نیکبخت:شیث خودش را بدبخت کرد
علیرضا نیکبخت در این باره که چگونه راهی استقلال شد، بیان داشت: من بازیکن تیم ابومسلم بودم و به تیم ملی امید دعوت شدم. در آن زمان درخشان، مربی و پروین، مدیر فنی آن بود. با پرسپولیس در تختی بازی داشتیم و بعد از بازی علی آقا به من گفت فردا بیا اتوسورتمه. خوشحال شدم که از پرسپولیس پیشنهاد دارم. یک بچه شهرستانی بودم که تازه به تهران آمده بودم و با پیشنهاد پروین دست و پایم لرزید. به دفتر علی آقا رفتم. آن زمان یک گوشی موبایل داشتم که اندازه یک آجر بود. سه میلیون و خوردهای از ابومسلم گرفته بودم که کلاً خرج خط موبایل و گوشی کردم. پروین گفت اگر میخواهی بیایی پرسپولیس، باید گوشیات را بفروشی چون پرسپولیس به کسی پول نمیدهد. ناراحت شدم و فکر کردم که علی آقا از اول من را نمیخواسته است. همان موقع دایی و پدرم به تهران آمدند و من را بردند خیابان لارستان در دفتر فتح الله زاده، همه چیز برعکس شد و به استقلال رفتم.»
وی درباره رها کردن استقلال و پیوستن به پرسپولیس گفت: من کاپیتان استقلال بودم و اسطوره این باشگاه میشدم. بهترین بازیکن استقلال بودم و در تیم ملی فیکس بازی میکردم. مگر میشود ناگهانی پرسپولیس را انتخاب کنم؛ تیمی که رقیب ماست و میدانم مشکلاتی برایم بوجود میآید. موقعی که با پرسپولیس قرارداد بستم، یک ماه تهران نبودم. ناراحت بودم. خاطرات خیلی خوبی با پرسپولیس دارم اما من میتوانستم اسطوره باشگاه استقلال شوم. من را خیلی قشنگ دور زدند و فهمیدم اصلاً من را نمیخواهند. من هم مثل مهدی هاشمینسب لجبازی کردم و به تیم رقیب رفتم.»
نیکبخت درباره حضور در فوتبال امارات و اضافه وزنی که پس از بازی در امارات پیدا کرد، اذعان داشت: در امارات که فوتبال بازی نمیکنید، فقط میخورید و خرید و تفریح میکنید. شب دیر میخوابیدیم چون شهر در شب زنده بود و صبح اصلاً کسی را توی خیابان نمیدیدید. همه از ۱۰ شب به بعد بیرون میآمدند. زندگی ما هم عوض شده بود و مدل آنها زندگی میکردیم. ۵ عصر بیدار میشدیم یک چیزی میخوردیم و ساعت ۸ میرفتیم یک ساعت تمرین میکردیم. در امارات که بازی میکردم حتی یک تومان هم با خودم به ایران نیاوردم.»
نیکبخت در خصوص عدم حضورش در جام جهانی ۲۰۰۶ و شایعه دوپینگش نیز میگوید: «من خودم به جام جهانی نرفتم. از برانکو خوشم نمیآمد. او هیچ وقت به من خوبی نکرد. البته با مسافرت های طولانی هم مشکل داشتم.»
هافبک سابق تیم ملی درباره حاشیه های آن روزهای خود اذعان داشت: «در آن یکی مهمانی که به خاطرش ۲ سال محرومم کردند، خیلیها بودند، ولی فقط و فقط من را محروم کردند. چون علی نیکبخت بهترین گزینه برای قربانی شدن بود».
وی افزود: آن زمان علیپور در دفترش به من گفت چرا میآیند از تو امضا میگیرند؟ مگر دست من است؟ آیا لباس من خارج از عرف است؟ من دوست دارم شیک بپوشم. مگر میشود به یک طرفدار فوتبال گفت نیا کنار من عکس بگیر؟ آن هم خارج از ایران. یا مثلاً برای یک شلوار پوشیدن کسی را محروم کنند! خیلی خندهدار است.»
واحدی درباره حاشیه هایی که شیث رضایی در سفر هواپیما ایجاد کرد گفت: شیث خودش خودش را بدبخت کرد ولی خب فکر نمیکرد این شوخی به چنین چیزهایی ختم شود. شیث رفت انتهای هواپیما و صدایش را عوض کرد و گفت مسافرین محترم زیاد به خودتان فشار نیاورید، فقط کمربندهایتان را ببندید، هواپیما در حال سقوط میباشد! این را که گفت هواپیما ترکید. من خودم سریع کمربندم را بستم و فقط صلوات میفرستادم. بعد از آن حراست هواپیما را توبیخ کردند و گفتند چرا شیث را با تیر نزدی؟ دستانش را از پشت کتفش بستند و بردند، جرمش را زدند هواپیماربایی. فکر نمیکرد یک شوخی همچین عواقبی داشته باشد.
نیکبخت درباره کسانی که در این فوتبال دست وی را گرفتند اظهار داشت: از آقای مایلیکهن عذرخواهی میکنم. به او خیلی مدیونم و خیلی به او بدی کردم. زمانی که دچار محرومیت شدم مایلیکهن گهر درود بود. همه الکی میآمدند و میگفتند ما کار تو را درست میکنیم، اما یک قدم برای من برنداشتند. اما مایلیکهن که من حتی در تیم او بازی هم نکرده بودم پیشقدم شد و گفت کار تو را انجام میدهم و انجام هم داد، ولی من بیمعرفتی کردم و چوبش را هم خوردم. به مایلیکهن میگویم عذر میخواهم و اینکه خیلی مردی»
بازیکن سابق تیم ملی تصریح کرد: در این فوتبال مرد کم پیدا میشود، اما کسانی مانند دادکان، علی دایی، علی کریمی و فرهاد مجیدی هم داریم که میشود روی آنها حساب کرد
نیکبخت درباره امیر قلعه نویی بیان داشت: هیچ حرفی برای گفتن ندارم.