سیره وحدت رفتاری ائمه معصومین(ع) با فقهای عامه
بصیرنیوز، براساس حدیثی از امیرالمومنین (ع)، ذات اقدس الهی، وجود پیامبر عظیم الشان اسلام (ع) و قرآن کریم، عناصر سه گانه وحدت امت اسلامی و تقریب بین امت بزرگ اسلامی هستند که باید به سوی امت واحده حرکت کنند و از اختلاف و نفاق پرهیز کنند (نهج البلاغه، خطبه ۱۸). در کنار عوامل فوق، پیامبر اسلام (ص)، اهل بیت (ع) را نیز محور وحدت در جامعه اسلامی معرفی کرده و میفرماید؛ «… فأنتم «اهل البیت» أهل الله عزوجل الذین بهم تمت النعمه و اجتمعت الفرقه و ائتلفت الکلمه» شما اهل بیت، اهل الله هستید که به برکت شما، نعمت کامل گشته و پراکندگی بر طرف شده و اتحاد کلمه پدید آمده است (الکافی، ج ۱، ص ۴۴۶).
همچنین بررسی سیره گفتاری و عملی همه ائمه معصومین (ع) نشان میدهد که آنها در مسیر حفظ و انسجام امت اسلامی حرکت میکردند و در این راه برای حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمانان از حقوق مسلم خود نیز صرف نظر کردند.
جایگاه اهل بیت (ع) نزد ائمه سایر مذاهب
اهل بیت (ع) در نگاه ائمه مذاهب چهارگانه اهل سنت از مقامی والا و ممتاز برخوردار هستند، به طوری که آنها معترف به ولایت و محبت اهل بیت، فضایل و مناقب و مرجعیت آنان بوده و از اهل بیت به گونهای با تعظیم و تجلیل یاد میکنند که در مورد هیچ کس دیگری چنین تعظیمی از آنها دیده نشده است.
از اینرو باید گفت جایگاه علمی و معنوی اهل بیت (ع) از دیدگاه پیشوایان مذاهب اربعه پذیرفته شده بود و حتی بسیاری از ائمه مذاهب اسلامی و فقهای بزرگ مذاهب اربعه از دروس علمی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) استفاده کرده و از علوم و معارف اهل بیت (ع) کسب فیض کرده بودند. تا آنجا که ابن عقده نام چهار هزار از فقیهان و محدثانی را که از امام صادق (ع) روایت کرده یا نزد ایشان تلمذ داشتند را برشمرده است.
ابوحنیفه به عنوان یکی از این ائمه چهار گانه مذهب اهل سنت، به شدت محبّ و دوستدار اهل بیت رسول خدا (ص) بود و به آنان احترام میگذاشت و به فضائل و مناقب ایشان باور داشت و علاوه بر اینکه علم و دانش را از آنان فراگرفت، به حقانیتشان نیز حکم میکرد و از ائمه اطهار (ع) شیعه تمجید و ستایش مینمود. از همینرو ابوحنیفه درباره امام علی (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع) فضایل و مناقب فراوان نقل کرده است که در کتابی روایی و حدیثی اهل سنت ثبت شده است.
همچنین درباره تعامل ابوحنیفه با امام صادق (ع) در منابع شیعی و سنی آمده که وی سخت تحت تأثیر شخصیت و مقام علمی امام صادق (ع) بوده و ابن حجر از قدمای اهل سنت از میان اهل بیت (ع) این سه نفر را از اساتید مسلم ابوحنیفه معرفی میکند: امام باقر (ع)، امام صادق (ع) و جناب زید بن علی (ع). همچنین در جای جای جامع المسانید ابوحنیفه، رابطه دوستانهاش با حضرت صادق (ع) بیان گردیده است.
چنانکه ابوحنیفه میگفت: «لولا السنتان لهلک النعمان» (عبد الحلیم الجندی، الإمام جعفر الصادق (ع)، ص ۲۵۲ و ن)؛ یعنی اگر آن دو سالی که نزد امام صادق (علیه السلام) شاگردی کردم، نبود هلاک میشدم و نیز میگفت: «ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد» (الشیخ محمد علی الأنصاری، الموسوعه الفقهیه المیسره، ج ۱ ص ۳۳)؛ من کسی را داناتر و فقیهتر از جعفر بن محمد ندیدم. همچنین مالک بن انس یکی دیگر از فقهای اهل سنت در مورد امام صادق (ع) میگوید: «در علم و عبادت و پرهیزگاری، برتر از جعفر بن محمد هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است». (همانجا)
همچنین اعتماد ابوحنیفه به روایات اهل بیت (ع) بیانگر مرجعیت علمی ومعنوی ایشان است. چنانکه ابوحنیفه ضمن نقل روایات نسبتاً زیادی از ائمه اهل بیت (ع) که در مسانید او فراوان به چشم میخورد، به احادیث منقول ایشان نیز اعتماد میکرد و در پی بررسی سلسله سند آنها نبود و میگفت از کسانی که به صورت مستقیم میگویند قال رسول الله (ص) نیازی به سؤالی در سند نیست. علاوه بر اینکه در منابع شیعی، ابوحنیفه در سلسله روایات اهل بیت (ع) قرار گرفته و مشخص است که ابوحنیفه برای به دست آوردن پاسخ مسائل علمی و مشکلات خود به اهل بیت (ع) مراجعه میکرد و نشان میدهد که مرجعیت اهل بیت (ع) نزد این امام اهل سنت قطعی بوده است.
به هر روی عشق و علاقه بزرگان و رؤسای مذاهب اهل سنت نسبت به اهل بیت (ع) امری مسلم و غیر قابل انکار است. سخن معروف مالک بن انس در مورد شخصیت و جایگاه والای علمی امام صادق (ع) شاهدی بر این مدعا است که میگوید در علم و عبادت و پرهیزگاری برتر از جعفربن محمد (ع) هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است. امام مالک با بیان این سخن که من فقیهتر از جعفر بن محمد (امام صادق) ندیدهام، صراحتاً بر مرجعیت آن حضرت اعتراف میکند. سایر علماء و بزرگان اهل سنت نیز ضمن ارادت به ائمه و اهل بیت (ع) مرجعیت آنها را قبول کردهاند گرچه در مرجعیت سیاسی ایشان توقف کردهاند.
فقهای عامه در محضر ائمه معصومین (ع)
معاشرت ائمه (ع) با پیروان مذاهب مختلف، نمونه خوبی در وحدت عملی آنان به حساب میآید. حضور تعدادی کثیری از بزرگان فرق در محضر امام باقر و امام صادق (ع) و نیز رفتار ائمه معصومین با فقهای عامه نشان میدهد که اختلاف مذاهب نباید سبب تفرقه و جدایی شود. نجاشی از «حسن بن علی و شاء کوفی» که خود از راویان موثق و برجسته شیعه است، نقل میکند که میگفت: «من در این مسجد (مسجد کوفه) نهصد نفر را مشاهده کردم که هر یک میگفت: جعفر بن محمد (ع) برایم حدیث کرد». (رجال النجاشی، ص ۲۹) این در حالی است که باید توجه کنیم، کوفه مرکز فقه «ابن ابی یعلی» و «ابن شبرمه» و «سفیان ثوری» و «ابوحنیفه» بوده است. این سخن چه معنایی میتواند داشته باشد جز اینکه بگوییم رفتار و منش امام صادق (ع) با مخالفان خود توام با مهربانی و بزرگ منشی بوده که در کلاس درس و تفسیر وی حاضر شده و سپس در مقام فتوا از اینکه شاگرد امام صادق (ع) بودهاند مباهات میکردند.
از دیگر بزرگان فرق اسلامی که در محضر ائمه معصومین بوده و به این حضور در مقام فتوا و نقل حدیث مباهات کردهاند میتوان از سکونی (اسماعیل بن زیاد یا ابی زیاد)، صاحب کتاب «کبیر» و کتاب «نوادر» (سید ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۳، ص ۱۰۵- ۱۰۶) از رجال علمی اهل سنت (سید ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۳، ص ۱۰۵- ۱۰۶) عبدالملک بن هارون شیبانی کوفی، از چهرههای بارز و مورد اطمینان حدیث و غیر شیعی (محمد بن علی اردبیلی، جامِعُ الرّواه و اِزاحَهُ الاِشْتباهات عَنِ الطّرُقِ و الاِسْناد، ج ۱، ص ۵۲۲) فضیل بن عیاض بصری، از اهل سنت خراسان (همان، ج ۲، ص ۱۰)، علی بن حسن بن فضال، از فقهای کوفه که مامقانی در معرفی وی میگوید: «وی فقیه اصحاب ما، در کوفه و از افراد خوش نام، مورد اعتماد و خبره حدیث بوده، بطوری که قولش را در حدیث میپذیرفتند» (عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج ۲، ص ۲۷۸- ۲۷۹)… نام برد.
در کنار مرجعیت علمی ائمه معصومین که مورد وثوق همه فقهای عامه اهل سنت و دیگر بزرگان فرق اسلامی که خود عامل بسیار مهم در رسیدن به وحدت بین امت اسلامی است، رفتار و سیره عملی ائمه معصومین نیز بیانگر وحدت و مودت با دیگر فرق است. این سیره عملی، حاکی از وحدت موجود بین آنان است که راهگشای بسیاری از مشکلات دینی اجتماعی جامعه آن روز بوده و امروز نیز باید فرق مختلف این مباحث را اصل قرار دهند. از مالک بن انس (امام مذهب مالکی اهل سنت) نقل شده که گفت: «من بر جعفربن محمد صادق (ع) وارد میشدم و آن حضرت برای من بالش مینهاد و نسبت به من قدرشناسی میکرد و میگفت:ای مالک! من تو را دوست دارم و من از این سخن شاد میشدم و خدا را سپاس میگزاردم.» (شیخ عباس قمی، الانوار البهیه فی تواریخ الحجج الالهیه، ص ۷۵).
نتیجه اینکه امروزه نیز میتوان با تمسک به سیره گفتاری و عملی اهل بیت (ع) میان علمای شیعه و سنی و دیگر فرق رابطه و تعامل برقرار کرد و با پیروی از ایشان، کرسیهای علمی را همراه با رعایت اصول اخلاقی و با معیار حق و انصاف و لحاظ مصالح همه مسلمین دائر کرده، به تبادل علمی بپردازند و در نتیجه این روابط، انسجام اسلامی میان پیروان دین پیامبر اسلام (ص) آن چنان استوار گردد که دسیسههای کفار نتواند آن را متزلزل سازد.
فرهنگ نیوز