عراقچی :به مذاكرات غيرهستهاي ايران و آمريكا خوشبين نيستم
به گزارش بصیر به نقل از فرهنگ نیوز ، مذاكرات هسته يي ايران، بحران غزه، ناآرامي ها در عراق و ادامه فعاليت هاي بي حد و حصر داعش، گره انتخاباتي در افغانستان و ادامه بحران هاي پراكنده امنيتي در سوريه. منطقه خاورميانه گرفتار چند پرونده ويژه شده است: پرونده هايي كه رفع و رجوع آنها نه تنها به همراهي هاي كشورهاي منطقه يي نيازمنداست بلكه نوعي از همكاري هاي منسجم بين المللي را هم مي طلبد. به نظر مي رسد همكاري هاي ايران به عنوان قدرت منطقه يي كه در تمام پرونده هاي ذكر شده از قدرت مانور قابل توجهي برخوردار است با ايالات متحده كه در بسياري از اين پرونده ها نقش مستقيم و غيرمستقيمي را بازي كرده است، مي تواند شاه كليد پايان يافتن بسياري از اختلاف ها باشد. از عمر دولت تدبير و اميد يك سال مي گذرد و اين در حالي است كه رابطه تهران – واشنگتن تنها بر سر ميز مذاكرات هسته يي تعريف مي شود. پايان دادن به گره ۱۰ ساله در مذاكرات هسته يي ايران با ۱+۵ اصلي ترين اولويت دولت اعتدالگراي ايران در جريان مذاكره با اروپايي ها، امريكا، چين و روسيه است. سيد عباس عراقچي، معاون حقوقي و بين الملل وزير امور خارجه در گفت وگوي اختصاصي با «اعتماد» تاكيد مي كند كه حجم بي اعتمادي هاي ايران به سياست هاي امريكا به اندازه يي است كه همكاري هاي وسيع تر ميان دو كشور در پرونده هايي جز پرونده هسته يي بعيد به نظر مي رسد. اين عضو ارشد تيم مذاكره كننده ايران با توجه به تعيين ضرب الاجل زماني ۲۴ نوامبر براي پايان مذاكرات در قالب برنامه اقدام مشترك ميان ايران و ۱+۵ تاكيد مي كند كه در صورت عدم امضاي متن توافق جامع در اين تاريخ، هم راه براي مذاكره به گونه يي ديگر هموار است و هم مسير بازگشت دو طرف به پيش از ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳٫ متن اين گفت وگو به شرح زير است:
آنچه در غزه گذشت و مي گذرد يك جنايت روشن و جنايتي عليه بشريت است كه در مقابل چشمان و دهان هاي بسته شوراي امنيت و سازمان ملل متحد صورت گرفت. اين واقعيتي است كه شوراي امنيت سازمان ملل كه مسووليت برقراري صلح را بر عهده دارد در اين ماجرا به نوعي انفعال دچار شده و عملامجوز وقوع جرم هايي كه مصداق بارز جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي عليه مردم غزه است را صادر كرده است. نياز امروز براي كمك به مردم غزه اين است كه صداي جامعه بين المللي شنيده شود. اين صدا بايد پيام محكمي را به قدرت هاي جهاني برساند تا به نوعي همگان را متوجه فجايعي كند كه در آنجا مي گذرد. آنچه در نشست يك روزه كميته فلسطين جنبش عدم تعهد انجام گرفت همين بود كه از سوي ۱۲۰ كشور جهان يك صدا و پيام بلند به گوش سازمان ملل و شوراي امنيت و رژيم صهيونيستي و حاميان اين رژيم برسد كه جامعه بين المللي نگران جنايت هايي است كه در حال رخ دادن است و خواهان توقف اين جنايات است. اهميت اين موضوع در اذهان بين المللي به اندازه يي بود كه زماني كه جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد علاوه بر ۱۳ عضو كميته فلسطين، ساير اعضاي عدم تعهد هم مي توانند در نشست اين كميته شركت كنند، ۳۵ كشور ديگر هم اعلام آمادگي كرده و نمايندگان خود را به تهران و به اين جلسه فرستادند. اولين و مهم ترين خواسته اين كميته متوقف شدن حملات رژيم صهيونيستي، رفع محاصره غزه، بازگشايي گذرگاه ها، ارسال كمك هاي انساني و امدادرساني به مردم غزه و انتقال مجروحين بود. در كنار اين مطالبه هاي اصلي، كميته از شوراي امنيت خواست كه به وظايف خود عمل كرده و انتظارهاي جامعه حهاني را با تصميم گرفتن به نحوي كه منجر به توقف اين جنايات شود، برآورده سازد. در كنار اين درخواست از شوراي امنيت و با توجه به نااميدي اي كه از تشكيل جلسه اين شورا وجود داشت، شركت كنندگان در اين نشست يك روزه خواهان برگزاري جلسه فوري مجمع عمومي سازمان ملل شدند. علاوه بر اين از دادگاه كيفري بين المللي خواسته شد كه با ورود به اين بحث جنايت عليه بشريت را كه در غزه رخ داده بررسي و با آن برخورد كند. آزادسازي اسرا، قطع ارتباط سياسي كشورهايي كه هنوز با رژيم صهيونيستي در ارتباط هستند و قطع همكاري هاي اقتصادي با اين رژيم هم از ديگر درخواست هاي حاشيه يي كميته بود.
از بدو شروع بحران، وزارت امور خارجه تلاش هاي متعددي را آغاز كرد كه بحث برگزاري كميته فلسطين جنبش عدم تعهد تنها يكي از اين تلاش ها بود. يكي ديگر از اين تلاش ها، تماس هاي تلفني و مستمري بوده است كه وزير امور خارجه با وزراي خارجه كشورهاي ديگر از جمله همتاهاي اروپايي خود و نيز خانم كاترين اشتون برقرار كرده است. شايد اين تماس تلفني نخستين تماسي بود كه با خانم اشتون در طول يك سال گذشته براي بحث در خصوص موضوعي غير از پرونده هسته يي برقرار مي شد.
طرف هاي مقابل ما ادعا مي كنند كه در رفع تحريم ها همواره از الگوي تعليق و سپس لغو پيروي كرده اند. اين مساله به اين شكل مورد پذيرش ما نيست. مذاكرات در اين خصوص ادامه دارد و يكي از موارد اختلافي ما همين است و من هم وجود اين اختلاف را انكار نمي كنم
مذاكرات هسته يي به مدت چهار ماه ديگر تا ۲۴ نوامبر تمديد شد. همه ما تا حدودي با اما و اگرهاي اين مذاكرات آشنا هستيم اما سوال اساسي كه وجود دارد اين است كه دستاورد عملي و فني ايران و ۱+۵ در شش ماه گذشته چه بود؟ ظاهرا هنوز برسر هيچ كدام از موضوع هاي اساسي توافق كامل حاصل نشده است.
پرونده رآكتور آب سنگين اراك همچنان يكي از مسائلي است كه پرونده هسته يي ايران را سنگين كرده است. اخيرا شما رسيدن به توافق در اين خصوص برخلاف ادهاي خانم وندي شرمن را تكذيب كرده ايد. چرا با وجود راهكارهاي فني منطقي براي پايان دادن به اختلاف ها، اين رآكتور همچنان يك گره اساسي در مذاكرات است؟
طولاني تر كردن زمان گريز هسته يي ايران، اين عبارتي است كه به كرات از زبان مقام هاي امريكايي شنيده مي شود و ظاهرا خط قرمز امريكا هم در مذاكرات هسته يي با ايران است. وضعيت اختلاف ايران با ۱+۵ در اين خصوص چگونه است؟
چه راهكارهايي براي جلب نظر غرب دراين خصوص وجود دارد؟
يكي از راه ها براي پايان دادن به اين نگراني ها پذيرش برخي محدوديت هاي موقتي و نظارت هاي بيشتر است. ايران با پذيرش اين مسائل تا حدي كه در چارچوب برنامه هاي جمهوري اسلامي ايران بوده و حقوق هسته يي ايران را زير پا نگذارد، مشكلي ندارد. فكر مي كنم به جاي بحث در خصوص گريز هسته يي بايد در خصوص اعتمادسازي صحبت كنيم. اعتمادسازي هم بحثي كاملادو طرفه است. همان گونه كه از ما خواسته مي شود مسيري را براي جلب اطمينان آنها برويم، غرب هم بايد اطمينان ملت و دولت ايران را جلب كند. مردم ايران به هيچ وجه به تعهدات غربي ها و وعده هاي آنها اطمينان ندارند.
بنابراين نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه پس از امضاي احتمالي توافقنامه جامع تمام تحريم ها لغو شوند؟
همان طور كه نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه تمام اقداماتي كه ايران بايد انجام دهد، بلافاصله صورت بگيرد. اين دو موضوع به هم مرتبط است كه جزئيات آن در مذاكره مشخص خواهد شد.
