سلیمانی: دانشجوی یهودی هم می گوید در حوزه اندیشه تربیت اسلامی حرفهای شما را قبول دارم

به گزارش بصیر به نقل از گروه فرهنگی-فرهنگ نیوز، یازدهم شعبان روز جوان نامگذاری شده است. نیرو و پتانسیلی که با توجه به ابعاد مختلف فکری و شخصیتی اش می توان جامعه ای پویا و متدین را به ارمغان آورد. مهمترین دغدغه خانواده ها تربیت نسلی است که با آنها یک نسل فاصله دارد و گاهی چنین فاصله ای به دلیل عدم شناخت و مدیریت صحیح منابع از دست می رود.

حجت الاسلام سلیمانی کارشناس امور تربیتی، به همین مناسبت و با توجه به نزدیکی آغاز فعالیت های تابستانی پایگاه های بسیج در قالب گروه های صالحین ، به تشریح این جایگاه و موضوع تربیتی نوجوانان و جوانان پرداخته است که مشروح آن در ادامه خواهد آمد:

در ۸ سال دفاع مقدس، بچه های ما بدون هیچ نوع تحصیلات مرتبط با جنگ، استراتژی آن را تغییر دادند

فرهنگ نیوز: آقای سلیمانی به صورت کلی اهداف طرح صالحین و دستاوردهای مورد نظر این طرح را بفرمایید.

در مورد طرح صالحین که بسیج ودیعه دار این طرح تربیتی است باید عرض کنم که این طرح، طرحی نو و امروزی نیست و به زمان حضرت رسول(ص) برمیگردد که بحث های معرفتی و علمی را در قالب حلقه هایی در مساجد باب کرده بودند. اما این مباحث با این سبک و سیاق در ۸ سال دفاع مقدس کارایی خود را نشان داد.

اگر به شهدا نگاه کنید مخصوصا شهدای بسیجی و سپاهی می بینید که آنها پیش از جنگ در مجامع نظامی شرکت نکرده بودند، مثلا شهید باقری تحصیلات دانشگاهی در رابطه با دفاع ملی نداشت اما در جنگ میشود طراح عملیات های بزرگی که در آنها به پیروزی رسیدیم و اصلا استراتژی جنگ را عوض کرد، ایشان قدم شمارها را ابداع کرد و جنگ را از روز به شب تغییر داد. چه میشود گه یک جوان، مسئول موفق اطلاعات عملیات جنگ میشود؟ وقتی سرنوشتش را میخوانیم می بینیم ایشان پای درس علما نشسته بودند و قوه عاقله که متصل به وحی و ملکوت است را فعال کرده بود. پایداری و مقاومت رزمندگان و مردم حاصل همین حلقات بود که قبل از انقلاب پای درس بزرگان تلمذ و کسب معرفت کرده بودند.

رهبران ما جهانی فکر می کنند/ به دنبال مدیرانی هستیم که جهانی در ساختار حکومتی دنیا تغییر ایجاد کنند

اگر شما تمام بیانات مقام معظم رهبری را در حوزه حکومت و سیاست نگاه کنید می بینید ایشان جهانی فکر می کنند. حضرت امام خمینی هم جهانی فکر میکردند. وقتی رهبران ما جهانی فکر می کنند پس ما هم باید دنبال مدیرانی باشیم که جهانی مدیریت کنند. مدیرانی که قرار باشد جهانی حکومت کنند و در ساختار حکومتی دنیا تغییر ایجاد کنند باید قوه عاقله شان فعال شده باشد. این شکل نمی گیرد مگر اینکه بچه های ما متصل به وحی شوندو قرآن اتصالشان به وحی است.

اینها همان سبک رسول الله را باید ادامه دهند و در حلقه های صالحین بنشینند تا طبق سخن امام صادق (ع) قلبهایشان با یاد آیات و روایات زنده شود و به جایی برسند که تقوا حالت مصونیت در آنها ایجاد کند. این سبک و هدف صالحین و در واقع شجره طیبه است. و خروجی بحث صالحین باید نیروهای متعهد و متخصص به انقلاب و نظام اسلامی باشند که بتوانند حکومت جهانی را اداره کنند.

