تجربه شیرین سفر درون شهری با اتوبوس/ اتوبوسهای خلوت ، خیابانهای شلوغ ، آینده ای ترسناک!!
به گزارش بصیر، خودروها زیاد می شوند لذا ما باید بزرگراه بسازیم و خیابان ها را عریض کنیم تا دچار تراکم ترافیک و آلودگی هوا نشویم و این تفکری وارونه است و همان طور که به تجربه هم ثابت شده ، نتایج چندان مطلوبی ندارد زیرا مسئله ترافیک پدیده ای اساسا فرهنگی و اجتماعی است.
با تسهیل رانندگی خودرو در سطح شهر، فرهنگِ رانندگی تشویق می شود و در نتیجه آنهایی که خودرو دارند تعداد بیشتری از سفرهای درون شهری خود را با خودرو انجام می دهند و آنهایی که خودرو ندارند اقدام به خریداری آن می کنند و چندی نمی گذرد که تمهیدات قبلیِ ترددِ روانِ خودروها برای رانندگان جدید بسنده نخواهد بود و باید به آنها افزود.
این چرخۀ پرهزینه و مرگبار با احداث بزرگراه های جدید، تعریض خیابان های بیشتر، نابودی محله های شهری و نهایتا ترافیک و آلودگی شدیدتر ادامه پیدا میکند ، پس چرا از امروز به فکر آن نباشیم.
تجربه یک زن کرجی را از سفری درون شهری با اتوبوس از زبان خودش میخوانیم…
به عادت همیشه به سمت خودرو ام میروم تا سوار شده و ضمن رسیدگی به امورات اداری و بانکی ، مایحتاج خانه را هم فراهم کنم.

هنوز درب خودرو را باز نکرده بودم که از دور اتوبوس درون شهری را در حال سوار کردن مسافر دیدم….راننده اتوبوس خارج از ایستگاه اقدام به سوار نمودن زنی همراه با فرزند خردسالش نمود..
از این کار پسندیده راننده اتوبوس خوشم آمد که منتظر رسیدن این زن به ایستگاه نشد و مسافت وی را کوتاه نمود لذا تصمیم گرفتم آنروز را از این وسیله نقلیه عمومی استفاده کرده و تنوعی به روزهای تکراری و اوضاع همیشگی بدهم.

بر روی صندلی اتوبوس که جابجا شدم خیلی چیزها به چشم می آمد ، خلوتی داخل اتوبوس و شلوغی خیابانها و ترافیک ، زیبایی و سرسبزی پیاده روها و پارکهای کنار خیابان ، مغازه های مختلف با اجناسی که وقتی سوار بر خودرو خود بودم و نمی دیدم و از دلهره و حواسپرتی که در ترافیک سنگین و ترس از جریمه شدن پیدا میکردم ، دیگر خبری نبود.
ایستگاه به ایستگاه پیاده و سوار میشدم و به کارهایم میرسیدم و سرانجام وقتی به خانه رسیدم ، انگار که از یک سفر کوتاه دلپذیر برگشته باشم ، با نشاط و سرحال بودم…
خیلی از ما شهروندان ، چنین تجربه ای را کنار گذاشته و تنگی وقت را بهانه استفاده از ماشینهای تک سرنشین و تاکسی و سواری های عبور و مروری میکنیم ، در حالی که نتیجه کمتر و اعصاب خرابتری نصیبمان میشود.
تبدیل کلان شهرهای آلوده امروز دنیا به شهرهای پاکِ آینده مستلزم فاصله گرفتن از برنامه ریزی و مدیریت شهری مبتنی بر خودرو است.
این تغییری کاملا عملی است که ساکنین شهر را به جای تشویق یا اجبار به استفاده از خودرو شخصی قادر می کند که برای هر سفر، از بین گزینه های مختلفِ حمل و نقل شهری مثل اتوبوس، مترو، پیاده روی و دوچرخه سواری، بسته به مسافت، مناسب ترین گزینه را انتخاب کنند.
پرندههایی که مُرده از آسمان به زمین میافتند، شهری که تابوتها در آن تمام شدهاند، گلفروشهایی که دیگر گلی برای عزاداری ندارند و خیابانهایی که در آن مردمان ماسکزده همدیگر را به خاطر دود نمیتوانند ببینند و چهره دوستانشان را تشخیص دهند؛ این حرفها و تعریفها مربوط به فیلمی ترسناک و تخیلی نیست.
همه اینها واقعیتی است که شهرهای بزرگی در جهان به خاطر آلودگی هوا با آن مواجه شدهاند و روزگاری این جملات هر کدام تیتر روزنامههای کشوری در جهان بوده است؛ واقعیت تلخی که بالاخره کشورها را مجبور کرد که فکری به حال آلودگی هوای شهرها بکنند تا برای نجات مردمی که بعد از مدتها سرفه و خسخس سینه به بیماریهای مختلف مبتلا میشدند و کمکم جانشان را از دست میدادند کاری شود.
خیلی از کشورهای جهان سالها پیش فهمیدند که باید با مدیریت واحد، کاری برای مقابله با گسترش آلودگی هوا کنند که شهرهایشان جایی برای زندگی باشد نه برای مرگ.
مشکل آلودگی هوا مسئلهای مختص به منطقهای خاص در جهان نیست؛ همه کشورها به نسبت خودشان با آن دستوپنجه نرم کردهاند. هنوز هم ساکنان شهرهای زیادی در جهان با گرفتاری آلودگی هوایی که باید تنفس کنند مواجه هستند اما شهرهایی هم در جهان وجود دارند که توانستهاند اوضاع را بهتر کنند تا از گروه مناطق آلوده و خطرناک برای زندگی خارج شوند.
حدود 60سال قبل روزنامههای لندن بهدلیل «مهدود» عظیمی که این شهر را فرا گرفته بود نوشتند: مأموران کفن و دفن از تمامشدن تابوتها خبر دادهاند و همه گلهای گلفروشان فروخته شده است. ۱۳هزار نفر در این مهدود مرگبار بهعلت عوارض تنفسی جانشان را از دست دادند.

آن زمان بود که مسئولان این کشور بهخودشان آمدند که باید کاری انجام دهند.
مسئولان شهری میدانند که مانند هر بحران و بیماری دیگری، حل و جراحی این مشکل حتما درد و عوارض جانبی دارد اما چه چیزی از جان مردم و ساکنان شهری میتواند مهمتر باشد؟ چیره شدن بر مشکل آلودگی هوا اقدامی نیست که در جهان تجربه نشده باشد. نمونههای بارز آن که درسهایی از مدیریت و برنامهریزی و اقدام برای بهبود شرایط در خود دارد، در سالهای گذشته در جهان تجربه شدهاست.
شهرهای زیادی در جهان از جمله در اروپا و آمریکا بودهاند که سالها قبل نفس کشیدن در آن سخت بوده و حالا اما با اقدامی جدی و هماهنگ جایی بهتر برای زندگی هستند و دیگر آن مشکلات قدیم را ندارند. دیگر هیچکس برای رفع آلودگی هوا در جهان منتظر باران (مانند یک مسکن موقت) نمیماند. درد آلودگی هوا مسئلهای نیست که بتوان موقت از آن گذشت و ریشههای رشد آن را به حال خودش رها کرد. نگاهی به تجربه دیگر کشورها و شهرهای جهان نشان میدهد که میتوان گره آلودگی را با روش درست و برنامهریزی باز کرد. شهر بیمار آنقدر حالش بد است که نیاز به جراحی دارد.
این تومور بدخیم باید از بدن این شهر جدا شود تا صدای خنده بچهها جای خسخس سینهها و سرفههای خشک عابران را بگیرد. شهری که پرندههایش به خاطر آلودگی هوا مُرده از آسمان به زمین میافتادند حالا آسمانی آبی دارد.
لندن؛ زمانی که چشم، چشم را نمیدید
با آلودگی شدید هوای شهرهای بزرگ دیگر دیدن مردم ماسک زده در آنها عادی شده است. در کشوری مانند چین که آلودگی هوایش مانند جمعیتش رکورددار است، دیگر ماسک جزو لوازم همیشگی همراه مردم است. حدود 60 سال قبل اما لندن هم وضعیتی مشابه و حتی بسیار بدتر از جایی مانند پکن امروز داشت. در زمستان سال۱۹۵۲ پایتخت انگلیس را مه عظیمی فرا گرفت که به خاطر آلودگی هوا کاملا سمی بود. ورود جریانی از هوای سرد باعث شد تا با پدیده وارونگی هوا در زمستان آن سال این مه دود مرگ بیشتر از ۱۳هزار نفر را رقم بزند.

این مهدود مرگبار حدود یک هفته شهر را فرا گرفت و آلودگی در حدی بود که پلیس خودروها را به زور از خیابانها خارج میکرد. تصاویر آن زمان را اگر مرور کنید یاد حال و روز این روزهای خیلی از شهرهای جهان میافتید. روزنامه دیلیتلگراف درباره آن روزها نوشته است که مقامهای کشور وقتی رسانهها از تمام شدن تابوت در شهر خبر دادند به فکر چارهای برای این بحران افتادند.
در حال حاضر ایران و کلانشهرهایش نیز در ردیف دارندگان آلوده ترین هواها در جهان قرار دارد و یکی از مهم ترین دلایل آن هم وجود خودروهای فرسوده و خارج از ضرفیت فضاهای شهری است.

برای مبتلا نشده به وضعیت شهرهایی که در بالا ذکر شد ، اندیشیدن و برنامه ریزی های مبتنی بر اجرا باید از همین اکنون جدی گرفته شود و البته آلودگی هوا موجب شده تا مسئولان بیش از گذشته به طرح نوسازی ناوگان های حمل و نقل عمومی و همچنین تاکسیرانی بیندیشند.
مردم نیز نقش بسیار مهمی در کاهش ترافیک و آلودگی هوا دارند ، تنها کمی فرهنگ سازی و تبلیغات میتواند ما را در مقابل مشکلات سخت فردا بیمه نماید.
تیتر یک