قدر آمد تا قدر خود را درک کنیم/شبهای قدر، دراز شدن دستهای پرنیاز بسوی خداوند بینیاز
انسانی که خداوند او را آفرید تا خلیفه و جانشینش شود باید قدر خود را بداند تا بتواند خود را به طراز خلیفه اللهی برساند و شبهای قدر برای این منظور از سوی خداوند متعال طراحی شده تا با رجوع بیواسطه به خداوند و در پناه ولایت معصومین، خود را تطهیر و تصحیح کرد.
به گزارش بصیرنیوز، انسان بطور قطع آن موجودی نیست که قائم به حیات مادی و در کمند نیازها و اسارت غرائزی باشد که با سایر موجودات و حتی حیوانات مشترک است. تردیدی نیست که برای بقا جسم، نیازمند رفع نیازهای شناخته شده باشد، اما در علت و انگیزه حیات مادی و فراتر از جسمانیاتی که همچون ماده، فناپذیر و فاسدشدنی است، باید فلسفه و دلائل دیگری وجود داشته باشد که حتماً فراتر از ماده و ارزشهای دنیایی است.
محمد لجنی، کارشناس علوم انسانی، انسان را موجودی صاحب عقل و شعور معرفی میکند و اظهار میدارد: انسانها با کمی تامل و تفکر به این نتیجه میرسند که حیات مادی و این جهانی، نمیتواند تنها دلیل خلقتشان باشد. خوردن و خوابیدن و لذت بردن و درد و زجرکشیدن و نهایت پس از چندصباح دار فانی را ترک کردن، اگر در ورای خود اهداف و آرمانی را نداشته باشند، هیچ قابل پذیرش برای امنیت روانی او نیستند.
وی با بیان اینکه انسان موجودی ماورای ماده و دارای جایگاه بلند در نظام خلقت است، ادامه داد: انسان، در همه اجزای دنیا و افلاک و کهکشانها و در دل هر ذره حیات، دنیایی از نظم و انضباط را میبیند. او به هرچه نظر میافکند و به هرچه میاندیشد و حتی در اندام و درون خود، نظمی شگفت انگیز را مییابد که زنجیرهای از دلائل سهولت زندگی او را موجب شدهاند. بسادگی پی میبرد که فراتر از دلائل گردآمدن دنیایی از موجودات و مخلوقات برای زیست او، حتماً دارای رسالت و ماموریتی است.
محصول تفکر و اندیشیدن، خودآگاهی و خداخواهی است
مرتضی کمالوند، کارشناس دیگر
علوم اجتماعی، میگوید: نادیده گرفتن و بیتوجهی به تفکر و اندیشیدن، نادیدهانگاری شأن و منزلت انسانهاست و بزرگترین جفا و ظلم به انسانها در همین بیتوجهی به این خصوصیت اصلی است؛ چراکه انسان با اندیشیدن و تفکر است که به خودآگاهی و خداخواهی دست مییابد که از نیازهای اصلی و اساسی اوست.
وی با اشاره به وضعیت کنونی جوامع بشری، اظهار میدارد: امروز تمام تلاشها از سوی مستکبران و گردنکشان صورت میپذیرد تا انسانها نیاندیشند و تفکر نکنند. اندیشیدن پیرامون پرسشهای جدی در زمینه فلسفه حیات و خالق کائنات، همچنین عظمت دستگاه خلقت و بزرگی غیرقابل توصیف خداوند.
شبهای قدر، قدر تفکر را مشخص میکند
مریم صداقتپیشه، محقق و پژوهشگر اجتماعی، ویژگی انسان زیرک را استفاده صحیح از فزصتها میداند و عنوان میکند: انسان باهوش و فرصتجو، در تمام شرائط اندیشیدن را مقدم بر هر کاری قرار میدهد و در پاسخ به پرسشهای اساسی وجود خود در پهنه حیات، بیش از هر موضوع دیگر، اندیشه میکند. یکی از فرصتها، شب قدر است که در معارف دینیمان بر آن با قوت تاکید شده است. بر اساس آموزههای قرآن، شب قدر، شب تقدیر و تعیین امور حکیمانه هستی است. در این شب فرشتگان و روح به زمین میآیند و با خلیفه الهی هر زمان دیدار و ملاقاتی دارند. در این ملاقات تقدیرات هرساله رقم میخورد.