فرهنگ نیوز: با توجه به شرایط روز جامعه و تمایل جوانان و نوجوانان به تکنولوژی و تغییر و تنوع ، آیا حلقه های صالحین با این سبک و سیاق مرسوم از گذشته می تواند جوابگوی ذائقه این قشر باشد؟ آیا قرار است همان شیوه سنتی ادامه پیدا کند یا راهکار جدیدی مطرح است؟

سبک صالحین اتفاقا سبک نویی است. وقتی به تعریف صالحین نگاه می کنیم که قرار است بچه ها را در سه حوزه معرفتی و بصیرتی و مهارتی ارتقا دهیم ، مثلا در زمینه مهارتی به سرگروهها عرض کردیم که مهارتهای متناسب با قشر تحت نظرشان را آموزش دهند. مثلا ما حلقه صالحین در حوزه مهندسی داریم و قرار نیست در این حوزه به سبک محلات عمل کنیم، قطعا اگر مهندسین عمران هستند باید روی سازه ها  و فعالیت های متناسب با این قشر کار کنیم.

اتفاقا بحثی را در یکی از مصاحبه ها عرض کردم و آن اینکه امروزه جذب کمتر شده و این به خاطر تغییر رفتار ما در مساجد است. قبل از انقلاب اینطور نبود که در همه خانه ها فرش و مبل و تلویزیون باشد و عمدتاً مردم وقتشان در مساجد سپری می شد و مساجد از خانه ها بزرگتر و تمیزتر و شیک تر بود.  الان هم در برخی روستاها می بینیم خانه ها کاهگلی است اما مسجد را سنگ کردند. این بود که مردم خیلی به مساجد روی میاوردند اما امروزه اینطور نیست و جذب هم قطعا کمتر میشود. امیرالمومنین علی (ع) در کتاب خصال فرمودند: علم روز باید از مساجد بیرون بیاید. صالحین این موضوع را دیده و به سرگروهها گوشزد کرده که مطابق علم روز و با توجه به فرهنگ هر محله عمل کنند. الان ما در فضای مجازی هم فعالیت های زیادی داریم، برای هر پایگاه سایتی طراحی کردیم و می خواهیم اکثر آموزشها را در فضای مجازی اجرا کنیم. خیلی از سرگروههای ما در شبکه های اجتماعی عضوند و به نحوی مفید از این شبکه ها برای تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلامی تلاش می کنند.

خروجی این فعالیت ها را هم داریم می بینیم که مدیرانی از بین این بچه ها درمیاید که نه در سطح کلان اما در چند سال آینده می توانند فرمانده حوزه و پایگاه و یا نواحی باشند که این نشان از رشد بچه هاست.

بچه های ما در سنین کودکی مکبر مساجدند اما در سنین نوجوانی ارتباطشان با مسجد کمرنگ میشود

فرهنگ نیوز: چه راهکاری در نظر گرفته شده که بچه هایی که وارد حلقه های صالحین می شوند احساس مفید بودن کنند و احساس نکنند وقتشان تلف شده؟ کما اینکه می بینیم خیلی از بچه ها بعد از ورود به دانشگاه و عضویت در انجمن ها و گروههای دانشگاه، از فعالیتشان در بسیج محلات به شدت کاسته می شود.

مشکلی که ما در بسیج داریم این است که بعضی از پایگاههای ما به صورت شکلی کار می کنند یعنی فقط شکل حلقه را درست کردند و براساس روانشناسی کودک و نوجوان کار نمی کنند. مثلا یک آفتی که در جامعه داریم این است که بچه های ما تا سن ۱۰-۱۵ سالگی مکبر مسجدند و خیلی با علاقه اینکار را می کنند اما با ورود به سن نوجوانی جلوی در مسجد می ایستند و کم کم ارتباطشان با مسجد و بسیج قطع می شود. آسیب شناسی این موضوع به این مربوط میشود که ما براساس نیازهای افراد با آنها صحبت نمی کنیم .

کودک به نفس عمل توجهی ندارد، تشویق و تنبیه او را به انجام یا عدم انجام کاری وامیدارد

در مورد روانشناسی کودک می گویند اگر می خواهید کودکی را برای تربیت در اختیار بگیرید چون کودک در سنین کودکی اصلا به نفس عمل توجهی ندارد، تشویق(ترغیب کردن) و تنبیه (آگاه کردن)، آنها را در مقررات اخلاقی قرار میدهد. مثلا اگر به کودکی حرف نادرستی آموزش داده شود کودک که معنی آنرا نمی فهمد اگر اطرفیانش بخندند و تشویقش کنند او به تکرار این حرف ادامه میدهد ولی اگر با اخم پدر و مادر مواجه شود دیگر تکرار نمی کند. البته همین تشویق و تنبیه هم آدابی دارد، همین چند وقت پیش مقاله ای از حضرت امام دیدم که نظرات ایشان در مورد تشویق و تنبیه بود و یا مثلا خواجه نصیرالدین طوسی در این حوزه تربیتی نظراتی دارد. پس سرگروههای ما باید به این موضوع توجه کنند.

نوجوان به دنبال تائید گرفتن از گروه است

در سنین نوجوانی تائید گرفتن از گروه برای نوجوان اهمیت دارد. مثلا مادری به من گفت پسر نوجوانی دارد که علی رغم اینکه من و پدرش مذهبی و نمازخوانیم و ماهواره هم نداریم پسرمان فشن شده، وقتی به او گفتم ببین گروههای مدرسه و محله و باشگاهی که پسرت با آنها در ارتباط است چگونه اند؟ گفت آنها هم فشن اند. گفتم خب! پسر شما دنبال تایید گرفتن است و آن گروهها با این تیپ او را تایید می کنند و احتمالا تا چند وقت دیگر متاثر از آنها دوست دختر هم پیدا کند.

فرهنگ نیوز: در این مواقع راهکار چیست؟

اول اینکه مردم و سرگروهها مخاطب شناسی و روانشناسی کودک و نوجوان را بدانند و اولین مرحله درمان شناسایی درد است و طبق مقتضای سنی هر کس با او رفتار شود. برعکس این هم هست و یکی از دوستانی که خیلی اهل موسیقی و گیتار و آواز بود را چند وقت بعد از اینکه مدرسه اش را به یک مدرسه اسلامی عوض کرد دیدم، چهره و لباس و رفتارش کاملا تغییر کرده بود و اهل نماز اول وقت شده بود. وقتی در یک گروه مذهبی قرار گرفته بود با این تغییرات در این گروه تایید می شد. پس اولین کار سرگروه تشکیل تیم است و هرکس را براساس قابلیت هایش شناسایی و وظایف متناسب به او محول گردد تا بچه ها در گروه هم تایید شوند هم شخصیت شان حفظ گردد و هم پست متناسب به آنها داده شود. که اگر این اتفاق بیافتد دیگر ریزش چشمگیر نداریم.الان جذب بسیج دانشجویی از محلات بیشتر است چون در محلات ابتدا فرد عضویت عادی دارد و پس مدتی با گذراندن یک تعداد ساعت آموزشی بسیجی فعال میشود اما بعد از آن و متناسب با قابلیتش به او وظیفه ای محول نمیگردد اما در بسیج دانشجویی کارهای مطالعاتی، اجرایی و… داریم که بچه ها را جذب می کند.

نگاهمان در حوزه بسیج شهری که بیشترین حوزه فعالیت ماست چون با اقشار مختلف در ارتباطیم باید نگاه ساختارمندی باشد و فرمانده هان پایگاهها باید برنامه و هدفی داشته باشند و بچه ها را به آن سمت سیر دهند و این مستلزم احساس نیاز درونی فرماندهان است ولی اگر از فرماندهی که برنامه مشخصی ندارد سوال شود چرا کاری انجام نمی دهی؟ به راحتی می گوید بسیج بودجه نمیدهد.

جوانان نیازمند استدلال منطقی‌اند

اما در مورد روانشناسی جوانان، چطور می شود که یک جوان از مربی اش تبعیت کند؟ جوانان نیازمند استدلالند (در قشر کودک و نوجوان این گونه نبود) روحانیونی که در دانشگاهها کار می کنند اگر اهل استدلال منطقی باشند خیلی موفق اند و جوانان از ایشان حرف شنوی دارند.

فرهنگ نیوز:برخی افراد با یک دید منفی، عدم اقبال به بسیج را تامین می دهند به این موضوع که نسل جوان امروز با دین و مذهب کاری ندارند. اما در کنار این موضوع می بینیم که جوانان در مراسمات مختلف مثل عاشورا، شبهای قدر، اعتکاف و … حضور پر شوری دارند. این را چگونه تحلیل میکنید؟

دانشجوی یهودی هم میگوید در حوزه اندیشه تربیت اسلامی حرفهای شما را قبول دارم

اینکه بگوییم جوانان بی دین اند را اصلا قبول ندارم اما اگر بگوییم چیز زیادی از دین نشنیده اند قبول دارم. من مربی حلقه های صالحین دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات هستم، روز اول حضورم استقبال زیادی نشد اما بعد از یکی دو تا کلاس که گذاشتم دیدم بچه ها ترغیب شدند برای حضور، الان سر کلاسم یک دانشجوی یهودی است که میگوید من دین شما را قبول ندارم اما با موضوعاتی که در حوزه تربیت انسان مطرح می کنید کاملا موافقم. من که سر کلاسها از خودم چیزی نمی گویم همه براساس آیات و روایات است و آنها هم براساس فطرت انسانهاست.

کسانی که دینداری جوانان را رد می کنند، یا مبانی اعتقادی خودشان ضعیف است یا در دهه ۶۰ گیر کردند

اما اینکه چرا بعضی ها به طور کلی دینداری جوانان را رد می کنند؟ دو دسته داریم: دسته اول افرادی هستند که کار بلد نیستند و خودشان مبانی اعتقادی و تربیتی شان ضعیف است و ما کار را به آنها سپرده ایم. دسته دوم کسانی هستند که در دهه ۶۰ گیر کردند و فکر می کنند جوان امروز در نوع پوشش باید مانند جوان دهه ۶۰ باشد. ما روایت داریم از امام صادق (ع) که فرمودند: جوان باید جوانیش را بکند. عرض شد چگونه؟ فرمودند: جوری لباس بپوشد که اگر خواست برود عروسی بتواند و اگر همان لحظه خواست برود مجلس عزا بتواند. اما ما باید چکار کنیم؟ طلبه هایی که روابط عمومی خوبی دارند در مراسمات و دانشگاهها و پایگاههای بسیج حضور پیدا کنند.

نظر شخصی من این است که دیواری از فقه و اصول بالا بردن به درد نمیخورد و ما طلبه ای می خواهیم که در دل جوانان برود و در مدرسه و دبیرستان حضور یابد. کسی را می خواهیم که مانند شب های عملیات به خط بزند. حضرت آقا فرمودند باید قرارگاه فرهنگی داشته باشیم، قرارگاه یک کلمه نظامی است. آقا می گویند شبیخون فرهنگی، ناتو فرهنگی و… ادبیات را ببینید، پس ما هم باید جهادی کار کنیم.

البته بزرگترهای ما که خط دهی اصلی می کنند باید باشند مثل آیت الله جاودان، آیت الله حائری شیرازی، آیت الله جزایری، آیت الله مظاهری و …به ایشان به عنوان مبنای فکری نیاز داریم، اما به عده ای سرباز پیاده هم نیازمندیم که اندیشه این بزرگان را به خط بزنند. البته روحانیون ما هم باید اهل درس و مطالعه باشند و اگرنه ممکن است آخر کار سر از گروه فرقان درآوریم. امروزه کمتر روحانی را می بینم پیاده راه برود، اما روحانیون قدیم یک ساعت قبل از نماز از منزل بیرون می آ مدند و  ۵ دقیقه جلوی بقالی و ۵ دقیقه جلوی قصابی و.. توقف می کردند و و اگر حکم فقهی هم از او سوال می شد با سبک آن کار آشنایی داشت و متناسب پاسخ می داد.

هنوز هم بهترین افراد ما همین جوانها هستند و طبق فرمایش مقام معظم رهبری این جوانان ما از جوانان دهه شصت بهترند. برخی فکر می کنند جوانها نمی فهمند و در بحث ها از نگاه بالا با اینها صحبت می کنند و اینها را کوچک فرض می کنند خوب طبیعی است که به جوان برمی خورد. باید اجازه دهیم جوان کامل حرفهایش را بزند و بعد ما نظرمان را بگوییم، چه اشکالی دارد اگر در یکی دو مورد با اینکه جواب را می دانیم بگوییم نمی دانم، اجازه بده بروم ببینم و بعدا جوابت را بدهم تا فاصله ما با جوان حفظ شود؟

چند سال پیش سر دیگ غذای نذری امام حسین را پخش می کردم جوانی آمد غذا بگیرد دیدم موها فشن، لباس یقه باز، ابرو برداشته و آرم فروهر در گردنش، بهش گفتم خدا وکیلی من و تو اگر بیرون همدیگر را می دیدیم چه کار میکردیم؟ گفت حاج آقا من اصلا تحویلت نمی گرفتم. گفتم من هم همینطور، اما برکت امام حسین را ببین همه مان را سر یک میز جمع کرده و بعد ۱۰ دقیقه با هم صحبت کردیم. باید ببینیم نقطه اشتراکمان با جوان کجاست.

فرهنگ نیوز: به صور خلاصه عوامل جذب و دفع را چه می دانید و اینکه چه چیز باعث می شود افراد جذب شده در پایگاهها ماندگار شوند؟

در حوزه جذب چون تهران بزرگ است و فضای فرهنگی هر پایگاه با پایگاه دیگر متفاوت است نمی توان کلی گفت مثلا در یک پایگاه مسائل ورزشی باعث جذب می شود و در پایگاه دیگر کار علمی و پایگاه دیگر کار معرفتی… اما اگر بخواهم نسخه کلی بدهم، از همه فرماندهان میخواهم با خودشان فکر کنند اولا آیا این پستی که به آنها داده شده درست است یا نه؟اگر درست است یک نقشه راه برای پایگاهشان ترسیم کنندکه مثلا در ۱۰ سال آینده میخواهند به کجا برسند؟ و بعد اهداف کوتاه مدت را تعیین کنند و بعد براساس طرح افراد را انتخاب کنندو مدعی هم نباشند و اهل مشاوره باشند که دچار آفت نشوند. مثلا در یک منطقه می خواهیم روی دانش آموزان کار کنیم، برای این می رویم و دانش آموزان رتبه اول را جذب می کنیم چون اینها و خانوده هاشان روی بحث علمی تمرکز دارند پس محیط پایگاه علمی-پژوهشی می شود و بعد از طریق کار علمی محتوای معرفتی به آنها میدهیم. یعنی جذب توسط کار علمی و تثبیت براساس کار معرفتی است و اگر فقط به یک بعد اهمیت بدهیم ریزش خواهیم داشت.اگر به حضرت امیرالمومنین (ع) هم نگاه کنیم می بینیم ایشان در همه مسائل اعم از علم و تقوا و تولید سرمایه و شجاعت و سیاست و… در راس هستند.

فرهنگ نیوز: طرح های صالحین برای گروههای تخصصی مانند بسیج مهندسین و هنرمندان و … به چه صورت است؟

برای جذب افراد در سنین بالاتر باید به بحث معاش و امنیت شان اهمیت بدهیم

براساس قرآن شما زمانی میتوانی بر جمعیتی حکومت کنی و حرفت را بپذیرند که به دو امرشان اهمیت بدهی، خداوند در سوره قریش میفرماید:” الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ”من خدایی هستم که شما را از گرسنگی سیر کردم و از ترس ایمنی دادم. اگر بخواهیم جذب بالاتر از سن جوان را داشته باشیم باید به بحث معاش و امنیت افراد اهمیت داد، منظورم این نیست که ماهانه بهشان پول بدهیم. مثلا در جامعه مهندسین ما مهندس عمران و برق و کشاورزی و… داریم که بسیجی و دارای تخصص اند، از طرفی در مراکز سپاه مثل قرارگاه خاتم الانبیا قراردادش را به چه کسانی میدهد؟ آیا بچه های ما در اینجا ها جایی ندارند؟ من اصلا نمی گویم استخدام ، اما مگر کنسرسیوم نمی کنند ، مثلا یک قرارداد کابل نوری را بین ۱۰۰ تا شرکت غیر حزب اللهی تقسیم می کنند خوب یکی از این شرکت ها هم بچه های بسیج باشند.دیگر بحث امنیت است، در بحث امنیت اجتماعی چند نوع امنیت داریم: اول احساس امنیت فردی ، دوم امنیت خانوادگی، وقتی به بحث اقتصادی فرد توجه شد به راحتی میتواند تشکیل خانواده دهد. اگر فردی که لیسانس و فوق لیسانس و حتی دکترا دارد و بیکار است، بحث کارش تامین شود شخصیت اجتماعی و خانوادگی اش هم حفظ میشود، و بعد اگر بگوییم یک قسمتی داریم به نام امنیت اعتقادی او قبول می کند چون فکرش جای دیگری متمرکز نیست . البته به همه این مسائل به صورت ساختارمند باید پرداخته شود. یکی از آفت هایی که باعث ریزش میشود همین مسائل است که من قبلا هم مطرح کرده ام اما متاسفانه نگاه آقایون این نیست.

فرهنگ نیوز: حتی گر شغل هم داده نشود و آموزش های تخصصی گذاشته شود که زمینه کارآفرینی فرد را مهیا کند، هر چند نفر می توانند با هم شرکتی را تشکیل دهند و خودشان خود اشتغالی کنند

بله اگر به صورت ساختارمند آموزش های مهارتی داده شود بسیار مفید خواهد بود. من سال گذشته گفتم اکثر بچه های ما بودجه کار کردن ندارند و بیکارند به اینها کلیدسازی یاد بدهیم که هم هزینه کمی برای شروع میخواهد و هم اینکه درآمدی دارد .

فرهنگ نیوز: در بحث بسیج اقشار مانند کانونهای مهندسین و هنرمندان و ورزشکاران و… برخی تصور می کنند قرار است مزایای خاصی به افراد داده شود، واقعا چه برنامه ای برای این قشر دارید؟ و چه اهمیتی دارد که بسیج اقشار داشته باشیم؟

اینها برمیگردد به فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند بسیج ده ها میلیونی و همچنین فرمودند هر کس به نظام اسلامی اعتقاد داشته باشد بسیجی است.

ما هم شنیدیم مثلا در مورد مهندسین و وکلا اگر فرد کارت بسیج داشته باشد به او مجوز میدهند و… البته نمیدانم واقعیت دارد یا نه؟چون حوزه فعالیت من کار تربیتی است و این موارد به حوزه خدمات و نیروی انسانی برمیگردد. اما اگر باشد چه اشکالی دارد که ما خدماتی برای این بچه ها در نظر بگیریم و اینها با این وسیله جذب شوند و روی آنها کار معرفتی انجام شود.

فرهنگ نیوز: منظورم بیشتر از نظر اهداف بود که وقتی بسیج مهندسین و حلقه صالحین مرتبط با آن را تشکیل میدهیم کاربرد و هدف چیست؟ آیا هدف این است که بگوییم در بسیج مهندس هم داریم؟ یا میخواهیم مهندسان معتقدی تربیت کنیم که کارشان را هم خیلی خوب انجام میدهند؟

اگر هرکسی جایگاه انسانی اش را بشناسد در هر کاری که باشد مفت فروشی نمی کند

جز نقاط سیاه تاریخ ماست که وقتی آقایان آمریکایی را گرفته بودند در مورد آن زمان و آزادی اینها یکسری خاطراتی ذکر شده که راست و دروغش را نمی دانم اما خوب کتابهایش را در انقلاب می فروشند، در یکی از این خاطرات آورده شده که فردی گفته من برای اینکه رئیس زندان فلان جا را بخرم ۵۰ هزار دلار کنار گذاشته بودم ، جلو رفتم و دیدم به ۵۰ دلار هم راضی میشود چه رسد به ۵۰ هزار دلار. چرا این اتفاق می افتد؟ چه زمانی یک چیزی را ارزان میفروشیم؟ زمانی که قیمت واقعیش را ندانیم. یا مثلا همین پرونده فساد ۳۰۰۰ میلیاردی امروز، فردی خودش و مملکتش را به ۳۰۰۰ میلیارد دلار فروخت.  اما ارزش حقیقی هر کسی چقدر است؟ در حلقه های صالحین روی این حوزه کار می کنیم که به افراد بگوییم در هر حوزه ای کار می کنی جایگاه انسانیت را بشناس، تو می توانی به مقامی برسی که غیر از تو و خدا فاصله فقط یک رنگین کمان باشد. مقام تو مقام آدمیت است و خداوند تمام کائنات را برای تو آفریده و می شود که یکسری از صفات خداوند هم در تو متجلی شود از جمله خلق کردن.

هر مسئولیتی که در دست شما عزیزان می باشد تنگه احدی است که می بایست از آن پایداری کنید

امیرالمومنین (ع) فرمود: ارزش هرکس به اندازه آرزوی اوست. حالا یکی چشمش را می بندد و یک گوشی با فلان امکانات را آرزو میکند! اگر مهندس ما ارزش خودش را بداند در حوزه فعالیتش مفت فروشی نمی کند. حلقه صالحین اقشار کمک می کند که فرد توحیدش قوی شود و قدر و اندازه خودش را بفهمد و اعتقاداتش محکم شود آن وقت برای نظام هم خوب کار می کند.

مقام معظم رهبری می فرماید: هر مسئولیتی که در دست تک تک شما عزیزان می باشد تنگه احدی است که می بایست از آن پایداری کنید و از کمبودها ناله نکنید و سرخورده نشوید. اول ماموریت، آخرهم ماموریت. نه اول امکانات ، بعد ماموریت. اگر مهندسی که باید ساختمانی را تایید کند فکر کند اینجا تنگه احد است چگونه عمل خواهد کرد؟ یا رفتگر شهرداری بداند اینجایی که جارو میزنم تنگه احد است و اگر کارم را درست انجام ندهم و کودکی آشغال زیر پایش برود و زمین بخورد مسئولیتش با من است چگونه عمل میکند؟ این نوع نگاه کار کردن افراد را الهی میکند.

فرهنگ نیوز: با تشکر از شما اگر  در پایان نکته  خاصی مدنظر دارید، بفرمایید.

حلقه های صالحین نه جدید است و نه طرحی بوده که مثلا در اهواز اجرا شده و الان آورده باشیم در تهران اجرایش کنیم. ما براساس فطرت آدمها کار می کنیم و همانطور که آیات و روایات روی بچه یهودی اثر دارد روی بچه مسلمان هم اثر دارد، اما اینکه تاثیرش کم و زیاد می شود به این برمی گردد که ما باید فرماندهانی انتخاب کنیم که خودشان روحیه تربیتی داشته باشند و به مرحله ای از تربیت رسیده باشند.

از طرف دیگر کار تربیتی زمان می برد. امام سال ۴۲ فرمودند سربازان من در گهواره هایشان هستند و سال ۵۷ هر کدام از این بچه ها ۱۶ – ۱۷ ساله بودند و به میدان آمدند.

کسانی که کار تربیتی میکنند باید علمشان را بالا ببرند. امیرالمومنین در سخنی یکی از وظایف حاکمان را بالا بردن علم خودش و زیردستانش برمیشمارد. همه باید تاریخ اسلام و سیر ادیان و سیره نبوی و سیره ائمه را بخوانند تا بتوانند الگوگیری مناسبی داشته باشند زیرا اولین روش تربیتی الگویی است. مثال شهید باقری را عرض کردم، بچه ها باید بدانند که ایشان فرد خاصی نبود و شخصیتش دست یافتنی است. همه و به خصوص سرگروهها اگر مطالعه کنند می توانند به سوالات پاسخ دهند و الا اگر نتوانند به سوالات پاسخ دهند از بی سوادی دلسردی حاصل میشود. سرگروهها باید بررسی کنند که نیازهای افراد چیست و طبق آن عمل کنند. مثلا وارد حلقه ای شدم دیدم برای بچه های سوم دبستان تفسیر زیارت جامعه کبیره بیان می شود این اشتباه است، سیر تربیتی بچه ها در آن سن باید در قالب بازی باشد.اگر به این موارد اهمیت داده شد شجره طیبه صالحین که جزو فرامین مقام معظم رهبری هم هست به ثمر می نشیند.

تقریبا دو سال پیش با یک سری از بچه های جنگ رفتیم پادگان دوکوهه، دیدم پادگان حال و هوای دیگری دارد. روی ساختمانها نوشته شده بود گردان حبیب، گردان مالک، گردان میثم…زمان جنگ افراد این گردانها با هم فرق داشتند مثلا گردان میثم داش مشتی های جنگ بودند، گردان حبیب اتو کشیده ها بودند از هر دو قشر بودند. بعضی ها که به شهادت می رسیدند حتی روی سینه شان خالکوبی بود. فکر می کردم دوکوهه مثل یک کوره آدم سوزی بود که حسابی شعله ور شده بود و هر که به آنجا وارد می شد حال و هوای آنجا را می گرفت.

شما وقتی وارد دوکوهه می شدی فرمانده لشگر و گردان را اگر نمی شناختی باید پرس و جو می کردی تا پیدایش کنی چون خیلی عادی بین بچه ها بود. اما شب عملیات فرماندهان کاملا مشخص بودند، سرستون بود، تیر اول برای خودش بود، روی پد عراقی ها وقتی می دوید تیر مستقیم را که می دید اگر می نشست ۳۰۰ نفر پشت سرش می نشستند. اگر قرار است در اوضاع فرهنگی امروز کار تربیتی کنیم فرمانده ما باید مانند فرمانده زمان جنگ باشد.

ما بیاییم در پایگاه مان را برای مدتی ببندیم، هر کسی را نپذیریم. با جمع کردن خوبها اجازه دهیم آتش حسابی بگیرد، بعد هر که وارد شود رنگ بقیه را خواهد گرفت اما آتشی که شعله ور نشده را اگر هر چیزی که راحت آتش نگیرد رویش بریزیم، آتش را هم خاموش می کند.از طرف دیگر آدمها نسبت به درهای بسته حریص می شوند و نه به درهای باز. الان مدرسه مفید مگر چه می کند؟ همان موارد درسی آموزش و پرورش را تدریس می کند اما چون در را بسته و با آزمون راه میدهد همه به آن سمت اشتیاق دارند البته آن هم برای بچه ها برنامه های مناسبی میگذارد. چه اشکال دارد ما هم برای مدتی به صورت گزینشی افراد را بپذیریم و فرماندهان کسانیکه خوب عمل نمی کنند را حتی اخراج کنند. برخی می گویند جذب کم میشود، خوب کم بشود اما در مقابل ۵ سال بعد نتیجه کار با همین تعداد شاید اندک چشمگیر خواهد بود. آن موقع است که یک جو خیلی خوب در پایگاهها ایجاد میشود و آن آتشی که باید حسابی شعله ور شده و بعد از آن هرکسی وارد شود هم رنگ و حال و هوای پایگاه را خواهد گرفت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا