دختری که نامش را طاها گذاشت
به گزارش بصیر به نقل از فارس، سیده عصمت هاشمی (خواهر شهید) نقل میکند: در دبیرستان با برپایی نمایشگاههای عکس، طراحی، خطاطی، نقاشی و کاریکاتور، دانشآموزان را با هنر آشنا میکرد.
طاهره در نوجوانی برای بچهها با کاغذ و مقواهای رنگی، قایق، عروسک و گل میساخت و ذوق هنریاش را به خانواده نشان میداد.
در تابستان سال 60، تصمیم گرفت یک نمایشگاه طراحی برپا کند، او در آن نمایشگاه، طرحهایی درباره جنگ و پیروزی انقلاب از خود به یادگار گذاشت.
در همان سال، مسولان مدرسه از او خواستند، نمایشگاهی از طراحی، نقاشی و آثار هنری خودش را به نمایش بگذارد.
* ذوق هنری
سیدقاسم هاشمی (برادر شهید) نقل میکند: طاهره در فعالیتهای گرافیکی با من مشورت میکرد، چند ماه از سال 59 که در آمل بودم، از نزدیک کارهای او را میدیدم، مشاوره او با من در زمینه گرافیک، فقط سئوال و جوابهایی در مورد تکنیک کار هنری بود.
طاهره برای انجام فعالیتهای گرافیکی، دوره آموزشی نرفته بود بلکه ذوق و شوق خاصی در وجودش نهفته بود که باعث بروز چنین آثاری از او شد.
کارهای گرافیکی که برای دانشگاه علم و صنعت ایران انجام میدادم را با لذت هر چه تمامتر نگاه میکرد و همین نگاه و تماشا، شده بود کلاسی برای آموزش گرافیکاش.
نبوغ بالایی در گرافیک داشت و از ویژگیهای طرحهای هنری و گرافیکی او که او را ممتاز ساخت، قالبها و محتوای انقلابی و سیاسی کارهایش بود،طاهره به خوبی مفاهیم سیاسی و انقلابی را به تصویر میکشید.
در اوایل انقلاب که با کمبود امکانات چاپ عکس مواجه بودیم، تصاویر امام و دیگر شخصیتها و عکسهای شهدا را با دست میکشید و همین نقاشیها در تابلوهای بزرگ نصب میشد.
* زنگ تفریحهای فرهنگی
خانم صادقی (همکلاسی شهید) نقل میکند: زنگ تفریح طاهره، مساوی بود با فعالیت فرهنگی، به محض این که زنگ کلاس زده میشد،میرفت به دنبال کارهای فرهنگی مدرسه.
من دستیار طاهره در تهیه روزنامه دیواری بودم، کارهایی که انجام میدادم، زیر نظر او بود، از نظر خطاطی، یک بود و نفر دومی برای خطاطی در مدرسه وجود نداشت.
در جمع کردن بچهها و واگذاری کارها به آنها، مهارت خاصی داشت.
با رفتار خاص،آرامش و صبر، همه را جذب میکرد و طراحی و نقاشیهایش، در کنار خطاطی زیبا، بچهها را شیفته خود میکرد.
* تبحر خاص، در کشیدن تصویر حضرت امام
یکی از همکلاسیهای شهید نقل میکند: یک روز، کنارش نشسته بودم، طاهره از هر فرصتی استفاده میکرد، کاغذ و وسایل نقاشی، همیشه در اختیارش بود، با اندکی تأخیر تا نگاهم به سمت او رفت، دیدم در حال کشیدن تصویر حضرت امام است.
بلافاصله و با چهار تا پنج حرکت هنری، عکس امام کشیده شد.
باورکردنی نبود، خیلی خوشم آمد و به او گفتم: «طاهره! به من هم طراحی یاد میدی؟» گفت: «باشه» و همان لحظه شروع کرد به آموزش و خیلی زود طراحی را به صورت غیرحرفهای به من آموخت.
در کشیدن تصویر امام خمینی (ره) تبحر خاصی داشت و این مهارت از علاقه زیادش به امام، سرچشمه میگرفت.
* ماجرای طرح گرافیکی 17 شهریور
سیده عصمت هاشمی (خواهر شهید) نقل میکند: از طرف مدرسه،سفارش داده بودند، به مناسبت یومالله 17شهریور، طراحی کند.
طاهره در منزل بود که شروع کرد به طراحی، یکی از دوستانم هم در منزل مان بود، طراحی طاهره با جوهر انجام میشد.
دوستم ناخودآگاه، ضربهای به شیشهای که در آن جوهر بود، زد و جوهر ریخت روی طرح، اتفاقاً اواخر کار طراحیاش بود،حسابی هم روی طرح کار کرده و وقت گذاشته بود، انتظار عصبانیت و پرخاشگری طاهره را میکشیدیم ولی او هیچ عکسالعملی نشان نداد.
فکر کردم از خیرش میگذرد و کار را رها میکند ولی این کار را نکرد و طرح را ترمیم کرد، طوری که اصلاً فکرش را نمیکردم.
بعدها طرح 17شهریور او را دیدم که در مجلهای چاپ شده بود و او به خوبی از رنگ پاشیده شده روی طرح، استفاده کرده بود.
* طاها
سیدقاسم هاشمی (برادر شهید) نقل میکند: طاهره معمولاً نامش را زیر هر اثر هنری، مینوشت.
در سالهای قبل و بعد از پیروزی انقلاب خانمها زیاد در کارهای گرافیکی ورود نداشتند و از منظر اجتماعی، نوشتن نام یک دختر نوجوان زیر آثار هنری عرف نبود.
از منظر فردی شاید طاهره نمیخواست نامی از او برده شود کما این که رفتار متواضعانهاش در دیگر امور اجتماعی و سیاسی، همین مطلب را تأیید میکند.
طاهره همانند دیگر هنرمندان تصمیم گرفت تا نامی به عنوان تخلص هنری برای درج در آثارش انتخاب کند به همین دلیل نام یکی از سورههای قرآن را برگزید.
طاهره دو حرف اول نامش «طا» و دو حرف اول نام خانوادگیاش «ها» را انتخاب کرد و به یکدیگر چسباند و نام اختصاریاش «طاها» شد.