توصیه‌هایی که شنیده نشد

بصیر، از ابتدای شروع مذاکرات در دولت یازدهم، رهبر انقلاب همواره دو موضوع را به دولتمردان گوشزد کردند: اول آنکه مراقب دشمن بدعهد و فریبکار و اهل خدعه یعنی آمریکا باشند و به آن اعتماد نکنند و دوم آنکه، راه‌حل مشکلات کشور، از طریق توانمندسازی ساختارهای درونی و توجه به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی می‌گذرد؛ دو موضوعی که حالا بعد از گذشت سه سال و اندی از شروع مذاکرات، به نظر می‌رسد متأسفانه توسط دولت نادیده گرفته شدند.

تذکرات مکرر رهبر انقلاب در نامه به رییس‌جمهور

رهبر انقلاب، حتی در نامه‌نگاری‌های عمومی خود با شخص آقای رییس‌جمهور در ماجرای توافق موسوم به برجام نیز بر همین دو موضوع فوق‌الذکر تأکید داشتند. برای مثال، ایشان در نامه به آقای روحانی درباره الزامات اجرای برجام، پیش‌بینی کردند که بعید است آمریکا دست از خصومت علیه ایران بردارد: «جنابعالی با سابقه چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانسته‌اید که دولت ایالات آمریکا، در قضیه هسته‌ای و نه در هیچ مسأله دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند.» (29/7/94) همچنان‌که «نقض عهدهای مکرر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواسته‌های رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانه آنان در رابطه با دولت‌ها و مؤسسات اروپایی دخیل در مذاکرات، همه نشان‌دهنده آن است که ورود فریبکارانه آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، نه با نیت حل‌وفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدف‌های خصمانه خود درباره جمهوری اسلامی صورت گرفته است.» (همان) به‌همین علت، ایشان در پایان نامه خود این گونه می‌نویسند: «گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همه‌جانبه اقتصاد مقاومتی میسر نخواهد شـد. امید است مراقبت شود که این مقصود با جدیت تمام دنبال شود و به‌خصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد.»

سه ماه بعد از این نامه، رهبر انقلاب در پاسخ به نامه رییس‌جمهور درباره سرانجام مذاکرات هسته‌ای، بار دیگر بر مراقبت از رفتار فریبکارانه مقامات آمریکا در عمل به تعهدات خود تأکید کرده و می‌نویسند: «مراقبت شود که طرف مقابل تعهدات خود را به‌طور کامل انجام دهد. اظهارات برخی از سیاستمداران آمریکائی در این دو سه روز کاملاً موجب بدگمانی است.» (29/10/94) و مجدداً تأکید می‌کنند: «به همه مسوولان دولتی تذکر داده شود که حل مشکلات اقتصادی کشور در گرو تلاش بی‌وقفه و خردمندانه در همه بخش‌ها در جهت اقتصاد مقاومتی است و رفع تحریم‌ها به تنهائی برای گشایش در اقتصاد کشور و معیشت مردم کافی نیست.»

توصیه‌هایی که شنیده نشد

متأسفانه اما دولت محترم، به هیچ‌یک از این دو توصیه رهبر انقلاب توجهی نکرد. شاید واقعیت رفتار دولت همانی بود که سایت رادیو فرانسه در همان روزهای ابتدایی شروع مذاکرات (19 مهرماه 1392) به‌درستی آن را حدس زده و نوشته بود: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند. برپایه این جمع‌بندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر می‌کند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد.»

حقیقت آن است که فروشنده محترم (دولت یازدهم) تصور می‌کرد (و احتمالاً همچنان تصور می‌کند) که تنها راه‌حل مشکلات کشور، در گرو فروش جنس مورد نظر (فناوری هسته‌ای) به هر قیمت ممکن و انجام معامله است. آن روزها البته رسانه‌های وابسته به دولت و اصلاح‌طلبان نیز همگی پشت این فرضیه توهمی جمع شده و بعد از برجام، چه تیترها که نزدند و چه تحلیل‌هایی که ارائه ندادند! حالا اما بعد از گذشت یک سال از آن ایام، همین روزنامه‌ها، با انواع و اقسام یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها به نقد این رویکرد پرداخته‌اند. روزنامه آرمان در30/9/95 در مطلبی با عنوان «نگرانیم مردم از روحانی ناامید شوند»

به گفت‌وگو با محمد سلامتی، از عناصر سازمان مجاهدین انقلاب و از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب پرداخته و از قول او می‌نویسد: «بدنه جامعه متأسفانه تحقق وعده‌ها را از سوی روحانی از سال 92 تاکنون آن‌طور که باید احساس نکرده است. بنابراین، این نگرانی نسبت به حمایت اقشاری از مردم از روحانی وجود دارد. زیرا ایشان نسبت به وعده‌های خود تعلل‌هایی داشته است. دولت برای تحقق وعده‌های خود باید اقداماتی انجام می‌داد که مستلزم ایجاد تغییراتی در کابینه بود، اما این اقدامات صورت نپذیرفت. بنابراین ممکن است عده‌ای نسبت به رأی به روحانی منفعل شوند. به عبارت دیگر با ادامه این روند آرای روحانی نسبت به قبل کاهش پیدا کند. از این‌رو این نقدها تا حدی درست است. در حقیقت مردم می‌گویند که از برجام و سیاست‌های اقتصادی دولت چیزی عاید ما نشد. به همین دلیل نگرانیم که اقشاری از جامعه انگیزه رأی مجدد به روحانی را نداشته باشند. حتی اگر از اقشار گوناگون جامعه نیز بپرسیم آنها می‌گویند از برجام چیزی عاید ما نشده است… به نظرمن روحانی نباید همه کارها را به برجام گره می‌زد. او باید به موازات حل مسأله هسته‌ای درجهت استفاده ازمنابع داخلی برای تحرک بخشیدن به اقتصاد اقدام می‌کرد که نکرد.»

همین روزنامه، در 1/10/95، سراغ دکتر پیروز مجتهدزاده، استاد دانشگاه لندن و استاد در دانشگاه جورج واشنگتن رفته و از او می‌پرسد: «در شرایط کنونی که یک سال از اجرای برجام می‌گذرد و آقای روحانی در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری قرار دارد و بیش از گذشته به همراهی مردم نیاز دارد، آیا مردم از آقای روحانی در انتخابات حمایت می‌کنند؟»

مجتهدزاده نیز صراحتاً اعلام می‌کند: «بدون شک نتایج برجام به پایگاه رأی آقای روحانی لطمه خواهد زد. ما باید برجام را به پیشابرجام، برجام و پسابرجام تقسیم‌بندی کنیم. دولت آقای روحانی در مرحله پیشابرجام فقط شعار می‌داد و رفتارهای شعارگونه از خود نشان می‌داد. در مرحله برجام نیز هر دوطرف توافقنامه‌ای را امضا کردند اما هیچ یک به آن عمل نکردند…. براساس توافق صورت‌گرفته در شرایط کنونی ما در مرحله پسابرجام قرار داریم. با این وجود هیچ تغییری در زندگی شهروندان ایرانی صورت نگرفته است. با توافق برجام کشورهای خارجی برای سرمایه‌گذاری وارد ایران شدند. این در حالی است که هیچ یک از این سرمایه‌گذاری‌ها به دلیل مشکلات بانکی هنوز محقق نشده است. قرار بود برجام مشکلات بانکی ایران را مرتفع کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده و مراودات بانکی ایران در عرصه بین‌المللی با مشکلات جدی مواجه است. در نتیجه آقای روحانی برای انتخابات آینده با چالش جدی مواجه است.»

او در پاسخ به این سؤال :«آیا در صورتی‌که ایران نسبت به کارشکنی‌های طرف مقابل سکوت کند منافع ملی به خطر نمی‌افتد؟» می‌گوید: «منافع ملی ما مدت‌هاست به خطر افتاده است. مردم به آقای روحانی رأی دادند که با در نظر گرفتن منافع ملی تعامل ایران با جهان پیرامون که در دولت گذشته مخدوش شده بود را اصلاح کند و جایگاه ایران را در عرصه بین‌المللی ارتقا بدهد. آقای روحانی همه این مسائل را در مذاکره با غرب خلاصه کرد. این در حالی است که تیم مذاکره‌کننده ایشان درباره تضمین‌های اجرا شدن برجام با طرف مقابل مذاکره نکرده است. آقای روحانی هنگامی که قرار بود با کشورهای غربی مذاکره کند باید همه جوانب قضیه را در نظر می‌گرفت و بی‌گدار به آب نمی‌زد. در شرایط کنونی کشورهای اروپایی تنها رجزخوانی می‌کنند اما در هنگامی که لازم باشد به جای اینکه از ایران پشتیبانی کنند از آمریکا پشتیبانی خواهند کرد. به همین دلیل آقای روحانی نباید تنها به سخنان دیپلماتیک کشورهای اروپایی گوش کند، بلکه باید برای تحقق برجام گام‌های جدی بردارد.»

حالا حالا برای دولت، تنها فرصتی 6ماهه باقی مانده و سبد رأیی لرزان، که هرلحظه ممکن است از میزان آن نیز کاسته شود. کاش دولت محترم، برای بقا و تداوم خود هم که شده، در این فرصت باقیمانده، به توصیه‌های رهبر انقلاب گوش دهد و مسیر نادرست خود را اصلاح کند.

 

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا