چرا نمی‌خواهند استقلال و پرسپولیس قهرمان شوند؟

به گزارش بصیر به نقل از گروه ورزشی مشرق- پرسپوليس و استقلال از جام حذفي كنار رفتند تا سرخابي‌ها يكي از دو جام زرين موجود را از كف بدهند. حال فقط ليگ برتر مانده، آن هم با وجود رقبايي چون فولاد، سپاهان و نفت. اين يعني در بهترين شرايط فقط به يكي از دو تيم استقلال و پرسپوليس جام خواهد رسيد و آن يكي «ناكام» مسابقات را به اتمام خواهد رساند.

البته بين قهرمان نشدن آبي‌ها و سرخ ها تفاوت هايي وجود دارد. استقلال در سال هاي اخير قهرماني‌هاي مختلفي به دست آورده؛ اما پرسپوليس اكثراً فصول را نااميد كننده به پايان رسانده؛ به طوري‌كه از حداقل مورد يعني سهميه حضور در ليگ قهرمانان آسيا نيز بي‌نصيب مانده است. در كل «قهرماني» هدف اصلي تيم‌هايي چون استقلال و پرسپوليس به حساب مي‌آيد و تمام جنجال هاي فصل نقل و انتقالات و دعواهاي طول فصل نيز به سبب اين مسئله و حواشي‌اش رقم مي‌خورد؛ اما بد نيست به اين سؤال پاسخ دهيم كه نتيجه قهرماني چيست؟

چند مي‌گيري قهرمان نشوي؟ + نرود
 

این استقلال باید باز هم قهرمان شود؟
قهرمان شدن يا نشدن چه تفاوتي در عمل براي استقلال و پرسپوليس دارد؟ همين استقلال را در نظر بگيريد تا به اين مهم پي ببريد مقصودمان از طرح اين موضوع چيست؟ يادتان هست وقتي آبي‌ها قهرماني ليگ دوازدهم را به دست آوردند، عوامل اين تيم آنچنان كه بايد و شايد، خوشحال نبودند؟ خيلي‌ها از جمله سيدمهدي رحمتي از اين گلايه مي‌كردند كه اين تيم الان به امان خدا رها مي‌شود و معماي مديريتي‌اش دردسر ساز مي‌گردد. حرفشان بيراه بود؟

 نه، چون فصل قبلش را ديده و تجربه كرده بودند. استقلال با پرويز مظلومي قهرماني جام حذفي و سهميه ليگ قهرمانان را از آن خود كرده بود؛ اما به همت برخي اعضاي «سياسي» هيات مديره، تيم قهرمان در بهار و تابستان ۹۱ وارد چالش شد و روزهاي ارزشمندي را از دست داد؛ در حالي كه اصلاً دليلي نداشت اين اتفاقات بيفتد. چند ماه قبل نيز باز همين اتفاقات افتاد. در واقع عادي شده كه تيم قهرمان بشود و بعد زمزمه تغييرات مديريتي‌اش دهان به دهان بچرخد تا همه چيز «معلق» گردد.

يادتان هست همين سيدمهدي رحمتي بعد از ناكامي استقلال مقابل اف‌سي سئول چه گفت؟ او عنوان كرد قهرماني‌هاي ما در ليگ برتر و جام حذفي چه پاداشي داشته و به چشم كداميك از مسئولين آمده است؟ از تيم قهرمان كدام حمايت صورت گرفت كه حالا انتظار دارند به فينال برسيم و قهرمان آسيا شويم؟ استقلال فصل قبل اواخر تابستان به مصاف حريف كره‌اي خود رفت. با خود يك مرور بكنيد ببينيد در خرداد و تير ۹۲ چه بر اين باشگاه گذشت؟ جز اين بود كه فتح‌الله زاده از‌ آينده خود بي‌خبر بود و همين بلاتكليفي هيچ پروسه‌اي را عملي نمي‌كرد؟ استقلالي‌ها چه زماني تمريناتشان را آغاز كردند؟ چقدر زمان براي بدنسازي داشتند؟ با چه ميزان آمادگي به مصاف بوريرام و بعد اف‌سي سئول رفتند؟ آيا همين اف‌سي سئول‌ها نيز با چنين مشكلاتي دست و پنجه نرم مي‌كنند؟ با استقلال طي دو فصل اخير چه كردند؟ اگر پاداش قهرماني اين است، آيا از قهرمان نشدن آنها بايد ناراحت شد؟ امثال فتح‌الله زاده از فرداي خود باخبر نيستند.

يكي از دلايل عقد قراردادهاي يك ساله يا قراردادهايي كه به بازيكنان اجازه هر مانوري مي‌دهد، همين بلاتكليفي مديران عامل استقلال و پرسپوليس و عدم اطمينان آنها به آينده است. طرف در حد يك درصد هم كه شده پيش خود اينطور فكر مي‌كند چرا بايد تيم را با زجر ببندد، بعد يك نفر ديگر بيايد لقمه‌اي آماده تحويل بگيرد؟ اين انگيزه و رويكرد را بايد جدي گرفت كه البته باز ريشه در مشكلات بالاتر دارد.

چند مي‌گيري قهرمان نشوي؟ + نرود


یک پرسپولیس پر غصه

رويانيان امروز كجاست؟ او آمد و رفت تا امروز خبر برسد پرسپوليس ۶۰ ميليارد بدهي دارد؟ باور كنيد با اين مديران كاري كرده‌اند كه در مدت حضورشان چنان عمل مي‌كنند تا اگر در چشم برهم زدني عذرشان خواسته شد، بالايي‌ها از كرده‌شان پشيمان شوند. دروغ مي‌گوييم؟ اصلاً رويانيان روي كدام اصل و منطق كنار گذاشته شد؟ او كه تازه داشت طرح هايش به بار مي‌نشست و با فضاي حاكم بر فوتبال و الفباي آن آشنا شده بود. جز اين است كه هم وزير سابق و هم وزير فعلي سعي داشته و دارند عرصه را از لحاظ مالي بر امثال فتح‌الله‌زاده و رويانيان تنگ كنند تا خودشان پا به فرار بگذارند و نفرات موردنظرشان جاي آنها بنشينند؟

استقلال و پرسپوليس چرا بايد قهرمان شوند؟ اصلاً قهرمان شوند كه چه بشود؟ قهرماني انتظارات را بالاتر مي‌برد و امكانات بيشتري را طلب مي‌كند. آيا مديران بلاتكليف و تحت فشار گذاشته شده مي‌توانند ابزار و شرايط براي بالاتر رفتن را فراهم كنند؟ نه اجازه مي‌دهند خصوصي شوند، نه جايز مي‌دانند برخي كانال ها و ارتباطات بهره‌مند شوند و نه خود حمايتشان مي‌كنند. همين قضيه حق پخش تلويزيوني از باشگاه ها به فدراسيون كشيده شد و بعد فدراسيون به صورت جدي موضوع را دنبال كرد؛ اما يكدفعه از بالا دستور آمد توافق كنيد و بيشتر ادامه ندهيد يا جريان شكايت استقلال از كي‌روش را درنظر بگيريد. مُشتي است نمونه خروار.

سوال هایی که جوابی ندارد
استقلال و پرسپوليس متعلق به دولت و وزارت ورزش‌اند و حق مستقل عمل‌كردن ندارند اما به بحث مالي كه مي‌رسد، وزير محترم شانه بالا مي‌اندازد و جوابي نمي‌دهد. در اين شرايط قهرماني چه فايده‌اي دارد اصلاً؟ قهرمان شوند و به ليگ قهرمانان آسيا راه يابند تا در هر مرحله‌اي كه ناكام شدند بشنويم امكانات ما با حريفان قابل مقايسه نيست؟ به خدا تكراري و كسل‌كننده شده اين جريان، در پرسپوليس رويانيان رفته و پروين آمده. الان همه چيز روشن و آرماني است؛ اما ۳ ماه بعد ديدن دارد. پروين گلايه و شكايت خواهد كرد، دستش نيز به جايي بند نباشد، مي‌گذارد و مي‌رود. بعد نفر بعدي مي‌آيد و در ابتدا حرف هاي قشنگ قشنگ مي‌زند؛ اما چند ماه پس از آن از محقق‌نشدن وعده‌ها مي‌نالد.

چند مي‌گيري قهرمان نشوي؟ + نرود

پرسپوليس چند سالي است رضايت هوادارانش را جلب نكرده؛ اما استقلال چه؟ اين تيم انصافاً در داخل خوب جام مي‌گيرد و فصل قبل نيز به جمع ۴ تيم برتر فوتبال قاره كهن رسيد؛ اما وقتي به عقب نگاه مي‌كنيم، مي‌بينيم اين فوتبال پُر از چالش و دردسر است، پر از دست‌انداز و حرف و حديث است. استقلال فعلي را دريابيد، اين تيم چرا بايد قهرمان جام‌حذفي مي‌شد؟ آيا تحركات پيش از آغاز فصلش اصولي و كامل بود يا روند چند ماه اخيرش؟ آيا آبي‌ها به موقع بدنسازي و تمريناتشان را آغاز كردند؟ آيا آن زمان آرامش و اطمينان خاطر لازم را داشتند؟ آيا از لحاظ مالي اوضاع مناسب بود؟ پژمان منتظري به خاطر مشكلات مالي رفت، فرهاد مجيدي مستقلانه عمل كرد و رفت، جواد نكونام را نيز خود فراري دادند. تيمي كه اين همه ريزش دارد و مشكلات مالي هم تمركزي براي بازمانده‌هايش باقي نمي‌گذارد، چرا بايد قهرمان شود؟

قهرماني احتمالي پرسپوليس در ليگ‌ برتر چه سودي براي اين تيم و هوادارانش دارد؟ باشگاهي كه ۶۰ ميليارد بدهي دارد (طبق اعلام آقايان) براي بعد از قهرماني‌اش چه برنامه‌اي خواهد داشت؟ موفقيت مقطعي به چه كار اين فوتبال و هوادارش مي‌آيد؟ اگر قرار است سرخابي‌‌ها بعد از قهرماني در داخل، بروند در آسيا و ناکام شوند و بعد توجيه كنند فلان بوده و بهمان، آيا بهتر نيست قهرمان نشوند؟ انصافاً بازيكنان استقلال چرا بايد براي رسيدن به فينال انگيزه‌اي مي‌داشتند؟ جز افزايش دستمزد و وجود دليلي براي بازارگرمي‌هاي آينده، كدامين انگيزه نزد آنها وجود داشته و دارد تا براي قهرماني بجنگند؟ قهرمان شوند كه آقايان در وزارتخانه تحركاتشان را بابت تغيير و تحولات مديريتي آغاز كنند؟ قهرمان شوند كه دستي دستي تيمشان را درورطه بلاتكليفي بيندازند؟ نمي‌گوييم از اين فوتبال منتفع نشده‌اند؛ اما همه چيز هم پول نيست.

بازيكنان پولكي شده‌اند، درست اما با اين تفاسير موضوعات ديگر نيز برايشان اهميت دارد. از بازيكنان استقلال در اين سال ها چه تقدير «معنوي»‌اي صورت گرفته؟ غير از اين است كه بعد از هر قهرماني زيرلب زمزمه شده وظيفه‌شان بوده و با اين همه پولي كه مي‌گيرند، جز اين هم انتظاري نمي‌رفت؟ اينها «درد» است و نمي‌شود تمام وقت به اين بسنده كنيم كه بازيكنان دارند خوب پول مي‌گيرند …

***
فوتبال باشگاهي ما به كدام سمت مي‌رود؟ سپاهان پس از سالها عادت به كسب جام، احتمالاً اين فصل دست خالي مسابقات را به اتمام خواهد رساند. باشگاهي كه ثبات مديريتش زبانزد خاص و عام بود، مجدداً مديرعامل جديدي بالاي سر خود مي‌بيند. اين رفت و آمدها با افت سپاهان ارتباطي ندارد؟ مس فيناليست جام حذفي شد؛ اما در ليگ برتر مدعي سقوط است. تيمي كه در فصل جاري ۴ سرمربي داشته و در سال هاي اخير به دفعات با لوكا بوناچيچ قهر و آشتي كرده، به چه كار اين فوتبال مي‌آيد؟ تراكتور هم جور ديگر. باشگاه خوش استقبال و بد بدرقه تبريز با اين رويكرد و طرز فكر به جايي نخواهد رسيد. چه چيزي بدتر از اين كه با يك مربي به دلايل واهي قطع ارتباط گردد و بعد از چند ماه با گل و شيريني به استقبالش بروند؟ فوتبال ما از اين قهرماني‌ها چه عايدش خواهد گشت…؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا