بصیرنیوز، بعضیها به من میگفتند که رفتار پرخاشگریِ منفعلانهای دارم، اما خودم واقعا متوجه این موضوع نشده بودم. تا اینکه شروع به ارزیابیِ برخی از واژههای بسیار ساده و در عین حال مخربی کردم که به زبان میآوردم. اگر با واکنش پرخاشگرانهی منفعلانهای برخورد کرده باشید، میدانید که هرگز راه خوبی برای حل و فصل کردن درگیریها نیست. رفتار پرخاشگریِ منفعلانه، هر دو طرفِ درگیر را ناامید میکند، بیفایده است و باعث میشود شما و دیگران، در محل کارتان اعتمادِ کمتری نسبت به هم داشته باشید. من بعد از اینکه رفتارم چندین رابطه را نابود کرد (در حالی که متوجهِ آن نبودم) تصمیم گرفتم اشتباهم را بفهمم و سریعتر تصحیحش کنم. در اینجا ۱۲ عبارت پرخاشگرانهی منفعلانه و معنیِ حقیقیای که در پس آنها هستند را میخوانید تا یاد بگیرید دفعهی بعد که با آنها روبهرو میشوید، کمی بهتر و به شیوهای سازندهتر برخورد کنید.
۱. «خوبه»
اخیرا یکی از دوستان خوبم این عبارت را به من گوشزد کرد. آنطور که دوستم اشاره کرد، هر بار کسی به شما میگوید همه چیز «خوبه»، در واقع معنیِ برعکس میدهد. یعنی هیچ چیز خوب نیست! به نظر میرسد این مسئله کاملا درست است. سیگنی ویتسون (Signe Whitson)، مددکار اجتماعی، در Psychology Today مینویسد: «فرد پرخاشگرِ منفعل عبارتهایی مانند “خوبه” را به کار میبرد تا بهطور غیرمستقیم عصبانیت خود را بیان کرده و ارتباط عاطفی و صادقانهی مستقیمی برقرار نکند».
۲. «مشکلی نیست»
اما حقیقت این است که مشکلی هست! کریستین شونوالد (Christine Schoenwald) در Thought Catalog به تفصیل شرح میدهد که «این عبارت به این معنی است: من میگویم اصلا مشکلی نیست، اما واقعا منظورم این است که لعنت به تو! شاید نگویم واقعا چه احساسی دارم، اما آنقدر آن را در دلم نگه میدارم تا منفجر شوم.»
۳. «اگه خودت واقعا میخوای»
شاید در ابتدا این عبارتِ مثبتی به نظر برسد، اما اشتباه نکنید. هر زمان که این عبارت را به کسی میگویید یا کسی به شما میگوید، در حقیقت وضعیت نامشخص است. شاید به ظاهر موافق باشید، اما در اصل، نسبت به آن هیجانی ندارید. نمیدانید آن احساسات را چگونه منتقل کنید یا شاید فکر کنید اگر این کار را بکنید، طرف مقابل عصبانی خواهد شد.
۴. «پیشاپیش ممنونم»
اوضاعِ من در این مورد وحشتناک است. این عبارت هم شاید در ابتدا بیضرر به نظر برسد، اما در حقیقت به این معنی است که از آنها انتظار دارید هر آنچه شما میخواهید، انجام دهند و آنها هم مجبورند این کار را انجام دهند. این مسئله، رابطهی شما با آن شخص را حسابی بر هم میزند.
۵. «وقتی… تعجب کردم، سردرگم شدم، کنجکاو شدم»
وقتی این عبارت را میشنوید یا میبینید، باید بدانید که طرف مقابل بهجای برخورد صادقانه، سعی دارد انتقادش را پنهان کند. جنیفر وینتر (Jennifer Winter) در The Muse میگوید زمانی همکاری داشته که برای آرام کردن فضا، چنین عبارتهایی را به کار میبرد. اما در عوض این عبارت برای وینتر همچون خنجری در پشت بوده، زیرا رئیسش هم در آنجا حضور داشته است. به گفتهی وینتر این حس کمکم باعث شد که او بازخوردهای همکارش را نادیده بگیرد.
۶. «من عصبانی نیستم»
این یکی رابطهی من با همسر سابقم را نابود کرد. هرگز احساس واقعی خود را ابراز نمیکردم. الان یاد گرفتهام که دیدگاههایم را آشکارا بیان کنم و با همسرم صادق باشم. در محل کار هم همینطور است. صادقانه بگویید: بله، من عصبانی هستم! در غیر این صورت، صداقتم را پنهان کردهام. من فهمیدهام هر وقت این عبارت را به کار میبرم، حقیقت این است که نمیتوانم با طرفِ مقابل روراست باشم. یاد بگیرید که چگونه احساسات خود را بیان کنید.
۷. «خُب هر چی»
یک بار با یک دوستی اختلاف نظری داشتم و از طریق پیامک با هم بحث میکردیم. وقتی نوشت «خب هر چی»، مغزم داغ کرد! قضیه آنجایی بدتر میشد که من میدانستم این مسئله برای او هم مهم است، فقط نمیخواست بحث را ادامه دهد. بله، این آدم عصبانی است، ولی اینطوری شما هم عصبانی شدید. اینطوری فایدهای ندارد.
۸. «خُب پس…»
چطور چنین عبارتی میتواند چنان تاثیری داشته باشد؟ زیرا بیشتر اوقات، چیزی در ادامهاش میآید که یا دردسر درست میکند یا آشفتگی گوینده را نشان میدهد. برای مثال، «خب پس… امشب میریم سینما؟» یا «خب پس… ایمیل من رو گرفتی؟» مخاطب آشکارا از اینکه هنوز پاسخش را ندادهاید، آشفته است و وقتی معلوم میشود واقعا فرصتی برای پاسخگویی نداشتهاید، مشکل به وجود میآید.
این عبارت میتواند آغاز گفتگوی ناخوشایندی باشد، گفتگویی که در آن طرف مقابل نمیداند چگونه منظورش را بیان کند. وقتی کسی به من میگوید: «خب پس…» و بعد هم آن مکث عجیب را میکند، میخواهم با تمام وجود فریاد بکشم: «خب پس… چی؟» و بعد هم بروم بیرون. این حتی میتواند در بازاریابیِ محتوایی که در وبسایتتان قرار میدهید هم اتفاق بیفتد.
۹. «داشتم فکر میکردم…»
وقتی کسی درخواستی غیرمنطقی از شما دارد، با این عبارت روبهرو میشوید. مثل این: «داشتم فکر میکردم میتونی فردا بری شهر و برادرم رو از ایستگاه راهآهن بیاری؟» اگر حتی در شهر هم باشید، شاید ایستگاه راهآهن به جایی که هستید نزدیک نباشد. به کلامی دیگر، این شخص میداند که نباید چنین لطفی را از شما بخواهد، اما به هر حال میخواهد. به یاد داشته باشید که برخی افراد خجالتی هم وقتی از شما میخواهند جایی بروید یا کاری برایشان انجام دهید، ممکن است چنین عبارتی را استفاده کنند. مثل این: «داشتم فکر میکردم… دلت میخواد با هم بریم سینما؟»
۱۰. «شوخی کردم»
سخن کنایهآمیز از شایعترین شکلهای بروز پرخاشگری منفعلانه است. اگر شخصی حرفی بزند که شما را ناراحت کند و بعد هم این عبارت را بیان کند، میفهمید که اصلا شوخی نمیکرده است. اتفاقا منظورش همان چیزی بوده که گفته، اما الان سعی دارد عقب نشینی کند و احساسات واقعیاش را مخفی کند. این عبارت بهخصوص زمانی مخرب است که در یک رابطهی عاطفی، یا در مقابل دیگران و بهقصد کوچککردن استفاده شود.
۱۱. «امیدوارم ارزشش رو داشته باشه»
این عبارت نسبتا واضح است. روشن است که مخاطبتان نمیخواهد شما فلان کار را انجام دهید، اما به خوبی میداند که به هر حال انجام میدهید. در این حالت، به جای بیان نگرانی، این عبارت پرخاشگرانهی منفعلانه را به کار برده و بحث را تمام میکند. خون شما کمکم به جوش میآید و این به مسئلهای بزرگ تبدیل میشود. این افراد بعدها هم از شما خواهند خواست دربارهی آن موضوع حرف بزنید تا دوباره بتوانند از این عبارت استفاده کنند. واقعا جملهی شرمآوری است.
۱۲. «نظرِ خودت چیه؟»
در بیشتر موارد، این عبارت کاملا بیضرر است. اینکه نظر کسی را دربارهی شام یا… بپرسید. حتی این عبارت میتواند بهعنوان شیوهای برای اینکه به دیگران بگویید اشتباه کردهاند به کار گرفته شود. «رفتارت تو محل کار خوب نبود. نظر خودت چیه؟» یا «من از انجام این کار راضی نبودم. نظر خودت چیه؟» هر دوی اینها پرخاشگریِ منفعلانه هستند و به رابطهی شما با مخاطب آسیب میرسانند.