تغییر سبک زندگی با ورود نرمافزارهای اینترنتی

بصیرنیوز، هنوز خاطره بازیهای بومی و محلی در ذهن همه ما وجود دارد، بازیهایی که با تعطیل شدن مدارس و به منظور پرشدن اوقات فراغتمان در کوچه و پس کوچهها و با شور و هیجان بسیار زیادی صورت میپذیرفت.
زمان، دقیقه و مکان برای هیچکدام از ما معنی خاصی نداشت و وقت و بیوقت برای بازیهایی چون، گردوبازی، لاستیکبازی، لیلی، خالهبازی، گلکوچیک، هفتسنگ و غیره به خیابانها میآمدیم و گهگاه نیز با اعتراض همسایهها به جهت سروصدای بیش از اندازه روبهرو میشدیم و حتی پس از آن با بزرگترهایمان به دلیل آنکه مانع از ادامه بازی ما میشدند دعوا میافتادیم و اعتراض میکردیم.
در آن زمان پیگیریهای مرتب والدین و خانوادهها اجازه و جرات هیچگونه خطایی را به فرزندان نمیداد و فرزندان نیز تلاش برای انجام کارهای غیراخلاقی و سخت نمیکردند اما متاسفانه هر چه به پایان دهه دوم قرن بیست و یکم نزدیک می شویم شرایط و نحوه زندگیمان در حال تغییر است، ماهواره و اینترنت از ملزومات اصلی خانوادهها محسوب میشود و زندگی بدون آنها سخت میگذرد.
امروز در عصری زندگی میکنیم که به عصر ارتباطات معروف شده است، عصری که بیماریهای اعصاب و روان گریبانگیر بسیاری از خانوادهها شده و مهمترین علت آن نیز افسردگی به دلیل تنهایی و دوری از اجتماع است!
در حالی امروز را عصر ارتباطات نامیدهاند که اعضای خانواده تنها برای صرف وعدههای اصلی غذا دور هم جمع میشوند و دیگر خبری از یکدیگر ندارند!
در عصر ارتباطاتی زندگی میکنیم که بسیاری از پدران از سطح تحصیلی فرزند خود غافلاند! و هزاران نکته عجیب دیگری که هیچ رنگ و بویی از عصر ارتباطات ندارد، شاید حضور در اینترنت و عضویت در شبکههای اجتماعی و برقراری رابطههای نامتعارف تعبیر روشنفکران! از عصر ارتباطات باشد که خود جای تامل دارد.
در این فضای آلودهای که به عصر ارتباطات معروف شده است توجه بسیاری از والدین به فرزندان و پیگیری امور آنها به شدت کاهش پیدا کرده به طوریکه در کوچکترین موارد آن میتوان به تغییر نوع بازیهایشان در کوچه و خیابان نام برد، امروز دیگر بازی هفتسنگ و خالهبازی و لاستیکبازی جای خود را به بازیهای کامپیوتری، سه بعدی و اینترنت داده است.
اما نوع پیشرفته و جدید بازیهایی که در بین جوانان رایج شده است بازی پاسور است، دیگر حیا کودکان و نوجوانان ما از انجام اینچنین بازی هایی در خانه شکسته و امروز به خیابان ها نیز کشیده شده است، دیگر هیچ ترس و واهمه ای از اعتراض و سرکوب توسط والدین ندارند و بسیاری از والدین نیز دیگر در این عصر ارتباطات! کودکان خود را رها کردند و کوچکترین اعتراضی به فرزندان خود نمی کنند.
مسئولین نیز کاملا بیتحرک و یا کم تحرک عمل می کنند، نبود یک برنامه با کیفیت و غنی مقابلهای با تهدیدات نرم دشمن که متاسفانه امروز به راحتی در بین خانواده هایمان رسوخ کرده و در حال تغییر سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی است موجب شده تا امروز فرزندان این مملکت که قرار است در آینده صاحب پستهای کلیدی و حساس برای اداره امور این کشور شوند دست به چنین حرکاتی بزنند و هیچ چشمی بیدار نیست.
به نظر می رسد اگر کمی دیر به خود بیائیم نه تنها نمیتوانیم منویات رهبری را تحقق بخشیم بلکه در انجام فریضههای دینی خود نیز درجا خواهیم زد و آن وقت است که باید خود را برای شکستی بزرگ آماده کنیم.