اختصاصی بصیر

ای جیره خواران شرق و غرب شعار رزمندگان عملشان است

بصیر/ وصیتنامه شهید کریم آزادی

بسم الله الرحمان الرحیم

بنام خداوند شهیدان

الحمدلله اشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل محمد

سپاس برای خداست شهادت می دهم که معبودی جز خدا نیست یگانه ای که شریکی برای او نمی باشد و شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست.

بار خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد

حرمت خون شهیدانند و از اسلام عزیز دفاع می کنند و ندای حسین زمان را لبیک گفتند و با درود و سلام فراوان بر شما ملت قهرمان همیشه در صحنه که با وحدت و یکپارچگی خود مشت محکمی بر دهن جیره خواران شرق و غرب زده اید و نمی گذارید که حرکت کوچکی از آنها سربزند و با درود و سلام فراوان بر شما ای پدران و مادران که فرزندانتان را در راه خدا به جهادشان فرستاده اید و خواهید فرستاد و خوشا به حال شما پدر و مادری که دین خود را ادا نموده اید و در روز قیامت در نزد خدا روسفید هستید و سرافراز می باشید.

پدر و مادر این وصیت نامه را در سنگر حق علیه باطل که به خون شهیدان عزیزمان آغشته است برایتان می نویسم. عزیزانم می دانم که من برای شما باعث ناراحتی فراوان شده ام و آن حقی که در گردنم دارید حتی قسمت کوچکی از آن را ادا نکرده ام و حال هم هرچقدر کوشش کنم نمی توانم یک روز از کار کردن تو را و یار از شب تا صبح سرگهواره نشستن مادر را جبران کنم. چه برسد به تمام محبتتان را. عزیزانم نمی توانستم در شهرمان بنشینم و برادران و خواهران را در جبهه نگاه کنم. جوانانم را که در جبهه خسته باشند نمی توانستم نگاه کنم. جوانانم را که در جبهه به خون خود شناور شوند و من به خوشگذرانی بپردازم. نمی توانستم بنگرم دین و ناموسم زیر رگبار مسلسلهای بیگانگان باشد و من در اینجا بی خیال باشم من نمی توانستم ببینم در این دانشگاه عظیم برای ما باز باشد و من در مدرسه کتاب درس بخوانم و برای همین از شما خواستم که اجازه دهید تا به رزمندگان  عزیزم بپیوندم و در راه خدا جهاد کنم و برای رسیدن به معشوقم هجرت کنم شما هم اجازه داده اید و کار حسینی و زینبی کرده اید.

بلی عزیزانم نمی دانم چگونه جبهه را برای شما تشریح کنم هرچه بگویم کم  گفته ام و هرچه بنویسم کم نوشته ام و هر چه شنیده اید کم شنیده اید زیرا جبهه بالاتر از آن همه گفته و شنیده هاست. عزیزانم می دانید که عاشق هیچ وقت دل از معشوق نمی کند تا به او برسد و من هم برای رسیدن به معشوقم هجرت کرده ام. در اینجا چادر زده ام و به انتظار رسیدن به او نشسته ام و آنقدر به انتظار خود ادامه خواهم داد تا او مرا عاشق شود و مرا قبول کند و به نزد خویش برد همچون که خودش قول داده و وعده داد که:

آن کس که مرا طلب کند می یابد آنکس که مرا یافت می شناسد، آن کسی که مرا شناخت دوستم می دارد، آن کس که دوستم داشت به من عشق می ورزید، آن کس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق می ورزم آن کس که به او عشق ورزیدم می کشم او را، و آن کس که خونبهایش بر من واجب است، پس من خودم خونبهایش هستم.

خدایا من عاشقت هستم و تو هم عاشقم باش. هرچند که بنده گنهکارم، آمین، بلی آمده ام در جبهه تا با فرمانده ام (امام زمان «عج»)ملاقات کنم تا او پارتی من شود شاید خدا یک قطره خون ناقابلم را بپسندد.

عزیزانم اگر شهادت نصیب من گردید جامه سیاه برتن مکنید و خوشحال باشید چون به معشوقم رسیده ام و برایم گریه مکنید گریه را برای امام حسین و علی اکبر و اصغر (ع) و یارانش کنید چون آنها با لب تشنه شهید شده اند و پیش مردم گریه مکنید که منافقان فکر نکنند که از این قربانی ناراضی هستید باید از مهمانان گرامی پذیرایی کنید و آنهم با شادی هر چه زیادتر. آنقدر باشد که کسی فکر این را نکند که شما قربانی کرده اید. عزیزانم دست از امام برندارید چون که یک نعمت الهی است که خدا به ما مرحمت فرموده است نکند خدای ناکرده بعد از شهادتم مسیرتان عوض شود. بلکه برادران دیگرم را به جبهه بفرستید تا آنها هم به هدف مقدسشان که همان الله است برسند.

عزیزانم به منافقان بگویید که ما با اماممان عهد و پیمان بسته ایم و تا آخرین قطره خون خویش به عهد خود وفاداریم و هیچوقت آن بزرگوار را تنها نخواهیم گذاشت.

ای منافقان، ای کوردلان، ای جیره خواران شرق و غرب ببینید رزمندگان شعارشان عمل شان است شماهایی که دم از خلق می زنید پس چرا به جبهه نمی آئید؟ مگر به دین و وطنتان تجاوز نشد؟ چرا دست به جنایات ضدخلقی می زنید شما ضد خلق هستید، بدانید که حیله شما پیش مردم روشن شده است و دیگر حیله را به کنار بگذارید و به آغوش ملت بازگردید چون مردم بیدارند و وحدتشان یکپارچه است چشمتان کور باد دستتان بریده باد مرگ و ننگ بر شما باد.

آمین یا رب العالمین

عزیزانم هر کجا که صلاح دانستید مرا به خاک بسپارید و روی سنگ قبرم بنویسید:

آنکس که ترا شناخت جان را چه کند              فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی                           دیوانه تو هر دو جهان را چه  کند

وصیم هم پدرم است و ناظرم مادر و برادر و خواهرانم می باشند. یک ماه روزه قضا دارم و 7 ماه نماز قضا دارم اگر ممکن است برایم بجای آورید با کمال تشکر.

عزیزانم اگر شهید شده ام شهادتم مانع جشن عروسی برادرم احمد و خواهرم نشود. فقط تا هفتم به عقب بیندازید اگر این کار را بکنید روحم شاد خواهد شد.

سرقبرم دعای فرج را بخوانید و شب چهارشنبه دعای توسل را فراموش نکنید و  همیشه خدا را به یاد داشته باشید چون با یاد او دلها آرام می گیرد. الا به ذکرالله تطمئن القلوب آگاه باشید با یاد خدا دلها آرام می گیرد. «مفاتیح الجنان» اللهم لهیتک من امامی ز فرات الدموع و ادب خدایا از بیم خودت از گوشه های چشم من چشمه ها و قطرات اشک را روان کن. آمین یا رب العالمین.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

یکشنبه جبهه دارخوین 4/1/60

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا