دکتر یدالله جوانی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: مشکلات اقتصادی کشور در شرایط کنونی به عنوان اصلیترین مشکلات کشور و مردم ارزیابی میشود. رکود اقتصادی و بیرونقی فضای کسب و کار، بیکاری بخش قابل توجهی از نیروی کار کشور خصوصاً نیروهای تحصیلکرده و فشارهای اقتصادی روی مردم و تنگناهای معیشتی برای اقشاری از جامعه، شاخصهای نشاندهنده این مشکل اصلی در مقطع کنونی است.
نظرسنجیهای انجام گرفته از مردم، اصلی بودن این مشکل در شرایط کنونی را تأیید میکند. قرار گرفتن موضوع اقتصاد در شعارهای چندین سال متوالی از جمله شعار سال جاری با عنوان «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» برای رفع همین مشکل اصلی و اولویتدار است.
بنابراین میتوان گفت از نظر مسئولان کشور، کارشناسان و عموم مردم، اصلیترین مشکل کشور در مقطع کنونی، مشکلات اقتصادی است. این واقعیت را مقام معظم رهبری در بیانات نوروزی خود اینگونه تشریح فرمودند: «آنچه امروز مشهود است، خلأهای اقتصادی است. بیکاری جوانان تحصیلکرده یک حفره است که باید آن را رفع کرد. ما از وضع مردم در بخشهای مختلف کشور مطلع میشویم که از لحاظ معیشت دچار مشکل هستند؛ صاحبنظران اقتصادی، مشکل عمده را در رکود و بیکاری میبینند، حق هم با آنهاست.»
برای حل یک مشکل براساس علم مدیریت، نگرش سیستمی و تفکر راهبردی، باید به ریشهیابی مشکل پرداخت و عوامل و زمینههای پدیدآیی آن مشکل را به صورت دقیق و واقعبینانه بررسی کرد. هیچ مشکلی را به صورت اساسی نمیتوان حل کرد، مگر آنکه ریشههای آن مشکل در برنامهریزیها و راهحلها مورد توجه قرار گیرد. ریشهیابی از مشکلات اقتصادی ایران، کار سخت و دشواری نیست. بسیاری از مسئولان، کارشناسان و حتی تودههای مردم، با ریشهها آشنایی دارند. بنابراین ما در کشور برای حل مشکلات اقتصادی، گرفتار بیاطلاعی یا کماطلاعی از ریشههای این مشکل نیستیم. گرفتاری ما در بیتوجهی عدهای از مسئولان و برخی از دستگاههای مسئول، تمرکز نکردن آنان بر این ریشهها در راهحلهاست. برای حل یک مشکل باید راهبردهای اصلی در راستای از بین بردن زمینهها و عوامل پدیدآیی آن مشکل باشد. باید ریشههای مشکل را شناخت و آن را سوزاند و از بین برد. اکنون مشکل اصلی برای حل مشکلات اقتصادی، نبود آن همت و عزم و اراده جدی در دولتمردان برای سوزاندن ریشههاست؛ ریشههایی که معلوم است و از منظر کارشناسی هم محل اختلاف نیست. فهم این موضوع هم نیازی به ذهن پیچیده و ضریب هوشی بسیار بالا ندارد. چرا یک خانواده از نظر اقتصادی و معیشتی تحت فشار است؟ چون در هر خانوادهای چند جوان بیکار وجود دارد.
در برخی از خانوادهها علاوه بر چند جوان بیکار، پدر خانواده یا سرپرست آن خانواده هم بیکار است! اکنون براساس برخی آمارهای اعلامی، فقط حدود 5/4 میلیون نفر جوان تحصیلکرده بیکار در کشور وجود دارد. متأسفانه روز به روز بر این لشکر بیکاران هم اضافه میشود. بیکاری یعنی فقر، بیکاری یعنی رشد آسیبهای اجتماعی و بیکاری یعنی پدیدآیی مجموعهای از مشکلات در حوزههای گوناگون که نمیتوان روی آنها چشم پوشید. ریشه این بیکاری در رکود اقتصادی و نبود رونق در فضای کسب و کار است. ریشه این بیکاری در تعدیل نیروی انسانی از سوی شرکتها و بنگاههای اقتصادی و کارگاههای صنعتی کوچک و بزرگ است. سؤال این است که چرا کارخانجات و بخشهای مختلف اقتصادی، نه تنها برای جذب نیروی جدید کار نمیکنند بلکه به تعدیل نیرو و کاهش نیروی کار خود روی میآورند؟ جواب دادن به این سؤال، یعنی توجه به یکی از اصلیترین ریشههای پدیدآیی مشکلات اقتصادی کشور.
جواب آن است که به دلیل انباشت بازارهای ایران از کالای خارجی، تولیدات داخلی خریدار به اندازه کفایت را ندارد. وقتی تولید داخل خریدار نداشته باشد، نتیجهاش بیکاری تولیدکننده داخلی، تعطیلی کارخانهها، تعدیل نیروی انسانی، رکود و رشد بیکاری خواهد بود. بنابراین راهبرد اصلی برای حل مشکلات اقتصادی، توجه به تولید ملی و برداشتن موانع سر راه تولید داخلی و ریشهکنی عوامل چالشساز این تولید است. اصلیترین عاملی که در شرایط کنونی تولیدات داخلی را با چالشهای جدی مواجه کرده، واردات و قاچاق کالا به داخل کشور است. با یک بررسی میدانی به راحتی میتوان دریافت که واردات گسترده و بیرویه کالاهایی که امکان تولید در داخل را دارند، اکنون به سم مهلکی برای تولید ملی تبدیل شده است. واردات پارچههای ترک و غیرترک، صنایع نساجی کشور را نابود کرده است. واردات پوشاک، کیف و کفش، تعداد قابل توجهی از کارخانههای تولیدی این محصولات را دچار رکود، ورشکستگی و تعطیل کرده، واردات فولاد، آلومینیوم و انواع الیافها کارخانههای مربوط در داخل را از رونق انداخته است. اکنون بازار 80 میلیونی ایران، جولانگاه کالاهای خارجی و عمدتاً بیکیفیت شده است.
این کالاها یا به صورت قاچاق یا به صورت رسمی وارد کشور میشوند. مقام معظم رهبری در راستای تبیین شعار سال در بیانات نوروزی، راه علاج مشکلات اقتصادی کشور را توجه به تولید ملی دانسته و میفرمایند: «من اینجور احساس میکنم که اساس کار فعلاً برای این برهه از اقتصاد کشور، مسئله تولید ملی و تولید داخلی است. این یک کلیدواژه است، سرفصلهای متعددی از این مسئله ناشی میشود. اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق بدهیم، اشتغال به وجود میآید و مشکل بیکاری- که یکی از مصیبتهای امروز کشور ما بیکاری جوانان است و نرخ بیکاری بالاست- برطرف خواهد شد یا کاهش پیدا خواهد کرد.»
از منظر معظمله دو مسئله اساسی یا دو عامل چالشساز تولید داخلی، قاچاق کالا و واردات کالاهایی است که امکان تولید در داخل را دارند. به عبارت دیگر این دو از ریشهها هستند. بر همین اساس ایشان در خصوص مبارزه با کالاهای قاچاق از یک طرف و جلوگیری از واردات کالاهای غیرضروری و کالاهایی که میتوان در داخل تولید کرد، دیدگاههای بسیار روشن و قاطعی دارند. ایکاش در میان دولتمردان و کارگزاران کشور طی سالهای گذشته، گوشهای شنوایی وجود داشت و این تدابیر و دیدگاهها را اجرایی میکرد. چندین سال قبل مقام رهبری برای مبارزه با قاچاق کالا به داخل کشور فرمودند: کالای قاچاق را جلوی چشم همگان و از جمله قاچاقچیان آن کالا آتش بزنید و نگذارید آن کالا وارد بازار ایران گردد! آیا در این سالها این تدابیر اجرا شد؟ منطق این راهبرد روشن است. این کالای قاچاق وقتی با ورود به بازار مصرف داخلی، تیشه به ریشه تولید ملی میزند باید نابود شود. همین طور است کالاهایی که باندهای سوداگر با استفاده از خلأهای قانونی و ارتباط با صاحبان قدرت، از مبادی رسمی کشور وارد میکنند. براساس همین منطق، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی سال جاری، برای رونقبخشی به اقتصاد کشور از طریق توجه به تولید ملی در خصوص قاچاق کالا و واردات کالاهایی که امکان تولید داخلی را دارند، فرمود: «دو مسئله مهم در زمینه تولید وجود دارد: یکی مسئله واردات است، یکی مسئله قاچاق است.»
معظمله برای ریشهکنی این دو مسئله، در خصوص واردات کالا فتوایی را صادر فرمودند که اگر جدی گرفته شود قطعاً اقتصاد کشور نجات مییابد و رونق پیدا میکند. این فتوا، از عمق نگاه و همت والای معظمله، برای ریشهکنی مشکلات اقتصادی کشور حکایت میکند.
به نظر میرسد تمامی مسئولان کشور در قوای سهگانه، باید در جستوجوی راهکارهای اجرایی شدن این فتوا باشند؛ فتوایی که تصریح دارد: «واردات کالاهایی که در داخل کشور به قدر کافی تولید میشود، بایستی به صورت یک حرام شرعی و قانونی شناخته شود؛ آنچه در داخل تولید میشود، از خارج وارد نشود. اینکه ما نگاه کنیم ببینیم کالاهای مصرفی ما از خوراک گرفته تا پوشاک، تا وسایل منزل، کیف و کفش بعضی از بانوان، تا وسایل مدرسه و دفتر و قلم و امثال اینها از خارج بیاید، این مایه شرمندگی است! انسان احساس شرم میکند؛ هم در مقابل تولیدکننده داخلی احساس شرم میکند و هم در مقابل آن کسی که این جنس را از بیرون برای ما میفرستد. با این امکاناتی که در کشور هست، نگذاریم این راه به این شکل ادامه پیدا بکند، واقعاً جلوی واردات به معنای واقعی کلمه گرفته بشود.» آیا دولتمردان این فتوا را جدی خواهند گرفت؟ آیا قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه، هر کدام به تناسب وظایف خود برای جلوگیری از واردات کالاهایی که در داخل به قدر کفایت تولید میشوند به تکاپو خواهند افتاد. به طور قطع مطالبهگری مردم و رسانههای مردمی و انقلابی، میتواند امید به اجرایی شدن بیانات، تدابیر و رهنمودهای مقام معظم رهبری و از جمله مطالبات ایشان از مسئولان کشور در امر مبارزه با قاچاق کالا و وادارت کالاهای ضربهزننده به تولید ملی را افزایش دهد.