آنچه میماند صداست!
رادیو جعبه جادویی که با خلق آن، تحولی عظیم در زندگی بشر بهوجود آمد و هر نسلی از پس نسلی دیگر با آن خاطره دارد. در جمهوری اسلامی ایران برخی از پیامهای مهم رادیویی چه زیبا ماندگار شده است. «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خونین شهر، شهر خون، آزاد شد».
به گزارش بصیرنیوز، میخواهم با شما به حدود یک قرن عقبتر برگردم، زمانی که هنوز ۱۹ سال به اختراع یک جعبه شگفتانگیز زمان باقی بود، تصور کنید اینجا، الان، سال ۱۳۰۰ است، روزگارانی که مردم در حال زندگی روزمره خود به ساده ترین شکل ممکن بودند، کشاورزان در حال کشاورزی و اربابان در حال راهزنی!
هنوز خبری از سرنوشت نحوه دریافت سجل نبود و سربازی هم مد نشده بود، اینجا هنوز مردم ساعت ۴ صبح بیدار میشدند و به دور از هرگونه خبر از اوضاع یکدیگر در سراسر گیتی، به دنبال تامین رزق و روزی خود میرفتند و در نهایت فانوس یا همان لمپای ما مازندرانیها، نهایتا در ساعت ۸ شب، پایان را برای آغاز یک روز دیگر، ترسیم میکرد.
دارم به آن روزها فکر میکنم، روزهایی که در حال تبدیل شدن به یک کشور به ظاهر مدرن بودیم، روزهایی که شناسنامه آمد، خودرو آمد و هنوز صدا در گلویمان باقی مانده بود.
آن روزها کسی تصور نمیکرد که روزی صدا در کشورمان از ماندگارترین آثار باشد، روزگاری که از ۱۳۱۹ جرقه آن خورد و تا به امروز به سن ۸۱ سالگی رسید.
رادیو جعبه جادویی که با خلق آن، تحولی عظیم در زندگی بشر بهوجود آمد و هر نسلی از پس نسلی دیگر با آن خاطره دارد. در جمهوری اسلامی ایران برخی از پیامهای مهم رادیویی چه زیبا ماندگار شده است. «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خونین شهر، شهر خون، آزاد شد». موضوعی که موجب شد تا بسیاری به این نکته کلیدی واقف شوند که اگر امروز فضای مجازی، دستاویزی برای سلطنت بر مردم است، روزی این رادیو بود که از آغاز این سلطنت خبر میداد.
و حال در ۸۱ سالگی، با همه فراز و فرودهایی که شاهد هستیم، رادیو قدرتمندتر از همیشه به مسیر خود ادامه میدهد، راهی که برخی معتقد بودند با پیشرفت تکنولوژی دیگر ادامه نخواهد داشت اما به روز شدن قدرت رادیو، مانع از تحقق این کج اندیشیها است.
اینجاست که باید دلی زد به ساحل مازندران، جایی که قصه زیبای طنین صدا در گوش مردم در سواحل شمال، در کنار دریای خزر، جان بخش و مصفا است و ما به این اصل اعتقاد داریم که «آنچه میماند، صداست».
ابوالقاسم فرجی