگرفته از اندیشه پاک باشد در جهت گسترش دین و حمایت از آن کوشا باشیم.

۳-عدالت در اقتصاد

اقتصاد یکی از دغدغه های امروزی مردم است و کسی نیست که از این مسئله گلایه ای نکند. نگاهی به دین و آموزه های آن نشان می دهد که نظام اقتصادي اسلام بر اساس عدالت است. یعنی تاکید بر این است که حقی از کسی ضایع نشود. هر صاحب حقی به حقوق خود برسد. جالب است که دین اسلام حتی برای فعالیت های اقتصادی تقسیم بندی زمانی نیز انجام داده است که در طول شبانه روز بخشی به کار، بخشی به عبادت، بخشی به استراحت و بودن با خانواده و…

در حوزه اقتصاد که از مسائل بسیار مهم در جامعه است مقوله عدالت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که رعایت آموزه های اسلامی در این خصوص با در نظر گرفتن عدالت می تواند منجر به حمایت از دین باشد و دوری از آن منجر به قرار گرفتن در برابر دین شود. به عنوان مثال به مسئله ای چون عدالت در خرید و فروش اشاره می کنیم.

چقدر برایمان رعایت انصاف و عدالت در خرید و فروش مهم است؟ چقدر سبک وسنگین کردن میزان ها برایمان مهم است؟ چقدر از گران فروشی دوری می کنیم؟ چقدر از فروش جنس های تقلبی به مشتریان پرهیز می کنیم؟ و..  آياتي از قرآن به عدالت در هنگام خريد و فروش فرمان مي‌دهد، مانند: و اوفوا الكيل و الميزان بالقسط و حق پيمانه و وزن را به عدالت ادا كنيد!

بنابراین می توانیم بگوییم هر زمانی که مقید به این اصول بودیم به حمایت از دین برخواسته ایم و هر زمانی از آن فاصله گرفتیم به دین صدمه زده ایم…

پی نوشت ها:

[۱] – آل عمران/ ۱۸۲؛ انفال/ ۵۱؛ حج/ ۱۰٫

[۲] -آل عمران/ ۱۸٫

[۳] -نساء/ ۴۰٫

[۴] -صحيح مسلم ، ج ۴، ص ۱۹۹۴، ح ۵۵

[۵] -غرر الحكم ، ح ۳۴۶۴

[۶] – حديد /۲۵

[۷] – تحف العقول.،ص ۳۳۴

[۸] – نهج البلاغه نامه ۲۷- ص ۳۸۳

[۹] – حكمت ۳۳۹- از نهج‌البلاغه فيض الاسلام- ص ۱۲۴۹

 

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا