گزارش از قربانیان توسعه مدیریت شهری

ضرورت بررسی دلایل تخریب باغات و قطع درختان

به گزارش بصیر،  تهران تا همین سه چهار ماه پیش در فرمانیه، خیابان نارنجستان یک پارکی داشت، پارکی با ۱۴۰ درخت مثمر و غیرمثمر که لابه‌لای انبوه برج‌ها و ساختمان‌های سر به آسمان کشیده در شمیران، درخت‌هایی داشت که نفس می‌کشیدند و نفس کشیدن را برای مردم این شهر پر از دود آسانتر می‌کردند، اما یک روز لودرها آمدند و نفس‌هایشان را بریدند. حالا دیگر قطع درخت و برداشتن نام و نشان پارکها و فضای سبز آن قدر آسان شده که اره‌های برقی و لودرها منتظر تاریکی هوا نمی‌شوند.

ساری هم تا همین دو سال قبل در روستای گرجی‌کلا و در امامزاده‌اش یک درخت ۸۳۰ساله داشت که به شدت مورد علاقه و احترام مردم روستا بود ولی آن درخت تنومند هم یک روز صبح ساعت ۷ صبح درحالی که مردم خواب بودند، به زمین زده شد.

مسببان قطع درخت‌ها و تخریب پارکها قطعاً با مجوز این کارها را می‌کنند ولی مجوز هرچه و از هرکه باشد نمی‌تواند پاسخی منطقی جز منافع  شخصی و گروهی داشته باشد، منافعی که به بهای نابودی درختان و جنگلها تمام می‌شود و این بهایی بسیار سنگین است.

یکی از ساکنان کوچه نیلوفر در خیابان نارنجستان که شاهد قطع درختان در فرمانیه تهران بوده است می‌گوید: «یک روز آمدند و با لودر و کلی ماشین دیگر آن قدر مجهز بودند که درختان را نیم‌ ساعته قطع کردند. ما هم هرچه اعتراض کردیم فایده‌ای نداشت، زنگ زدیم شهرداری و کلانتری اما وقتی آنها آمدند ۱۲ ردیف اصلی درختان یعنی بخش عمده آنها را بریده بودند.» البته پرونده پارک خیابان نیلوفر و درختانش که دیگر نیستند، روی میز شورای شهر تهران است. اما نتیجه؟!

رئیس کمیته محیط‌زیست شورای شهر درمورد اینکه چرا این پارک تخریب شده می‌گوید: «این ملک فضای سبز محلی بوده که بیش از ۲۰سال است مردم از آن استفاده می‌کردند. پارک، شبکه کامل آبرسانی داشته، روشنایی داشته و سالهاست مورد استفاده مردم محل بوده که ناگهان کسی خود را مالک این زمین معرفی کرده است و حتی مأموران شهرداری ناحیه هم رفته‌اند که از قطع درختان ممانعت کنند، نتوانسته اند.»

وی البته از برخورد قانونی با مالک این پرونده (که البته یک نهادی درباره این پارک ادعای مالکیت کرد و سپس به شخص سپرده شده) و عوامل قطع درختان خبر می‌دهد و می‌گوید: «براساس قانون، هرکس عالمانه و عامدانه درختی را از بین ببرد، این زمین باید به نفع مردم مصادره شود و در اختیار شهرداری قرار گیرد و ما هم طبق قانون از طریق شورای شهر و هم از طریق سازمان پارکها و فضای سبز علیه کسی که درختان را از بین برده شکایت کرده و این ملک را به نفع شهرداری تهران مصادره خواهیم کرد.»

وقتی رأی در دیوان عدالت شکسته می‌شود!

محمدمهدی تندگویان، عضو کمیسیون ماده۷ باغات در شورای شهر تهران با اشاره به اینکه خوشبختانه   به غیر از موارد فوق مشکل قطع درختان کمتر شده و درمورد فضای سبز هم در شورای شهر و شهرداری شاهد عملکرد بدی در برخورد با متخلفان نیستیم، به گزارشگر کیهان می‌گوید: «رأی کمیسیون ماده ۷ شهرداری و سازمان پارکها درمورد تخلفات و فضای سبز صادر می‌شود و به صورت قاطع با آنها برخورد می‌شود ولی مشکل اصلی در قوه قضاییه است.»

