آیا فتنه قابل پیشبینی ست؟
بصیر، فتنه ۸۸ یکی از حوادث پیچیده تاریخ نظام مقدس جمهوی اسلامی ایران است که باید از زوایای مختلف به این موضوع نگریسته تا ابعاد متفاوت این حادثه بسیار بزرگ که به تعبیر مقام معغظم رهبری «انقلاب را تا مرز پرتگاه پیش برد» برای نسلهای آینده انقلاب تبیین و تحلیل شود.
این فتنه که در ایام انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران رخ داد و منجر به حماسه بسیار عظیم یومالله نهم دی ماه شد، بسیاری از شخصیتها و دلسوزان انقلاب و کشور را بر آن داشت تا براساس فرمایشات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب حضرت امام خامنهای در بصیرت بخشی آحاد جامعه نسبت به مسائل مهم نظام و کشور، دست به اقدامات روشنگرانه بزنند.
مهمترین موضوعی که بهنظر میرسید میتواند در این راستا موثر واقع شود موضوع چگونگی پیشبینی فتنههاست.
نوشتار حاضر درصدد است تا عواملی که موجب میشود تا فرد بتواند قبل از آنکه جامعه دچار فتنه گردد را بهدرستی پیش بینی نموده و با آگاهی بخشی به سایر افراد جامعه، مانع درافتادن و غرق شدن آنها در گرداب فتنهها شود.
ابتدا لازم است کلمه فتنه را بهصورت مختصر تعریف و سپس راهکارهای پیشبینی و جلوگیری از آن را بیان نماییم.
فتنه در اصل به معنای گذاشتن طلا در آتش است تا خوبی یا بدی آن مشخص شود، تعریف دیگر فتنه آن است که بهوسیله آن چیزی امتحان شود.
قرآن کریم فتنه را دوگونه معنا کرده است در موارد مختلف یکی به معنای آزمایش و امتحان آمده است و دیگری به معنای فریب دادن بهکار رفته است.
آنچه که مورد نظر این نوشتار است همان معنای اول کلمه فتنه است بهمعنی امتحان و آزمایش.
امتحان و آزمایشهای الهی ابعاد و شیوههای گوناگونی دارد که اعم است از آزمایشهای فردی و اجتماعی مانند مال و فرزند، شر و نیکی، امتحان انسانها بوسیله یکدیگر.
خداوند متعال در قران کریم در آیات 2 و 3 سوره مبارکه عنکبوت میفرماید: “آیا مردم گمان میکنند وقتی گفتند ایمان آوردیم رها میشوند و امتحان نمیکنیم؟ قطعاً ما قبل از اینان را هم امتحان کردیم تا همه بدانند خدا آنها را که راست میگویند و آنها که دروغگویند”.
در بررسی این آیه و سایر آیات مرتبط قرآن در مییابیم که اولاً در طول تاریخ همه ابنا بشر مورد آزمایش الهی قرار میگیرند و ثانیاً انسان به دو شیوه امتحان میشود: 1.فردی 2.اجتماعی.
مهمترین و سختترین شیوه، آزمایش جمعی است و مربوط به تقریباً همه آحاد جامعه دینی است.
در هر جامعهای خصوصاً جوامع دینی عواملی وجود دارند که موجب قوام و استحکام آن جامعه به شمار میروند و هرگاه آن عوامل مورد تعرض یا تضعیف قرار گیرد جامعه دچار حوادث و فتنهای مختلف شده و بعضاً سبب سقوط و اضمحلال نظام اجتماعی و دینی می شود لذا شناخت عوامل استحکام و بررسی وضعیت قوام آن میتواند انسان را به حوادث نیک یا بد آینده آگاه سازد.
در اینجا اختصارا ًبه بعضی از این عوامل اشاره و به طور اجمال توضیحاتی خواهیم داد:
1-تمسک به رهبری و ولایت فقیه و اطاعت از فرامین او
2-احترام به ادیان و مذاهب مختلف درون جامعه بهعنوان عامل اصلی تشکیل دهتده باور و اعتقاد مردم
3-حفظ انسجام ملی و تقویت زبان ملی در عین احترام به اقوام و نژادها و زبان مختلف جامعه
4-اصل حاکمیت قانون در رعایت حقوق متقابل مردم و حکومت
5-برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی و رسیدگی به محرومان و مستضعفان
مواردی که در بالا اشاره شد ممکن است به یکباره و یا مجزا در مقاطعی مورد تعرض و هجوم فتنه گران واقع شود و امنیت ملی و جامعه را به مخاطره اندازد.
فرض بفرمایید اگر اشخاصی در غیر از جایگاه قانون و صلاحیتدار به طور غیر طبیعی در مقام تضعیف جایگاه رهبری و امامت جامعه به هر دلیلی برآیند و یا باورهای مذهبی مردم را دچار خدشه و تشکیک نمایند و اختلافات مذهبی را دامن زنند و یا اینکه بهخاطر اختلافات قومی و نژادی وحدت ملی را به خطر اندازند و یا در مقطعی همانند انتخابات سال 88 بخاطر منافع سیاسی و حزبی به رأی مردم و قانون تمکین نکنند و با دروغ و هوچیگری بر طبل تقلب بکوبند و اعتراض خود را در کف خیابانها دنبال نمایند.
یا آنکه در جامعه، عدهای در درون حکومت بهعنوان طبقه اشراف و ممتاز شکل بگیرند و انسانهای قدرتمند و صاحب نفوذ از امکانات کشور بطور ویژه بهره مند شوند و در سوی دیگر اغلب مردم، از امکانات حداقلی محروم باشند،این خود موجب پیدایش فاصله طبقاتی میشود و مفسدان و غارتگرن بیتالمال خود منادی عدالت شده و دیگران را متهم میکنند.
در چنین مواردی فضا غبارآلود شده، حق و باطل، فاسد و سالم و خادم و خائن از یکدیگر تشخیص داده نخواهند شد و فتنه انگیزان داخلی و خارجی برای فروپاشی نظام دینی دست به کار شده و جامعه را به سمت زوال و نابودی سوق میدهند.
بنابراین شناخت مولفه های استحکام جامعه اسلامی و تضعیف این عوامل میتواند فرد بصیر را در پیشبینی از بروز فتنه در آینده کمک کند تا با روشنگری برای رفع عوامل تهدید اقدام موثری مبذول دارد.
محمدعلی آزادی