اینکه مقدرات یک ساله هر انسان در شبهای قدر و براساس میزان ارتباط فرد با خداوند، مشخص میشود و به تصویب حجت خداوند، حضرت مهدی(عج) میرسد، میتواند اقیانوسی از معرفت فوق زمینی را پیش روی انسان قرار دهد و او را سرشار از تفکر و بصیرت کند و به او انگیزه پرنشاط زندگی ببخشد.
وی اضافه کرد: تمام حوادثی که قرار است در طول سال در جهان هستی و همچنین در زندگی انسانها، اتفاق بیافتد، در این شب تقدیر، اندازهگیری، تصویب و امضا میشود. چنان که از امام باقر(ع) نقل شده است: همهی چیزهایی که بناست در طول این سال ابتدای سال آینده اتفاق بیفتد، در این شب اندازهگیری و مشخص میگردد. اعم از کارهای خیر و نیکی، شر و بدی، طاعت و معصیت خدا، تولد، مرگ و روزی. بنابراین هر چیزی که در این شب قدر مقدر و اندازهگیری و امضا شود، حتمی خواهد بود.»
(محمد یعقوب کلینی، فروع کافی، ج7، ص625).
در روایت دیگری از طریق اهل سنت نیز به همین وجه اشاره گردیده است: «انّ الله قدّر ما یکون فی ملک السنه من مطر او رزق و احیاء و اماته الی مثل هذه اللیله من السنه الاتیه؛ خداوند آن چه از باران، روزی، تولد و مرگ و میر در طول سال و تا شب قدر آینده اتفاق میافتد، در این شب تقدیر و اندازهگیری میکند.» (فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت داراحیاء التراث العربی، [بیتا]، ج32، ص28).
همچنین این دلیل را آیات قرآن نیز تأیید میکند چنانکه خداوند در یکی از آیات میفرماید: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب هر امری براساس حکمت (الهی) تدبیر و جدا میگردد.»
این پژوهشگر در ادامه یادآور شد: از امیرمومنان علی(ع) درباره وجود شب قدر در هر سال و وجود حجت خدا و صاحب آن شب در هر عصر روایتی است. امام جواد(ع) نقل میکند که امیرمؤمنان(ع) به ابن عبّاس فرمود: إِنّ لَیْلَهَ الْقَدْرِ فِی کُلّ سَنَهٍ وَ إِنّهُ یَنْزِلُ فِی تِلْکَ اللّیْلَهِ أَمْرُ السّنَهِ وَ إِنّ لِذَلِکَ الْأَمْرِ وُلَاهْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) فَقُلْتَ مَنْ هُمْ فَقَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِی أَئِمّهٌ مُحَدّثُونَ؛ شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشتها) فرو فرستاده می شود، پس از درگذشت پیامبر نیز این شب صاحبانی دارد. گفتم: آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: من و یازده فرزندم که امامان محدث هستند.
شبی که به اندازه عمر آدمی ارزش دارد
امید خواجه میری، محقق و کارشناس دینی، با اشاره به اینکه خداوند در آیات قرآن از شب قدر به کرامت و شرافت یاد کرده و آن را بزرگ و ارزشمند شمرده است. ارزش و اهمیت این شب تا آنجا است که با هزار ماه یعنی بیش از هشتاد و اندی سال برابری میکند. در حقیقت یک شب قدر، اگر بدرستی درک شود، به اندازه عمر آدمی ارزش دارد و کسی میتواند با درک آن، ره صد ساله را یک شبه بپیماید. در این شب قرآن برای اولین بار به شکل انزال دفعی بر قلب مبارک فرود آمد و ایشان به اجمال به همه حقایق قرآنی آگاه شدند. شاید در این مرتبه که مرتبه اجمال نه ابهام بود، حقیقت
قرآنی در قالب معنا بوده و به لفظی حتی لفظ عربی در نیامده باشد؛ زیرا بر اساس آیات قرآن از جمله 3 و 4 سوره فصلت، قرآن دارای دو مرتبه اصلی است: 1. مرتبه ام الکتاب: در این مرتبه قرآن در مرتبه لدن علی حکیم بدون لفظ و تنها معنا است: وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ؛ (زخرف 41)
2. مرتبه قرآن عربی: در این مرتبه قرآن به شکل لفظ در آمده و تنزل یافته است: ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم، باشد که بیندیشید.(زخرف 31)
قرآن در مرتبه ام الکتاب، لفظ نیست و تنها معنا است. در این مرتبه، قرآن همانند علم و دانشی است که در ذات هر انسان است، بیآنکه عربی، عبری و فارسی باشد؛ بنابراین در مقام تنزل میتواند عربی و عبری یا هر زبانی دیگر شود؛ چنانکه دارنده علم و دانش میتواند آن مطلب علمی خود را به هر زبانی که توانایی و دانایی دارد، در آورده و بنویسد و انتقال دهد و تنزل لفظی بخشد و معنا را به هر لفظی در آورد.
پس از آنکه قرآن به شکل اجمالی بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شد، در طول مدت بیست و سه سال بتدریج در قالب تنزیل تدریجی در قالب لفظ عربی مبین فرود آمد. البته میتواند در شب قدر قرآن به صورت لفظ عربی ولی به صورت کلی و یک جا نازل شده باشد؛ اما در سالهای دیگر قرآن به صورت موردی نازل شده باشد؛ زیرا آموزههای معرفتی و دستوری قرآن باید در مدتی به مردمان آموخته میشد که آنان بتوانند آن را تحمل کنند. از این رو با آنکه بر پیامبر(ص) یکجا نازل شده است؛ اما بر مردم در مدت بیست و سه سال قرائت و تلاوت میشود، تا آنان بتوانند آن را فهم و درک کرده و عمل نمایند؛ زیرا این حقایق بسیار سنگین بود (مزمل، آیه 5) و مردم توان دریافت یکجای آن را نداشتند. از این رو قرآن به منظور تثبیت قلب مبارک پیامبر(ص) و تلاوت آرام و آهسته و پیاپی بر مردمان ، یکجا در قالب تنزیلی فرود نیامده است؛ چنانکه تورات این گونه نازل شده است: و کسانى که کافر شدند، گفتند: «چرا قرآن یک جا بر او نازل نشده است؟» این گونه ما آن را بتدریج نازل
کردیم تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم و آن را به آرامى بر تو خواندیم.(فرقان، آیه 32)
امضاءکننده مقدرات سالانه در شب قدر
این کارشناس دینی سپس به تصویب مقدرات یکساله انسانها در شب قدر اشاره کرد و گقت: از آیات قرآن به دست میآید که مقدرات امور هستی در هر ساله بر اساس حکمت و فلسفه کلان آفرینش تعیین میشود. اما پرسش این است که این مقدرات به دست چه کسی امضاء میشود و برای اجرای آن به دست فرشتگان و روح سپرده میشود؟.
خداوند در آیات سوره قدر بیان میکند که در شب قدر اتفاقی که میافتد تنزل روح و فرشتگان برای امر است: تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهْ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ؛ در آن شب] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى هر کارى که مقرّر شده است فرود آیند.(قدر، آیه 5)
واژه تنزل در اصل تتنزل است. این واژه به شکل صیغه مضارع همانند یفرق به کار رفته تا دلالت بر استمرار در حال و آینده داشته باشد. بنابراین، نزول روح و فرشتگان تنها یک بار نبوده که در گذشته اتفاق افتاده باشد، بلکه هر ساله در شبهای قدر تکرار میشود.
این تنزل هر ساله، بر وجود مبارک خلیفهْ الله انجام میگیرد؛ زیرا تنزل تنها بر پیامبر(ص) نبوده و نیست بلکه بر خلیفه الله است که از آدم(ع) تا خاتم(ص) و سپس تا اولیای معصوم(ع) را شامل میشود. امروزه این تنزل بر وجود مبارک امام زمان (عج) است که خلیفه الله است.
از آنجا که همه فرشتگان نازل میشوند، باید هر یک ماموریت خود را در این شب به طور مشخص از خلیفهْالله بگیرد. همچنین روح که غیر از فرشتگان است ماموریت خود را در خلقت بخشی و جان بخشی به موجوداتی که در لوح محفوظ ثبت شده و باید ایجاد شوند، از خلیفهًْالله میگیرد.
به سخن دیگر، همه چیز در لوح محفوظ ثبت شده و در اختیار خلیفه الله است. این خلیفهًْالله است که به روح اعظم میگوید به چه کسی یا چیزی جان بخشی کند و او را ایجاد نماید. همچنین خلیفهًْالله است که بر اساس مقدرات الهی که در لوح محفوظ ثبت شده ، به فرشتگان فرمان میدهد که چه بخشی از کار را امسال بر اساس حکمت الهی انجام
دهند؛ زیرا او مظهر تمام اسمای الهی و مظهر ربوبیت اوست.(بقره، آیات 30 و 31 و 138؛ آل عمران، آیه 79)
لوح محفوظ را هیچ کسی جز خلیفهًْالله بهویژه چهارده معصوم تطهیر شده الهی(ع) نمیتواند مس و لمس کند.(واقعه، آیه 79؛ احزاب، آیه 33) از این رو، روح و فرشتگان باید به نزد خلیفه آیند و از او کسب تکلیف کنند.
بنابراین مسئولیت امام زمان(عج) به عنوان خلیفهًْالله اختصاص به انسانها ندارد و اینگونه نیست که ایشان تنها در جریان اموری قرار گیرند که باید در سال آینده اتفاق افتد، بلکه به این معنا است که روح و فرشتگان برای گرفتن ابلاغیه بر اساس حکمت الهی در چارچوب لوح محفوظ به نزد خلیفهًْالله (امام زمان(عج)) میآیند و ایشان است که امضا کرده و به آنان ابلاغ میکند.
به هر حال، مسئولیت امام زمان(عج) به عنوان خلیفهْالله، تلقی از مقام لدن علی حکیم به شکل مستقیم است و ایشان از لوح محفوظ آن امور را گرفته و به روح و فرشتگان پس از امضا، ابلاغ میکند و مدبرات امر، مقسمات امر و همه فرشتگان بر اساس مسئولیت و ماموریت، این امور حکیمانه امضا شده را دریافت کرده و در طول یک سال به انجام میرسانند.
شب قدر، شب اجابت دعاها
حجتالاسلام سید اکبر موسوی، استاد حوزه و دانشگاه، شب قدر را شب دعا توصیف کرد و اظهار داشت: در این شبها از دعا کردن دریغ نکنیم و به سمت خداوند دست دراز کنیم. اگر کسی بر دریافت فیوضات الهی اصرار کند حتماً آن را دریافت میکند. این شبها برای همه انسانهاست. بار عامی است که خداوند به همه کائنات داده و انسان، که اشرف مخلوقات است، بیش از همه مستوجب دریافت فوضات این شبهاست.
وی در تشریح عظمت شبهای قدر گفت: گناهکارترین انسانها در شب قدر میتوانند خود را در دریای بیکران فیوضات این شبها شستشو دهند و همچون نوزاد از مادر متولد شده، پاک شوند. براستی اگر مردم میدانستند که شبهای قدر چقدر ظرفیت بهرهگیری از مهربانیهای بیپایان خداوند را دارند، در پوست خود نمیگنجیدند و هرگز دست از دعا بر نمیداشتند.