از  تندگویان می‌خواهیم توضیح بیشتری در این مورد دهد، می‌گوید: «ما برای کسانی که اقدام به قطع درخت کرده‌اند رأی صادر می‌کنیم و آنها را به قوه قضاییه ارجاع می‌دهیم ولی طی ۷ سال گذشته حتی یک مورد برخورد از سوی قوه قضائیه با متخلفان قطع درخت نداشته‌ایم! مثلاً آیا خود شما شنیده‌اید که کسی را به خاطر قطع درخت حبس کنند یا زمینش را مصادره نمایند؟!»

وی در ادامه می‌گوید: «متأسفانه در قوه قضائیه و در دیوان عدالت اداری مالکان خصوصی حقوقشان بر حقوق عمومی اولویت دارد و آراء به نفع اشخاص در دیوان عدالت اداری شکسته می‌شود و اشخاص به راحتی تخلف می‌کنند و درختان قطع می‌شود و قاضیان رأی‌ها را می‌شکنند و متخلفان به ساخت و ساز می‌پردازند و وقتی این معضل پیش می‌آید اقدامات ما هم به نتیجه نمی‌رسد.»

عضو کمیسیون ماده ۷ باغات در شورای شهر می‌گوید: «جایگاه فرادستی ما باید قاطعانه برخورد کنند تا باغها و پارکها به نفع عموم مردم مصادره شود.»

وی با اشاره به اینکه ما طبق قانون زمین را مصادره می‌کنیم و وضعیت باغها را مورد بررسی قرار می‌دهیم و تشکیل پرونده در شهرداری صورت می‌گیرد، می‌گوید: «۶۰۰-۷۰۰ پرونده راکد داریم و از قوه قضاییه درخواست شده که با متخلفان تخریب باغ برخورد شود ولی قوه قضاییه به دلیل برداشت قضایی قضات حقوق مالکان شخصی را مورد ارجحیت قرار می‌دهد.»

به او می‌گویم آیا برای حل این مشکل با قوه قضاییه به توافقی نرسیده‌اید، می‌گوید: «شورای مشترکی بین ما، قوه قضاییه و دیوان عدالت اداری تشکیل شد و به نقاط مشترک هم رسیدیم ولی قوه قضاییه فرادست ماست و ما نمی‌توانیم بگوییم قوه قضاییه تخلف می‌کند، ولی از قوه قضاییه تقاضا داریم به موضوع به عنوان یک مسئله عمومی و حقوق فردی توجه کند و حقوق مالکان را بر حقوق مردم ترجیح ندهد.»

درختان، منابع اصلی حیاتند

درخت و درختکاری به عنوان یک ضرورت در زندگی انسانها باید مورد توجه قرارگیرد و جدای از بحث فضای سبز که طراحی مناظر و نکاتی از نظر روانی را به دنبال دارد، وجود درخت و فضای سبز و اکسیژن، به عنوان یکی از منابع اصلی حیات ما محسوب می‌شود. زندگی بدون در نظر گرفتن نقش درخت که تثبیت کننده اکسیژن است غیرممکن خواهد بود.

دکتر مصطفی جعفری، رئیس دبیرخانه بین‌المللی آی‌جی‌او در مؤسسه مراتع و جنگلهای کشور در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان با اشاره به اینکه در جاهایی که فضاهای مسکونی، تجاری و صنعتی ایجاد می‌شود، ضرورتا فضای سبز افزایش می‌یابد، می‌گوید: «با توجه به میزان سموم و ضایعاتی که در سطح هوا در شهرهای بزرگ وجود دارد، به همان میزان باید حجم درختان هم افزایش یابد. یک ماشین مقدار زیادی از اکسیژن را برای سوخت استفاده می‌کند واین خلأ ایجاد شده (یعنی کم شدن درخت) باعث صدمه به زندگی و سلامت مردم می‌شود.»

وی می‌گوید: «وقتی ماشین ۶ سیلندر وارد شهر می‌شود و ایجاد آلودگی می‌کند، به اندازه چندین درخت که در طول سال اکسیژن تولید می‌کنند، اکسیژن مصرف می‌کند. در فضایی مثل شهر تهران که بی‌رویه و بدون قانون و بدون طرح جامع، در نقاط خالی بیمارگونه ساخت و ساز می‌شود، عرصه‌های خالی تبدیل به یک مجموعه شلوغ و پرجمعیت با چندین ماشین می‌شود و این غیرطبیعی است.»

شاید بگویید توسعه شهر ضرورت است ولی باید گفت چه ضرورتی را می‌توان منهای طرح جامع تشخیص داد.

فضای سبز داخل طرح جامع

دکتر جعفری معتقد است فضای سبز را باید داخل طرح جامع در نظر گرفت. فضای سبز با میزان جذب Co2 توسط درخت و فضای سبز و پارکها، می‌تواند ما را در یک آرامش نسبی قرار دهد و این در حالی است که خود نیازهای شهری، نیازهای دیگری از جمله آب را به دنبال دارد که ما در تامین همه آنها هم مشکل داریم.»

وی می‌گوید: «درگذشته که جمعیت کمتر بود، تعداد باغات مثلا در اطراف تهران بیشتر بود از جمله پارک سرخه‌حصار و… و اکسیژن مورد نیاز برای فضایی که جمعیت محدود داشت را تامین می‌کرد ولی الان به عنوان توسعه شهرها که یکی از عوامل منفی برای ایجاد آلوده کننده‌هاست خودمان را توجیه می‌کنیم و منبع فضای سبز را از بین می‌بریم.»

به او می‌گویم: ولی وقتی شهرها توسعه می‌یابد، چمن‌کاری و فضای سبز شهری هم افزایش می‌یابد این آلودگی را خنثی می‌کند، اما آقای جعفری در توضیحات دیگری می‌گوید: «بله فضای سبز قادر به مقابله با آلودگی‌هاست. شاید فضای سبز توسعه یابد ولی این فضای سبز، فضای سبز چمن است که خودش نیاز به آب زیاد دارد و در شرایط خشک اقلیمی با مشکل مواجه است و میزان هزینه‌ای که در فضای سبز شهری می‌کنیم خیلی بالاست، ما باید در نظر بگیریم برای هر اقدام عمرانی خود را مجاز ندانیم که باغها را تخریب کنیم خانه‌سازی کنیم و جنگل را تخریب کنیم و جاده بسازیم.»

جزایر حرارتی در شهرها

وقتی برجهای عظیم تجاری و مسکونی گسترده روز به روز در حال افزایش باشند طبیعی است که فضای تنفس را برای ما تا حدی نامطلوب می‌کند که سلامتی همه در معرض خطر قرار می‌گیرد. علاوه بر آن باید به فشار گازهای آلوده‌کننده که در مباحث تغییر اقلیم به گازهای گلخانه‌ای مشهور است هم اشاره کرد که ایجاد فضای نامناسب می‌کند و باعث افزایش دما و جزایر حرارتی در شهر می‌شود.

دکتر جعفری در ادامه به بحث تغییر اقلیم اشاره کرده و در توضیحات بیشتری می‌گوید: «آمار تغییر اقلیم موضوعی هشدار دهنده برای ماست، از نظر اقلیمی شاهد افزایش دما و محدودیت بارش و محدودیت جدی آب در منطقه هستیم. اگر در برنامه‌ریزی‌ها به تغییر اقلیم توجه نکنیم. تغییر اقلیم موجب طوفان ریزگرد و خشک شدن تالابها می‌شود و این علیه سلامت جامعه و تهدیدی برای ما می‌شود.»

وی به نکته مهم دیگری هم اشاره کرده و می‌گوید: «چاههای بی‌رویه و غیرمجازی که در مناطق  مختلف حفر می‌شود از عواملی است که باید به صورت مجموعه‌ای به آن نگاه کرد. اگر در مورد جنگل و فضای سبز صحبت می‌شود ناچاریم آن را در فضای شهری و در قالب طرح جامع به آن بپردازیم، نه آنکه هر بخشی برای خود به موضوع نگاه کند که زراعت تبدیل به ساختمان و باغ تبدیل به برج شود.»

وی می‌گوید: «در تهران از شمیران به جنوب، تمام باغاتی که زمانی فضای مطلوبی را ایجاد می‌کرد، الان به برج تبدیل شده و به طرق مختلف خرد و تفکیک شد و مثل طنابی است که با توجیهات مختلف دور گلوی خود قرار می‌دهیم و هر لحظه از زندگی را برای خود تنگ‌تر می‌کنیم. از نظر روحی و روانی باید به این نکات دقت شود.»

جنگل‌های هیرکانی و عصر یخبندان

جنگل‌های هیرکانی در پس تاریخ مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته عصر یخبندان را پشت سرگذاشته و به جای آنکه ما در حفظ آنها کوشا باشیم، تیشه به ریشه درختان این جنگلهای زیبا می‌زنیم. جنگلهای شمال کشور مثل یک فسیل زنده برای ما با ارزش است باید در حفظ و نگهداری آن بکوشیم و بدون آنکه اولین قربانی ما درخت و تغییر کاربری درخت باشد به توسعه شهری بپردازیم.

مهندس بهزاد انگورج، معاون امور جنگل‌های شمال کشور در پاسخ به این سوال که چرا مدیریت شهری ما به سمتی می‌رود که درخت را مانع توسعه شهرها می‌داند و جنگلها را به خاطر ایجاد جاده و راه نابود می‌کند، می‌گوید: به عنوان معاون امور جنگل‌ها و مرجع صادر کننده پروانه قطع درختان جنگلی در کشور باید اذعان داشته باشیم که اختیارات سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در صدور پروانه قطع درختان بسیار محدود است. درخت حرمت خاصی دارد و نمی‌توان به جز موارد برشمرده در قانون، درخت را قطع کرد. در مجموع اگر هدف گم شود یا کم‌رنگ گردد، انگیزه لازم برای کاشت نیز از بین می‌رود. بنابراین کاشتن را باید برای برداشتن مقرر کرد تا انگیزه کاشت مخدوش نگردد.»

مهندس انگورج به مضررات تخریب جنگل‌ها هم اشاره کرده و می‌گوید: «ساخت و سازها، جاده‌سازی و… می‌تواند در چارچوب توسعه اقدامی قابل قبول فرض شود، اما گاهی در عملیات اجرایی با تبعات نامطلوب، موجب نگرانی آحاد جامعه می‌گردد.

در سال‌های اخیر محدودیت‌ها در بخش منابع طبیعی در اجرای قانون افزایش بهره‌وری سبب شده تا فرایند احداث امور زیربنایی کشور در یک روند کنترل شونده قرار گیرد و تا حدودی امکان‌سنجی و درج محاسبات اقتصادی و تعیین و تادیه خسارت داشته باشد اما ساخت‌وسازها در اراضی زراعی و باغی بسیار نگران کننده است.

وی اضافه می‌کند: «فرایند ساخت‌وساز مسکونی عمدتا خوش‌نشینی در مناطق خوش آب و هوا که اراضی بالا دست حوزه‌های آبخیز را شامل می‌شود، علاوه بر تغییر کاربری سبب افزایش روان آب سطحی و بروز سیل می‌گردد. ولی فرایند ساخت‌وساز در حاشیه شهرها متاثر از پدیده شوم مهاجرت  است و سبب شده بسیاری از اراضی مناطق دور دست کشور رها شود و پدیده مهاجرت شکل گرفته سبب ایجاد آسیب‌های جدی به مدیریت شهری می‌شود. درهرحال بهنجاری فقط به حیطه امور اجتماعی محدود نمی‌شود و منابع طبیعی در اراضی همجوار شهری به طرق مختلف از جمله سکونت یا زباله یا نخاله یا تخریب می‌گردد.»

از وی می‌خواهم نکاتی در مورد اهمیت درختان و وجود جنگل‌ها برایمان بگوید. معاون امور اداره جنگل‌های شمال کشور با اشاره به اینکه درختان نقش مختلفی ایفا می‌کنند و ریه جامعه شهری محسوب می‌شوند به ذکر این فواید می‌پردازد و می‌گوید: «جذب Co2 و تولید اکسيژن، بارزترین نقش درخت است. سرانه فضای سبز شهری- ملی، شاخص توسعه یافتگی است و افزایش سرانه جنگل یک تکلیف قانونی است و دولت مکلف است از ۱۷درصد به ۲۵درصد سرانه جنگلی را بهبود بخشد، اما با توجه به محدودیت‌های مالی و اجرایی این امر تحقق نیافته است. تلاش دراین امر و افزایش سرمایه‌گذاری در مدیریت منابع طبیعی بسیار با اهمیت است. مردم و کشور در شرایط فعلی با پدیده خشکیدگی بلوط در جنگل‌های زاگرس و پدیده خشکیدگی شمشاد در جنگل‌های شمال کشور مواجه هستند، این دو پدیده می‌تواند تهدیدات جدی زیست بومی تلقی شود.»

 

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا