سردار شوخ‌طبع و خنده‌روی جبهه‌ها

به گزارش بصیرنیوز، به منظور بررسی بخش کوچکی از زندگی سردار شهید «حسین‌جان بصیر» قائم مقام لشکر ویژه ۲۵ کربلا تورقی به کتاب «شناخت‌نامه مازندران، دفاع مقدس – ۵، شهدا» به قلم «زین العابدین درگاهی» داشته و بخشی از زندگی این سردار شهید را مرور می‌کنیم.

بصیر چهره‌ای جدی داشت؛ با این وجود، آن‌ها که با او نشست و برخاست داشتند، به ویژه همرزمان و رزمندگان تحت فرمانش از گشاده‌رویی او بسیار سخن گفته‌اند. «اسماعیل خسروی» می‌گوید: «با این که فرمانده بود، اما روحیه شوخ طبع و شادی داشت. هم حاجی و هم برادر شهیدش، «علی اصغر بصیر» خنده‌رو بودند و می‌گفتند که با شادی باید در جبهه بود».

«هادی بصیر» می‌گوید: «بعد از رفتن حاجی به جبهه، رفتار خوبی نسبت به رزمنده‌های گردانش داشت. او در عین جدیتی که در کار و برنامه‌ریزی برای حمله به دشمن داشت، بسیار فروتن و شوخ طبع بود.»

شوخ طبعی بصیر در اوج میدان آتش و خون را همرزمش «سید حبیب الله حسینی» چنین روایت کرده است: در عملیات پدافندی خیبر با گروهی از فرماندهان از جمله شهید بصیر به صورت نیم‌خیز و شتری در هوای تاریک به سوی دشمن حرکت می‌کردیم، حدود ۵۰ متری دشمن رسیدیم و به اهدافی که داشتیم دست یافتیم. کار ما تقریبا تمام شد. بصیر گفت: «سید اگر کارت تمام شد برگردیم. دلهره داشت که نکند دشمن در جریان اوضاع قرار گیرد و زحمات بچه‌ها به هدر رود. بعد به شوخی گفت: آقا سید هر قدر توجیه‌مان کنی، چون شاگرد تنبلی هستیم باز روز امتحان جا می‌مانیم».

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا