تجلیل از خبرنگار؛ بماند برای ثبت در تاریخ!
به گزارش بصیرنیوز، نمیدانم اگر به 20 سال قبل برگردم، باز هم در برابر پیشنهاد امام جمعه وقت این شهرستان، خبرنگاری را بر میگزیدم یا خیر، نمیدانم آن روزها نیز به این روزها میاندیشیدم که اگر روزی، یک مسئول که تا پیش از دستیابی به قدرت، همه کس آن بودهایم ناگهان پس از تصدی کرسی، حتی دیگر نمیشناسمان، باز هم خبرنگار میشدم یا خیر.
شاید اگر آن روز میاندیشیدم که آنقدر فضای رسانهای مانند امروز سختی ضبط کردن، نوشتن، رفتن به آتلیه و چاپ عکس و سپس ارسال به دفتر مرکزی کیهان را ندارد، آیا باز هم خود را مهیای هم قطار شدن با جوانانی میکردم که برای تجلیل شدن، دغدغه دارند و میخواهند بیشتر دیده شوند یا خیر.
روز خبرنگار فرصتی مناسب است که به دغدغههایم فکر کنم اما چه شده که امروز، به این نتیجه رسیدهام که به راحتی میگویم “خبرنگار کیلویی چند؟”
اصلا چرا باید بر روی خبرنگار و حرفه شرافتمندانهاش وزنی گذاشت؟ چرا روز خبرنگار هم برای خبرنگار هزینه نمیشود و عدهای به دنبال ماهیگیری از باتلاق خودساخته همکارانمان هستند؟
اینها را که میگویم روی صحبتم با تعدادی افراد خاص است که قطعا خود، این سنگی را که امروز من بر زمین میاندازم، برخواهند داشت و میدانند کیستند اما شک نکنید به روی مبارکشان نخواهند آورد.
همان مسئولان شهری که تا وقتی به دنبال دیده شدن هستند، به دوربین همکاران عزیز و جوانم نیاز دارند و وقتی یک روز در سال به بهانه شهید صارمی عزیز، به روز خبرنگار نامگذاری شده، به راحتی فراموش میشوند؟
به واقع امروز برای خود متاسف شدم، دقیقا 20 سال از عمر خود را وقف خبر و رسالتی که مزین به نام و کردار “زینبی” است کردهام اما دریغ از پاسخ منطقی و به دور از توجیه شدن به دغدغههایم.
چرا امروز جوان خبرنگار فریدونکناری باید در فضای مجازی، برای تجلیل در روز خبرنگار دغدغه داشته باشد و کار به بحث و جدل بکشد، کدام مسئول پاسخگو است، چرا کار را به جایی کشاندهاید که یک خبرنگار حاضر است برای چند صد هزار تومان پول(که اگر باشد) حاضر است در برابر همکارش بایستد؟ بیرون گود ایستادهاید و به چه میخندید؟
دوران مدیریت سایه تمام شده است که اگر باشد، من خود آن را از بر هستم اما سوال اینجا است، همان شمایی که تا پیش از انتخاب از سوی برخی دیگر، دست به دامان همین ما و همکارانمان شده بودید، با گماردن جاسوس در میان جوانان رسانهای به دنبال کاسبی هزینه درآمد از خبرنگاران هستید؟
شما را چه شده است، چرا در فریدونکنار که ید طولایی در حوزه رسانه و در میان شهرستانهای مجاور دارد، به خبرنگار ارج و قرب گذاشته نمیشود اما مسئولان آنها، با هنرمندی و زیرکی تمام، از رسانههای خود تجلیل میکنند؟
کرونا اگر بهانه است، چرا فقط برای ما فریدونکناریها؟ به راستی آیا به این موضوع اندیشیدهاید که چرا فریدونکنار در میان شهرهای کمبرخوردار قرار دارد؟ مشکل مردم هستند یا شما مسئولان پست دوست و میزپسند؟
از خود پرسیدهاید که چرا برخی همکاران رسانهای فریدونکنار در صفحههای شخصی خود در فضای مجازی مانند اینستاگرام، به این نکته اشاره کردهاند که از روز خبرنگار و تبریک مسئولان برای این روز متنفرند و در هیچ مراسم تجلیلی در این شهرستان حاضر نمیشوند؟
متاسفانه مشکل از ما خبرنگاران نیز هست، خود را وام دار مسئولی میکنیم که وظیفه خود را در مقابل خبرنگار انجام میدهد و از وی تجلیل میکند، آن هم در حالی که مسئول برای ثانیه ثانیه حضور خود در سمت و جایگاهش از بیتالمال! پول دریافت میکند و خبرنگاران فقط به کاه میزنند.
همکاری میگفت “فریدونکنار از لحاظ تولید محتوای رسانهای و مطبوعات جز شهرهای فقیر کشور است”، چقدر شما مسئولان به ظاهر انقلابی، از این رسانهها حمایت کردهاید تا قوی شوند، بزرگ شوند و روزی برای رشد و ارتقای این شهر کارآمد؟
تا به یاد داریم آنچنان سواد رسانهای ضعیفی داشتهاید که اگر انتقادی شد به سیاهنمایی متهم کردید و یا در دادگاه و پاسگاه، همکاران رسانهایم مجبور دفاع از خود بودند، تاسف میخورم و تعجب میکنم که چگونه این مسئولان، بار دیگر، برای روز خبرنگار، پیام صادر میکنند.
آیا خبرنگار فقط برای حضور در سیل، زلزله، کرونا و آتش سوزی خبرنگار است؟ برای دفاع از عملکرد نقصان و ضعیف نیروهای جهادیتان است؟ اگر اینگونه است که باید به حال خود بگرییم و اگر اینگونه نیست پس چرا برای تجلیل از این جوانان تعلل میکنید؟
اگر این مسند ماندگار بود به شما نمی رسید، آیا به این موضوع توجه کردهاید؟ به شخصه معتقدم شان خبرنگار بسیار بالاتر از آن است که شما و امثال شما برای تجلیل از او، این کار را انجام بدهید، نه اینکه به بهانه خبرنگار، بخواهید از خبرنگار تجلیل کنید یا از جدل آنها لذت ببرید.
آن مسئول انقلابی که با نام و کمک همین خبرنگاران در میان مردم شناخته شد و توانست در مسند بشیند نیز باید بداند انقلابیگری منتظر دعوت بودن برای تجلیل از همکارانم نیست، کار انقلابی حضور خودجوش و تلاش شما برای تجلیل از رسانهای ها است، رسانههایی که شما برای یک عدد عکس، کیف میکنید و در رزومه نداشتهتان، به آن افتخار خواهید کرد.
به جد میگویم، به خود و همکاران جوانم، عطای این مسئولان را به لقایشان ببخشیم، آنها قطعا روزی خواهند فهمید که من لم یشکرالمخلوق لم یشکر الخالق.
همیشه به این موضوع افتخار کردهام که قلمم را نفروختهام، در جایی که باید، نوشتهام و در جایی که برای گذران مخارج روزمره زندگی و روزنامه و رسانه، از لحاظ مالی درآمدزایی کنم، کردهام، اما لذت واقعی در تجلیل مسئول از ما نیست بلکه آنجایی است که فریاد مظلوم به جایی نمیرسد و تو فرشته نجات میشوی، حق مظلومی را از ظالمی بگیری، آن روز تجلیل شده خدایی.
بگذارید در پایان اینگونه بنویسم، مسئولان باید بدانید که تاریخ شما را قضاوت خواهد کرد و امروز نیز قضاوت خواهید شد، مسئولان باید بدانند و همکارانم باید بخوانند، با هدیه ناچیز به بهانه روز خبرنگار، به جایی نمیرسیم و تغییری در روند حق طلبیمان ایجاد نمیشد و من باید بسیار ذلیل و ناچیز میشدم که از مسئولی هدیه دریافت میکردم، این هدایا ارزانی تو و نوش جان خودت.
نکته اینجا است، من به پایان ماجرا هم فکر میکنم، پایانی که همین خبرنگاران آن را برای ثبت در تاریخ، خواهند نوشت.
این هم بماند برای ثبت در تاریخ…