اگر به روز ۲۴ نوامبر برسيم و توافقي امضا نشود، سناريوهاي پيش روي ايران و ۱+۵ چه خواهد بود؟
واقعيت اين است كه ديپلماسي هيچگاه تمام نمي شود. همواره فرصت براي ديپلماسي باقي است اما اين احتمال وجود دارد كه شرايط تغيير كند. به نظر من احتمال اينكه توافقنامه ژنو كه به مدت ۴ ماه تمديد شده است مجددا هم تمديد شود، بسيار اندك است.
بر اساس توافقنامه برنامه اقدام مشترك، دست شما براي تمديد كه باز نيست؟
در برنامه اقدام مشترك قيد شده است كه مدت زمان لازم براي رسيدن به توافق نهايي يك سال است و بيش از يك سال نيست. اين بدان معنا است كه در روز ۲۴ نوامبر مهلت مذاكره ما تمام مي شود. شايد در صورت عدم به توافق رسيدن شيوه هاي جديدي براي مذاكره بيابيم و اين احتمال هم وجود دارد كه به اين نتيجه برسيم كه توافق ديگر ممكن نيست و به وضعيت سابق بازگرديم. البته بهتر است كه در شرايط فعلي اميدوار به توافق رسيدن تا ۲۴ نوامبر باشيم.
به هرحال ايران حتي در صورت شكست مذاكرات و بازگشت به عقب هم با شرايطي كه يك سال پيش با ان روبه رو بود، رودررو نخواهد شد؟
بله. من اعتقاد كامل دارم كه حتي اگر ما تا ۲۴ نوامبر هم به توافق نرسيم و حتي اگر دو طرف به مواضع خود پيش از توافق ژنو هم بازگردند يعني از سرگيري غني سازي ۲۰ درصد در ايران و برقراري مجدد تحريم هايي كه لغو شده بود و تشديد تحريم ها، باز هم وضعيت ايران مانند گذشته نخواهد بود. از نظر رواني فضا كاملاعوض شده است. در اين سال ها يك ساختار تحريم و يك ساختار رواني عليه ما شكل گرفته بود كه اين دو در مسير تقويت هم گام برمي داشتند. در نتيجه اين دو ساختار از ايران چهره يي ساخته بودند كه انگار جهانيان را تهديد مي كند. در اين سال ها ايران از منظر آنها كشوري بود كه به دنبال تسليحات هسته يي است و اهل مذاكره هم نيست و يا در مذاكرات وقت تلف مي كند و از تاكتيك هاي مختلف براي عدم پيشرفت مذاكرات استفاده مي كند. در حال حاضر اين فضا شكسته شده است. در نتيجه اين چند دور مذاكره و رويكردي كه ايران در سطح بين المللي در پيش گرفته است كسي باور نمي كند كه ايران به دنبال مذاكره نيست و يا تهديدي براي جهانيان است. جهان در شش ماه گذشته به خوبي شاهد بود كه تهران سر ميز مذاكره با جديت مي نشيند و هم آژانس بين المللي انرژي اتمي و هم امريكايي ها به اين حقيقت اذعان مي كنند كه ايران به تعهدات خود پايبند بوده است. بنابراين هم فضا عليه ايران تغيير كرده است و هم تحريم ها شكاف جدي برداشته است.
شما از تغيير فضاي رواني عليه ايران سخن مي گوييد و اين در حالي است كه در چند روز گذشته هم زمزمه هايي در خصوص تمايل اروپا براي عبور از برخي تحريم هاي يك جانبه به گوش رسيده است. آيا اين تغيير فضا به ايجاد شكاف در ميان اعضاي ۱+۵ بر سر برنامه هسته يي ايران هم منتهي شده است؟
به نظر مي رسد كه با نزديك شدن به ۲۴ نوامبر، ايران براي تسريع روند مذاكرات بيشترين ميزان مذاكرات دوجانبه را با امريكايي ها انجام مي دهد. آيا بيشترين ميزان اختلاف ها با واشنگتن است و از حجم اختلاف ها با اروپايي ها كاسته شده است؟
زماني كه ما در خصوص تحريم ها و چگونگي لغو آنها صحبت مي كنيم طبيعتا بايد با امريكا كه بيشترين ميزان تحريم ها را بر ما اعمال كرده است، بيشترين ميزان مذاكره را داشته باشيم. تحريم هاي يك جانبه يا از سوي اروپايي ها و يا از جانب امريكايي ها اعمال شده اند بنابراين بايد يك سري از مذاكرات دوجانبه را با امريكا و تعدادي را هم با اروپايي ها پيش ببريم. علاوه بر مساله تحريم ها در خصوص جنس نگراني هاي طرفين هم تفاوت هايي وجود دارد. به عنوان نمونه نگراني هايي كه از برنامه هسته يي ما در چين و روسيه وجود دارد با نگراني ها و دغدغه هاي امريكا متفاوت است. بنابراين مذاكرات بيشتر بايد با افرادي صورت گيرد كه دخالت بيشتري در اين موضوع دارند.
ديدارهاي دوجانبه چه با اروپايي ها و چه با امريكا تا به امروز بسيار انجام شده است و هرزمان كه براي اين ديدارها احساس نياز شود، صورت خواهند گرفت. در حال حاضر هم ايده هايي براي ادامه ديدارهاي دوجانبه و از جمله ديدار با خانم اشتون وجود دارد. من فكر مي كنم كه اين اتفاق نظر وجود دارد كه در حاشيه مجمع عمومي ملل متحد در نيويورك با توجه به فرصت خوبي كه در اختيار طرفين است ديداري در سطح وزرا داشته باشيم.
فكر مي كنيد امكان امضاي توافق جامع در نيويورك و در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل وجود داشته باشد؟
من چنين فكري نمي كنم. موضوعات مورد مذاكره بسيار مفصل و پيچيده هستند و بر فرض اينكه توافقي هم حاصل شود در خصوص جزئيات بايد بحث هايي صورت بگيرد و بايد به نگارش متون مكتوب در خصوص نحوه اجراي آنها بپردازيم. با اين همه نمي توان شانس رسيدن به توافق تا زمان مجمع عمومي را رد كرد اما فكر مي كنم با توجه به روال مذاكرات ما حتي در صورت پيشرفت هاي قابل توجه باز هم تا آخر چهارماه به فرصت زماني نياز داريم.
نگران افرايش انتقادهاي داخلي با تطويل مذاكرات نيستيد؟
ما نگراني از انتقادهاي داخلي نداريم. بيان اين انتقادها مشخصه يك جامعه چندصدايي است. امكان ندارد كه همگان با اين پروسه موافق باشند و مخالفان هم حق اظهارنظر دارند و چه بسا مخالفان به نكته هايي توجه داشته باشند كه در مسير مذاكرات به ما هم كمك بكند. تا زماني كه اجماع ملي وجود دارد و تا زماني كه عنايت و دستور مقام معظم رهبري براي ادامه مذاكرات وجود دارد و تا زماني كه رييس جمهور دستور ادامه مذاكره را مي دهند، تيم مذاكره كننده به كار خود ادامه مي دهد. در مجلس هم پاره يي مخالفت ها وجود دارد و ما هم هربار خواسته اند براي ارائه توضيحات به مجلس رفته ايم با اين حال مجلس همواره پشتيبان ما بوده است. مجلس دغدغه هاي درستي دارد و نقش نظارتي هم دارد كه بايد به اين نقش عمل كند.
خير. تصميم ملي كه اتخاذ شده اين است كه تيم مذاكره كننده هسته يي تنها در خصوص مسائل هسته يي مذاكره كند. نظر شخصي من اين است كه مخلوط كردن مسائل با هم در سر ميز مذاكره هسته يي نمي تواند مفيد باشد.
امضاي توافق جامع تاثيري بر همكاري بر امريكا در ساير حوزه ها خواهد داشت؟
اين بستگي به جنس توافقي دارد كه به دست آيد. اگر كشورهاي غربي رفتاري را از خود نشان دهند كه منجر به جلب اعتماد مردم ايران شود، احتمال دارد كه تغييرات در ساير حوزه ها هم آغاز شود. ولي بايد گفت حافظه تاريخي مردم ايران به هيچ وجه اعتماد به غرب ندارد. آيا مذاكرات هسته يي مي تواند در بي اعتمادي به غرب تغييري ايجاد كند؟
پاسخ اين پرسش به رفتار اروپايي ها و امريكايي ها بستگي دارد كه تا چه ميزان در مذاكرات از خود حسن نيت نشان دهند و تا چه اندازه از زياده خواهي هاي خود دست بردارند. اگر اروپايي ها و امريكا در مسير اعتمادسازي درست عمل كنند اين احتمال وجود دارد كه پس از مذاكرات هسته يي تغييري در رويكرد مردم ايران صورت بگيرد. البته من چندان به اين بخش از قضيه خوش بين نيستم.