دولت تدبیر درک درستی از «مقاومت» ندارد/ تعامل با غرب برجام و خانطومانها را رقم میزند
بصیرنیوز/ سیداحمد حسینی
با شکلگیری انقلاب اسلامی ایران و بیرون راندن اجانب از کشور، جمهوری اسلامی ایران همواره در برابر تهدیدهای مختلف دشمنان قرار داشت و به شیوههای متفاوت بدترین نوع برخوردها از سوی کشورهای دیگر به وقوع پیوست.
پس از خروج متجاوزان آمریکایی از کشور، دشمن علاوه بر تحمیل خسارتهای مالی فراوان، حیثیت و ابهت ظاهری خود را نیز در دنیا از دست داد و پس از آن بود که برای بازپسگیری حق نداشته خود در ایران به کمک برخی عناصر خود فروخته داخلی و خارجی به دنبال احیا و نفوذ به کشور برآمد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از آغاز جنگ تحمیلی کودتاهای فراوانی را علیه کشور به کمک بسیاری از کشورهای مزدور دنیا به راه انداخت و سپس با حمایت بیش از 30 کشور جهان جنگی 8 ساله را علیه ایران به وجود آورد.
جنگ و تحریم در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی به اندازهای ویرانکننده بود که اگر هر کشوری غیر از ایران در این میان وجود داشت به بدترین شکل ممکن از بین میرفت، اما واژهای به نام «مقاومت» و اراده آهنین بود که جوانان دیروز را بر آن داشت تا از دستاوردهای خود دفاع کنند.
قطعنامههای پیاپی، تحریمهای اقتصادی، ترورهای علمی و نظامی، ممانعت از دستیابی به فناوریهایی چون هستهای و نانو، جنگهای نیابتی در منطقه غرب آسیا، تحریمهای موشکی و ایجاد گروهکهای مختلفی مانند داعش و القاعده بخشی از راههایی است که دشمن به سرکردگی آمریکا برای نفوذ به جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد.
در این میان آنچه حائز اهمیت و بسیار مهم بوده است حضور جوانان این سرزمین در نبردهای حق علیه باطل بود، این رشادتها را میتوانیم از سردار بصیرها که در جنگهای بوسنی و افغانستان نقشآفرینی میکردند به حقیقت دید و تداوم آن جانفشانیها را در جنگ 8 ساله مشاهده کردیم.
همان جوانانی که امروز امنیت کشور را مدیون آنها هستیم، مرزهای شرقی کشور با وجود حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان و نیروهای خودفروخته پاکستانی آن چنان از امنیت بالایی برخوردار است که این امر را در هیچ جای دنیا نمیتوان دید.
جبهه غرب کمی متفاوتتر است، داعش، النصره، بحرانهای قومی و منطقهای، کردها، کموله و کمونیستها، بحرانهای داخلی سیاسی و همه بیانگر وضعیت آشفتهای است که کشورهایی چون، عراق، سوریه و لبنان را درگیر کرده اما باز هم شاهد امنیت در جمهوری اسلامی ایران هستیم.
به جرات میتوان گفت که نیروهای انقلابی مقاومت و حزبالله در لبنان، سوریه و عراق در کنار مستشاران نظامی ایرانی با تمام توان به دنبال خروج منطقه از بحران به چند منظور هستند که مهمترین هدف آنها ایجاد امنیت منطقهای برای کشور ایران است.
در واقع سوریه، عراق و لبنان با محوریت مقاومت و حزبالله «خط قرمز» جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و رشادتهای افراد مومن و انقلابی این گروه به همراه جوانان ایران اسلامی رهآوردی چون امنیت به همراه نداشته است.
جوانان ایرانی که در کنار رزمندگان حزبالله و مقاومت با خون سرخ خود، امنیت را به تمام کلمه معنی کردهاند و با شهادت خود، اسلام و مبانی آن را زندهنگه داشتند.
نکته مهم اینجاست همواره تعامل و مذاکره با دشمن به ضرر کشور به اتمام رسید و در این میان خان طومان در جبهههای مقاومت بهترین نمونه است.
در حالیکه دولت تدبیر کمترین کاری را برای مقابله با تروریستها حتی در مذاکرات به انجام رسانده، این جوانان ایرانی هستند که خود را در برابر تیر و تفنگ تروریستهای غربی میسپرند و در این میان کرباسپیهای زالو صفت منفعت طلب نیز همگام با طیف خود، با غرب و تروریستها همراه و همگام میشوند.
دولتی که نتوانست با مذاکره و دیپلماسی و عقد قراردادی مانند برجام اقتصاد و معیشت را بهبود بخشد، قطعا نمیتواند حافظ و آبرودار خون شهدا به ویژه شهدای مظلوم مدافع حرم کشور باشد.
بنابراین تا زمانی که سه مولفه مهم همچون مقاومت، شهادت و امنیت در میان است انتظاری از جوانان حزباللهی ایران جز حضور در میادین الهی نمیتوان داشت و این دولت درکی از آن ندارد.