مرد، خبر بزرگ بود

بصیرنیوز،رد از غصه دق می‌کرد از شنیدنِ آن‌که سربازی شامی در دوردست‌ها، خلخال از پای زنی یهودی به غارت برده باشد. درد، همه‌‌ٔ وجودش را می‌آکند وقتی بیوه‌زنی توی پس‌کوچه‌های کوفه، مَشک سنگینِ آب را بر پشت می‌کشید و می‌بُرد. صورتش را به آتش تنور می‌سوزاند اگر از حالِ یتیمان غافل می‌شد. دروازه‌‌ٔ شهر علم بود. جهل، خاطرش را آزرده می‌کرد. می‌گفت: از من بپرسید قبل آن‌ که از دستم بدهید. می‌گفت راه‌های آسمان را بهتر از راه‌های زمین می‌شناسد۱. مرد، خبر بزرگ بود؛ «نبأ عظیم».

 مرد، خبر بزرگ بود
می‌شد همه‌‌ٔ شب‌های شعب، در بستر پیامبر(ص) نخوابد، می‌شد جانش را سپر بلای رسول‌الله نکند، فقط یکی از آیه‌های قرآن کم می‌شد؛ وَ مِن النّاس مَن یشری نفسه ابتغاء مَرضات الله۲. می‌شد توی رکوع انگشترش را به آن فقیر انفاق نکند. فقط یکی از آیه‌های قرآن نازل نمی‌شد؛ ‌انّما ولیّکم الله…و یؤتون الزّکوه و هُم راکعون۳. می‌شد این‌قدر عزیز نباشد برای پیامبر(ص). که قرآن نگوید اَنفسنا۴. که همه نگویند «انفسنا»ی ماجرای مباهله، علی‌(ع) بود؛ جانِ پیامبر(ص). می‌شد با هم‌سرش، با بچه‌هاش، آن سه روز، افطارشان را به مسکین و یتیم و اسیر ندهند، فقط قرآن دیگر «هَل اَتی»۵ نداشت. می‌شد آن‌قدر شجاعانه و دلیرانه نجنگد که قرآن حتی به ضربه سمّ اسبش قسم بخورد؛ و العادیات ضبحاً. فالموریات قدحاً۶. می‌شد باب مدینه علم نبوی نباشد، که دوست و دشمن بگویند مَن عِنده عِلم الکتاب۷، علی(ع) ا‌ست. می‌شد این‌قدر ولایتش مهم نباشد که در حج آخر آیه بیاید بلِّغ ما اُنزل الیک من ربک فاِن لَم تفعل فَما بلّغت رسالته۸ که دست عزیزی دستش را بالا ببرد و بگوید من کنت مولاه فهذا علیٌّ مولاه. که خدا جبرییل را دوباره روانه کند؛ اَلیوم اکملت لکُم دینکُم و اتممتُ علیکُم نعمتی…۹ می‌شد؟! می‌شد اگر او علی‌بن‌ابیطالب نبود؛ خبر بزرگ؛‌ نبأ عظیم. امشب، شب آمدنِ‌کسی‌ست، که اگر نمی‌آمد، سیصد آیه از آیه‌های قرآن کم می‌شد.۱۰
پی‌نوشت:
۱. نهج البلاغه/ خطبه ۱۸۹
۲. بقره ۲۰۷
۳. مائده ۵۵
۴. آل عمران ۶۱
۵. سوره دهر
۶. عادیات ۱و ۲
۷. رعد ۴۳
۸. مائده ۶۷
۹. مائده ۳
۱۰. ابن عبّاس می‌گوید: نزلت فی علی ثلاث مائه آیه: سیصد آیه در شأن علی نازل شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا