«رنسانس تروریسم اسلامی»؛ ترفند جدید غرب برای اسلامهراسی

به گزارش پایگاه خبری بصیر، زمانی میتوان از واژه «رنسانس» یا همان «نوزایی» استفاده کرد که موضوع یا اتفاقی پیشتر در یک دوره تاریخی وجود داشته باشد و حال بعد از سالها یا قرنها، جهان دوباره شاهد این رخداد باشد؛ بنابراین استفاده رسانههای غربی از این کلمه و قرار دادن عبارت «تروریسم اسلامی» در کنار آن، نشانگر آغاز توطئهای جدید برای رواج اسلامستیزی تحت لوای «تروریسمستیزی» است.
رسانههای غربی این روزها با «سوءاستفاده» از وضعیتی که خودشان در سوریه ایجاد کردهاند، در پی تقویت پایههای اسلامهراسی و اسلامستیزی هستند. این رسانهها با انتشار مقالاتی درباره رواج تروریسم و جنایت توسط برخی گروههای افراطی مانند «جبهه النصره» در سوریه و بدون اشاره به اینکه این گروهها توسط کشورهای اروپایی و آمریکا تجهیز و مسلح شدهاند، سعی دارند تا اقدامات این گروهها را مطابق با تعالیم اسلامی جلوه دهند و هراس از مسلمانان را در اذهان شهروندان نهادینه کنند.
البته تا این جای امر، شاهد مسئله جدیدی نیستیم؛ چراکه اسلامهراسی پس از حملات یازدهم سپتامبر به صورت آشکارا توسط این رسانههای وابسته به لابیهای صهیونیستی و گروههای راستگرای افراطی اروپایی، تبلیغ میشود و رویدادهای جدید در جهان بهویژه در سوریه، بهانهای برای تقویت این ادعاهای غیرمنطقی و غیراصولی شده است، ولی ورود عبارت جدید «رنسانس تروریسم اسلامی» به دایره لغات این رسانهها، نشانگر شروع طرحی جدید و به مراتب خطرناکتر از طرحهای قبلی است.
استفاده از واژه رنسانس حاکی از این است که پدیدآورندگان این اصطلاح سعی میکنند تا تروریسم را نه به یک گروه خاص و افراطی بلکه به اصل اسلام مرتبط کنند؛ زمانی میتوان از نوزایی تروریسم آنهم به نام یک دین یا تفکر خاص سخن گفت که این تروریسم در یک دوره تاریخی بسیار قدیمی وجود داشته باشد و اکنون برخی افراد بخواهند آنرا دوباره احیا کنند. در همین راستاست که رسانههای غربی طی ماههای اخیر همواره در اخبار و مقالاتشان از این عبارت استفاده کرده و در لابهلای مطالب، به صورتی زیرکانه، اسلام را به اسلام قدیم و جدید تقسیم میکنند.
سمیر خلیل سمیر»، کشیش و استاد دانشگاه سن ـ ژوزف لبنان طی مقالهای، رویدادهای اخیر در سوریه، مصر، پاکستان و کشتار شهروندان در کنیا توسط گروه تروریستی «الشباب» را نشانه بحران در دین اسلام میداند و تصریح میکند «این حوادث بیانگر وجود بحرانی عمیق در اسلام است؛ اسلامی که هنوز نتوانسته است از پیله قدیمی خود بیرون بیاید و وارد جهان مدرن شود و در این میان افرادی وجود دارند که ترجیح میدهند خود را در پناه همان اسلام قدیمی حفظ کنند»!
کمی توجه به این سخنان و تأمل درباره واژههای استفاده شده نشان میدهد که حتی روحانیون مسیحی، علیرغم ادعاهایشان درباره گفتوگو با اسلام، سعی دارند تا گفتوگو را به سمتی هدایت کنند که در آنجا، اسلام نه همان اسلام اصیل بلکه اسلامی متحول شده بر اساس خواستهای آنان باشد. اگر فرد یا گروهی بحرانهای حال حاضر در جهان و کشتار شهروندان در کنیا را ناشی از «توسل به اسلام قدیمی» بداند، این بدان معنی است که همین فرد یا گروه، این حوادث را رنسانسی میداند که مبدأ آن، زمان ظهور اسلام است!
همچنین، برخی از پایگاههای اینترنتی مسیحی، ضمن انتشار دوباره پیام گروه الشباب، عامل کشتار شهر «نایروبی» کنیا، با تاکید بر اینکه در این پیام از کلمه «مجاهدین» استفاده شده است، به آیات و احادیثی که در آنها واژه «جهاد» وجود دارد اشاره و عنوان کردهاند که این گروهها تفکرات خود را از قرآن و احادیث الهام گرفتهاند و به همین خاطر، «تروریسم اسلامی» موضوع جدیدی نیست و از ابتدا وجود داشته است!
با در نظر گرفتن این اظهارنظرها و تفاسیر از اقدامات برخی گروههای افراطی موجود در کشورهای اسلامی، باید به این مسئله توجه داشت که اگر تا چند وقت پیش، تروریسم به گروههای اسلامگرای افراطی نسبت داده میشد، حال این مسئله در حال پیش رفتن به سمت خود اسلام است و مخالفان اسلام، نوک پیکان را به سمت فرهنگ و تمدن اسلامی هدف گرفتهاند. این گروهها در تلاش هستند که جهان اسلام و مسلمانان را در دو راهی انتخاب قرار دهند: یا جهان مدرن مبتنی بر تفکرات غیردینی را انتخاب کنید و مبانی دینی خود را تغییر دهید یا اینکه خود را به عنوان تروریست بپذیرید! حال این مسلمانان هستند که باید ضمن رد ادعاهای این گروههای مخالف اسلام، گروههای اسلامگرای افراطی را نیز طرد کنند و به جهان نشان دهند که هیچ مسلمان وابسته به تعالیم اصیل اسلامی، حاضر به افراطگرایی نیست و آیات و احادیث توسط گروههایی چون «الشباب» و «النصره» به صورت نادرست تفسیر میشوند.
منبع: ایکنا