مدیرمسئول بصیرنیوز/ به مناسبت روز ملی فناوری هسته‌ای؛

3 عامل پسرفت هسته‌ای کشور، 4 سال توقف

بصیر، 20 فروردین در تقویم جمهوری اسلامی ایران به روز ملی فناوری هسته‌ای نامگذاری شده است، روزی که به پاس زحمات اندیشمندان هسته‌ای کشور به این نام، نامگذاری شده است اما با روی کار آمدن دولت تدبیر روی دیگر این سکه به مردم نشان داده شد.
4 سال پسرفت کشور با توجه ویژه به فناوری هسته‌ای تنها رهاورد تفکر تدبیریون بوده است و 3 عامل اصلی زیر را می‌توان در این امر نام برد.
1. چرخ اقتصاد فلج شد؛ سانتریفیوژ‌ها تعطیل!
یکی از شعارهای اصلی و انتخاباتی روحانی که در اندازه یک شعار باقی ماند، گردش چرخ اقتصاد در کنار چرخش سانتریفیوژها است.
زندگی مردم عادی شاید بهترین دلیل برای ناکارآمدی این شعار است و تداوم تحریم‌ها حتی پس از برجام نیز، پوچ بودن این قرارداد بین المللی را بارها اثبات کرده است.
نکته اینجا است که انگاره‌های مختلفی در ارزیابی وعده‌های انتخاباتی با اهداف راهبردی و سیاست هسته‌ای ایران وجود دارد. در چنین فرآیندی بود که رئیس‌جمهور ایران براساس جهت‌گیری بوروکراتیک و دیپلماتیک خود در صدد برآمد تا تحولی نمادین را به‌عنوان سرآغاز مذاکرات دیپلماتیک خود قرار دهد. انتقال پرونده مذاکرات هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امورخارجه که ماهیت بوروکراتیک دارد را باید به‌عنوان اولین اقدام نمادین رئیس‌جمهور اسلامی ایران در روند سیاستگذاری هسته‌ای دانست.
2. اجماع نسبی نخبگان پیش از برجام بر یک موضوع خاص
تاکید بر حفظ برنامه هسته‌ای ایران اجماع نسبی نخبگان کشور پیش از برجام بوده است و به عنوان موضوعی راهبردی و ملی در کشور محسوب می‌شد.
مشکل اینجا است که پیش از برجام اختلاف نظر فراوانی در میان نخبگان وجود داشت و در این میان حتی غرب نیز بر صلح آمیز بودن این تلاش‌های هسته‌ای کشور سخن به میان آورده بود.
با وجود تذکرهای فراوان دلسوزان نسبت به نوع انعقاد قرارداد، فریب اذهان عمومی در دستور کار قرار گرفت و تلاش های منتقدان هم به جایی نرسید.
3. برجام؛ داده‌ها و دریافت‌ها
با نگاهی به دستاوردهای برجام، حجم داده‌ها در برابر دریافتی‌ها، تفاوتی فاحش دارد و گویی جمهوری اسلامی ایران تنها باید به تعهدات خود عمل کند و بقیه باید ناظر باشند در حالیکه به هیچ عنوان اینگونه نیست.
در برجام، ایران اجرای پروتکل الحاقی را به‌گونه داوطلبانه پذیرفت و به این ترتیب، زمینه برای افزایش سازوکارهای نظارتی آژانس در روند فعالیت‌های هسته‌ای و راهبردی ایران فراهم شد.
پروتکل الحاقی، امکان اشاعه فناوری هسته‌ای از کشورهای دارنده به کشورهای غیردارنده هسته‌ای را کاهش می‌دهد.
در این فرایند، سایت فوردو کارکرد خود را برای غنی‌سازی در شرایط اضطراری از دست می‌دهد، اگر چه هزار سانتریفیوژ نسل اول در این سایت نگهداری خواهند شد، اما راه‌اندازی و به‌کارگیری آن در زمان محدودی امکان‌پذیر نیست، از همه مهم‌تر آنکه براساس موافقت‌نامه لوزان 6 آوریل 2015 مقرر شد که مواد شکافت‌زا وارد سایت فوردو نشوند.
در چنین شرایطی، کارکرد فوردو برای غنی‌سازی اضطراری به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد.
آژانس اجازه نظارت بر مراکز تغلیظ اورانیوم غنی‌شده ایران را به‌مدت 25 سال به‌دست آورده است.
چنین وضعیتی به‌مفهوم آن است که امکان دستیابی به اورانیوم 20 درصد برای تهیه میله سوخت رآکتور تهران نیز وجود نخواهد داشت.
آژانس اجازه نظارت بر تولید لوله روتور و بیلوز سانتریفیوژها را به‌مدت 20 سال به‌دست آورده است، چنین نظارتی مانع از فرایندی خواهد شد که تحقیق و توسعه را برای تأمین 190 هزار سو اورانیوم غنی‌شده جهت می‌دهد.
غنی‌سازی ایران برای مدت 15 سال صرفا در مقیاس 3.67 درصد خواهد بود، در این ارتباط، رآکتور آب سنگین اراک که پروژه ساخت آن تقریبا به اتمام رسیده بود، کارآمدی خود را از دست داده و هنوز هیچ‌گونه نشانه‌ای برای بازطراحی رآکتور جدیدی که انتظارات صنعتی، اقتصادی و راهبردی ایران را تأمین کند مشاهده نمی‌شود.
در نهایت باید اینگونه گفت که رکود اقتصادی، تورم، بیکاری و مسائل بنیادی اقتصادی کشور، حتی اگر در دولت گذشته نیز ایجاد شده باشد، از سوی این دولت تلاشی برای عبور از آن صورت نگرفت و باید گفت این دولت حتی با برجام یا بدون آن، با خوی اشرافی‌گری خود، نمی تواند قادر به رفع مشکلات باشد.

سیداحمد حسینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا