اوکراین؛برزخ پذیرش لیبرالیسم غربی

به گزارش بصیر به نقل از بلاغ، طی هفته های گذشته بحران اوکراین به اوج خود رسید و بار دیگر  آتش زیر خاکستر تقابل تاریخی روسیه و غرب به منصۀ ظهور رسید، مخاصمه ای که نظام سیاسی اوکراین را در برزخ عجیبی از تمایلات غرب گرایانه و نیز دلبستگی های فرهنگی ،سیاسی اقتصادی و تداوم هم پیمانی با روسیه قرار داده است، گرچه پیروزی  غرب گرایان بر مسند  امور در اوکراین زمزمه هائی را مبنی بر اتخاذ سیاست های متمایل به اتحادیه اروپا را ترسیم خواهد نمود لیکن قطعاً آیندۀ نظام سیاسی اوکراین به ارادۀ ملت منوط می باشد.

با تأمل در بحران اخیر در اوکراین می توان  تقابل آمریکا و روسیه در بحران های مختلف بین المللی به ویژه در بحران سوریه را شاهد بود و ستیز دیپلماسی  این دو کشور یادآور جنگ سرد بلوک غرب و شرق می باشد،لذا شاهد شمولیت تقابل این قدرت ها در دیگر وقایع جهان به بالأخص بحران اخیر در اوکراین می باشیم.
 
بدیهی است دولت های غربی و آمریکا شکست های متعدد در پرونده سوریه در تقابل با دیپلماسی فعال و موثر روسیه  متحمل گردیدند لذا با هدف کاهش قدرت دیپلماسی موثر روسیه در منطقه به ویژه در پرونده سوریه و نیز  تقویت مواضع غرب با تحریک غرب گرایان اوکراین و حمایت صریح و آشکار از مخالفان دولت یانوکویچ در راستای اهداف سیطره گرایانه خود در آسیای میانه گام برداشتند.
 
اما ریشه بحران را باید در تفکرات غرب گرایان معترض به دولت یانو کویچ جستجو نمود  زیرا غرب گرایان در اوکراین با ساده اندیشی فراوان روابط با اتحادیه اروپا را منجر به تقویت اقتصاد بی جان اوکراین قلمداد کردند اما از آنجا که دولت های غربی در قالب حمایت از برخی نظام هایی همچون اوکراین در راستای القاء اصلاحات سیاسی و کم رنگ نمودن نقش روسیه در کشورهای میانه دنبال می کنند از این رو رئیس جمهو بر کنار شده اوکراین با رد پیشنهادات کمک های مالی نه چندان قابل توجه اتحادیه اروپا برای کشورش با تقویت ارتباط تجاری با روسیه و با پیشنهاد اغوا کنندۀ دولت پوتین در راستای احیاء اقتصاد فرسودۀ اوکراین اقدام نمود که این امر به مذاق غرب گرایان در اوکراین خوش نیامد، لذا اعتراضات و شورش های اخیر مخالفان دولت سابق اوکراین معلول تعامل دولت یانوکویچ با روسیه می باشد که با برکناری یانوکویچ و تداوم بحران های داخلی ،آرامش سیاسی اوکراین در هاله ای از ابهام قرار گرفته است.
 
در این بین آنچه باید بیشتر مد نظر قرار گیرد رویکرد خوش بینانۀ غرب گرایان در اوکراین به پیشرفت کامل اقتصادی در تعامل با اتحادیه اروپا می باشد که در نوع خود بیانگر عدم شناخت کامل جریانات سیاسی طرفدار غرب  با ماهیت سیطره جویانۀ ااتحادیه اروپا می باشد،زیرا نهادهای غربی با شعار حمایت از دموکراسی و رشد و پیشرفت اقتصاد کشورهای هدف ،در واقع  برای ایجاد تغییرات بنیادین سیاسی و سیطرۀ فرهنگ لیبرالیستی غرب   و ایجاد بحران های متعدد در این کشورها اقدام می کند که بحران اخیر اوکراین نمونه ای کامل از آن به شمار می آید.
 
در تبیین این مدعا می توان به نقش رسانه های غربی و دولت های اروپائی و امریکا در تشدید بحران اخیر اوکراین اشاره نمود،نقشی که با حمایت های آمریکا از مخالفان دولت اوکراین و حمایت سیاسی  اتحادیه اروپا تکمیل گردید و تنها  در دور روز پیش از سقوط «کی یف» بیش از ۸۰ کشته برجای گذاشت تا سیاست های این کشوربه سمت بروکسل(اتحادیه اروپا)تغییر مسیر دهد،لذا دولت های غربی همۀ تلاش خود را به کار بستند تا استقلال اوکراین را مخدوش نمایند و این کشور را به دست نشانده رهبران این اتحادیه تغییر دهند ، هم چنین سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری آمریکا در اغتشاشات اوکراین به ویژه در غرب اوکراین که غرب گرایان در آن مناطق دارای تمرکز خاصی فکری و اندیشه ای در طرفداری از غرب  می باشند بیانگر توطئه چینی دولتمردان  آمریکائی برای تغییر نظام فکری متحدان سابق روسیه و در نهایت تقابل با دولت پوتین و جبران ضعف مفرط دولتمردان کاخ سفید در بحران سوریه و دیگر وقایع بین المللی مد نظر می باشد.
 
اما با همۀ این اوصاف و کشمکش طرفداران و مخالفان غرب در اوکراین قطعا ارادۀ ملت اوکراین باید نظر نهائی را به منصۀ ظهور رساند، و با توجه به درهم تنیدگی و وابستگی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی این کشور به روسیه و کشورهای بلوک شرق  مجالی باقی نمی ماند جز اینکه تعامل مستحکم اوکراین و روسیه حتی در صورت خواست غرب گرایان اوکراینی به قوت خود باقی بماند که تحقق این امر آمریکا و دولت های غربی را به هدف اصلی خود در دخالت در اوکراین یعنی  تضعیف دیپلماسی روسیه در منطقه نخواهد رساند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا