خیزمعاون اول خاتمی برای تصاحب کرسی پارلمان!
به گزارش بصیر، سپهر سیاست اصلاح طلبان ایران این روزها فضای متفاوتی را تجربه میکند، فضایی که با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، اصلاح گرایان دورمانده از سیاست را دیگربار به صحنه بازگرداند.
این بازگشت به عرصه سیاست، برای اصلاح طلبان با پیروزی نسبی در شورای شهر تهران در مقابل اصولگرایان، این زمینه ذهنی رابرای آنان ایجاد کرد که میتوانند همچون دوران اصلاحات، سنگرهای سیاسی را یک به یک فتح کنند.
چه آنکه بنا بر اخبار پراکنده، برخی از اصلاح طلبان همچون سید محمد خاتمی « رئیس جمهور پیشین ایران » و طیف نزدیک به او تمام تلاش خود را برای بازگشت اصلاح طلبان با حضور چهرههای شناخته شده سیاسی ایران یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری به کار گرفتهاند. این طیف سیاسی به دنبال پیاده کرده استراتژی استفاده از چهرههای فراجناحی برای موفقیت اصلاحطلبان است. درست همان استراتژی که در انتخابات ریاست جمهوری 92 اجرا شد که سرانجام آن، پیروزی حسن روحانی در مقابل رقبای اصول گرای خود بود.
غلامحسین کرباسچی، شهردار سابق تهران و از اعضای موسس حزب کارگزاران سازندگی نیز در سخنان خود به این موضوع اشاره کرده که ناطق نوری میتواند سر لیست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم باشد. او میگوید:« احزاب اصلاح طلب از روش های سیاسی معقول و فعال تر برای انتخابات مجلس استفاده می کنند و بعید نیست با توجه به سابقه ناطق نوری و مجموعه گرایش اصلاح طلبان، اجماع بر روی ناطق صورت بگیرد.»
اصلاحات احتیاجی به ناطق ندارد
در کنار این طیف، برخی از اصلاحطلبان این سیاست را نمیپذیرند و اعتقاد دارند که باید اصلاح طلبان خود وارد میدان شوند و هیچ احتیاجی به چهرههای فراجناحی به ویژه ناطق نوری ندارند. یکی از این شخصیتها، محمدرضا عارف، نامزد انصراف دهنده از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود.
عارف که به نظر میرسد همچنان از ماجراهای انتخابات ریاست جمهوری و نحوه انصرافش دلگیر است، به دنبال ایجاد یک فضای جدید در احزاب اصلاح طلب است.
او که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری 92، در میان اهالی رسانه به عنوان یک سیاستمدار آرام شناخه میشد، بعد از کناره گیری از انتخابات، تبدیل به فعال ترین چهره اصلاحطلبان در فضای سیاسی کشور شد.
عارف برای اینکه نشان بدهد، جریان اصلاحات میتواند به او به عنوان لیدر این جریان اطمینان کند، تمام تلاش خود در جهت جلب نظر و اطمینان آنان به کار گرفته است. او در اولین گامهای خود و پس از مطرح شدن مسئله رفع حصر دو نامزد معترض انتخابات ریاست جمهوری وارد عرصه شد تلاشهایی را در سطح رایزنی با برخی مقامات مسئول برای حل این مشکل انجام داد. وی ابراز امیدواری کرده است تا در آیندهای نزدیک خبرهای خوبی از رفع حصر شنیده شود.
جدا کردن راه از خاتمی و هاشمی
معاون اول دولت اصلاحات، اما این روزها به شدت فعال شده است و بیش از هر زمان دیگر حتی انتخابات ریاست جمهوری، با فعالان سیاسی و دانشجویان دیدار میکند و برای آنان از فضای جدید و تشکیل جبههای تازه سخن به میان میآورد. حتی او به طور صریح به این نکته اشاره میکند که« اصلاحطلبان باید بصورت جدی در انتخابات مجلس حضور فعالی داشته باشند. در انتخابات مجلس نهم کسانی که مخالف حضور در انتخابات بودند چند هفته بعد از برگزاری انتخابات از عملکرد ضعیف خود پشیمان بودند.»
محمدرضا عارف که دلخور اتفاقات انتخابات بود و این دلخوری حاصل تلاش هاشمی و خاتمی در جهت انصرافش به نفع روحانی است، پیشنهاد هاشمی برای رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را نپذیرفت و ترجیح داد، که دیگر نام عارف به واسطه کسی برده نشود، چه آنکه به نظر میرسد عارف دیگر دوست ندارد که او را با نام خاتمی و معاون اولی او بشناسند. عارف به این نتیجه رسیدهاست که دیگر نفر دوم نباشد.
معاون اول دولت اصلاحات، در آخرین اقدام سیاسی خود از بنیاد باران که مدیریت آن در اختیار سیدمحمد خاتمی است، انصراف داد، تا نشان دهد عزم جدی در جدا کردن راه خود از خاتمی و هاشمی دارد.
عارف میخواهد راه خود را با ایجاد یک حزب جدید جدا کند. او میگوید:«در صورتیکه به این نتیجه برسیم که تشکیل حزب ضرورت دارد، با سازوکار دموکراتیک حزب را تشکیل خواهیم داد.» سید حسن رسولی مشاور سیاسی”محمدرضا عارف” نیز در این مورد گفته است: «نامگذاری و تاسیس یک حزب اصلاحطلب از سوی محمدرضا عارف در مرحله ایده پردازی قرار دارد. به جای ایجاد یک حزب، از طریق همکاری و تعامل با سایر احزاب و انجمنهای اصلاحطلب با کمک محمدرضا عارف باید شرایطی فراهم شود که میزان کارایی و اثربخشی این احزاب افزایش یابد.» با این سخنان به نظر میرسد که عارف میخواهد زمینه سازی برای ایجاد یک تحول اساسی در جبهه اصلاحات را انجم دهد، تحولی که میتواند حزب فراگیر نام بگیرد.
تاسیس حزب فراگیر برای رسیدن به صندلیهای سبز پارلمان
حزب فراگیر، آرزوی دیرین سیاستمداران ایرانی است، که با ایجاد یک حزب فراگیر بتوانند تفکر خود را در سراسر کشور نهادینه کنند. بعد از حزب جمهوری اسلامی که با مدیریت شخصیتهای برجسته نظام از جمله« حضرت آیتالله خامنهای- شهید بهشتی- آیتالله هاشمی رفسنجانی- شهید باهنر و آیتالله موسوی اردبیلی» شکل گرفت، دیگر ایران شاهد تشکیل هیچ حزب سیاسی فراگیر نبود و تمام احزاب به صورت مقطعی و یا کم اثر شکل گرفتند و امروز هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان به دنبال، تشکیل چنین حزبی هستند. به نظر میرسد که هدف عارف از تشکیل این حزب بعد از جای ماندن از قافله انتخابات ریاست جمهوری، تکیه زدن بر صندلی قوه مقننه باشد.
دراین میان سوالی در بین جامعه سیاسی شکل گرفته است و آن این است که آیا محمدرضا عارف توان ایجاد یک حزب سیاسی ایران را دارد؟ بسیاری معتقد هستند که عارف، نه از لحاظ سابقه سیاسی، نه از لحاظ محبوبیت و چهره کاریزماتیک نمیتواند نقش یک لیدر جریان سیاسی، به ویژه جریان اصلاحات را بازی کند.
برخی کارشناسان سیاسی معتقد هستند تا زمان حضور خاتمی و هاشمی و محبوبیت این دو در جامعه به ویژه بعد از انتخابات ریاست جمهوری، عارف نمیتواند جایگزین مناسبی برای این دو باشد.
با برسی این این دو جریان موجود در اصلاحات میتوان به این نتیجه رسید که راه خاتمی و عارف بعد از بعد از سالها از هم جدا شده است و این دو به دنبال نشاندن حرف خود بر کرسی اصلاحات هستند و باید تا ماههای نزدیک به انتخابات مجلس دهم منتظر نشست تا ببینم که بدنه اصلاحات از میان اتحاد دو رئیس جمهور سابق یعنی هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی و محمدرضا عارف کدام را به عنوان لیدر خود انتخاب خواهند کرد. هرچند به نظر میرسد که از هم اکنون نیز نتیجه این دوئل مشخص باشد و آن هم کناره گیری دوباره عارف به نفع خاتمی و هاشمی باشد.
منبع: مصطفی داننده