مردم کوبانی قربانی نقشه راهبردی جدید ائتلاف آمریکایی

بصیر/

با شکل‌گیری ائتلاف موسوم به ضد داعش به رهبری آمریکا، سوریه به ‌عنوان زمین بازی ائتلاف آمریکایی برای تغییر در مناسبات و توازن راهبردی در منطقه انتخاب شد. نقش و جایگاه راهبردی سوریه در تغییر موازنه راهبردی فی‌مابین محورهای زیر، ضریب اهمیت و فوریت سوریه را نسبت به عراق در نزد آمریکا و متحدان آن افزایش داده است.

– نقش سوریه در تغییر موازنه بین محور مقاومت و رژیم صهیونیستی (به‌ ویژه پس از جنگ پنجاه ‌روزه)

– جایگاه سوریه در امکان تفوق بازیگران منطقه‌ ای (ترکیه و عربستان) در رقابت با ایران (به ‌ویژه پس از تحولات عراق و یمن)

– اهمیت سوریه در شکل ‌گیری ترتیبات جدید امنیتی در منطقه توسط آمریکا و ناتو

– نقش سوریه در تغییر معادلات فی‌مابین روسیه و آمریکا (سوریه آخرین جا پای روسیه در جنوب غرب آسیا است)

– تسلط بر منابع انرژی به ‌ویژه گاز در سوریه و ممانعت از تسلیحاتی شدن انرژی توسط رقبای راهبردی

شایان ‌ذکر است، جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن منابع سرشار نفت و گاز و نیز روسیه به دلیل دارا بودن بیشترین منابع گازی جهان و نیز تأمین‌کننده‌ی اصل انرژی اروپا، دو عامل اصلی تسلیحاتی شدن انرژی در جهان هستند. سران کاخ سفید با نگرانی از همین موضوع، به دنبال تسلط بر سوریه هستند، تا هم بر منابع انرژی نفت و گاز سوریه و عراق مسلط شوند و با ایجاد دالان تأمین انرژی در مدیترانه، از تسلیحاتی شدن انرژی جلوگیری کنند.

نقشه راهبردی ائتلاف آمریکایی در سوریه:

نقشه راهبرد ائتلاف به رهبری آمریکا، طراحی توطئه بسیار خطرناکی است که آتش ناامنی و بی ‌ثباتی آن تنها منحصر به سوریه نبود و به نظر می‌رسد دامنه وسیع‌تری خواهد داشت. نقشه راهبرد ائتلاف آمریکایی گام‌ های زیر را در برمی‌گیرد.

۱٫ کیش و گسیل مجدد تروریست‌ های تکفیری به سوریه به ‌ویژه به شهر عین ‌العرب (کوبانی)

۲٫ تغافل ائتلاف نسبت به تلاش تکفیری ‌های تروریست برای تسخیر شهر کردنشین کوبانی (طعمه قرار دادن کوبانی)؛

۳٫ انتظار بروز فاجعه انسانی از سوی ائتلاف آمریکایی توسط تکفیرهای داعش؛

۴٫ تلاش برای درگیرسازی اکراد با تکفیری ‌ها؛

۵٫ تغییر ریل اکراد سوریه در حمایت از دولت بشار اسد به سمت معارضه با نظام سوریه؛

۶٫ زمینه‌ سازی برای مداخله ائتلاف آمریکایی در سوریه؛

۷٫ ایجاد یک منطقه آزاد حائل برای معارضه جدید سوریه؛

۸٫ تلاش نظامی – سیاسی برای جابجایی قدرت در سوریه؛

۹٫ اشغال بخشی از سوریه و پاکستانیزه کردن این کشور برای ایجاد ترتیبات امنیتی جدید در منطقه؛

۱۰٫ تعمیم و تسری مدل سوریه به عراق توسط ائتلاف آمریکایی.

تبیین و تحلیل نقشه راهبرد ائتلاف آمریکایی در سوریه:

آمریکا و متحدان آن برای عملیاتی نمودن نقشه راهبرد موردنظر خود در سوریه، در گام اول به تروریست‌های دست‌آموز تکفیری این مجال را دادند تا با سرعت به سمت سوریه گسیل شوند و عملیات خود را برای تصرف شهر بهین ‌العرب، که به کردی به آن کوبانی می‌گویند، آغاز کنند. در چرایی کیش داعش به‌ سوی عین‌ العرب و انتخاب این شهر به ‌عنوان هدف راهبردی برای تروریست ‌های تکفیری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

– آزادی عمل تکفیری‌ ها به دلیل درگیری ارتش سوریه در مناطق درعا، ریف دمشق، حماء و حلب و عدم توانایی گشودن جبهه جدید توسط ارتش سوریه در منطقه ‌ای جدید.

– عدم استفاده سوریه از جنگنده‌ های نیروی هوایی ارتش به دلیل قرار گرفتن کوبانی در ۲ کیلومتری مرز ترکیه و هدف قرار گرفتن جنگنده‌ های سوری توسط سامانه‌ های موشکی ناتو و ترکیه مستقر در مرز ترکیه با سوریه.

– ایجاد سهولت در تردد تکفیری ‌ها از طریق مرزهای ترکیه و امکان پشتیبانی بیشتر آنکارا از داعش.

در این راستا جمیز ریس، افسر ارشد سابق ارتش آمریکا و تحلیلگر راهبردی در امور بین ‌الملل، در مصاحبه با سی. ان. ان می‌گوید: «موقعیت این شهر (کوبانی) بسیار مهم است زیرا در مرز ترکیه با سوریه واقع شده و این به تروریست‌ها امکان می‌دهد تا تعداد بیشتری از اعضای خود را (که از کشورهای بیگانه وارد ترکیه می‌شوند) وارد خاک سوریه کنند.

تغافل در چند هفته گذشته نسبت به تلاش تروریست ‌های تکفیری، به‌ ویژه پس از درگیری و نبرد تن‌‌ به ‌تن و خیابانی در کوبانی، مؤید اجرایی شدن مرحله دوم نقشه راهبرد ائتلاف آمریکایی است. در این گام به نظر می‌رسد مردم بی ‌دفاع این شهر طعمه توطئه آمریکا و متحدان آن قرارگرفته ‌اند.

در همین ارتباط خبرگزاری کردی کردپرس اعلام کرد: «حملات چهارشنبه شب و بامداد پنج ‌شنبه (هفته گذشته) ائتلاف آمریکایی به مناطقی در شهر عین ‌العرب مانند تل شعیر که تحت کنترل کردها است، سبب تسریع پیشروی داعش به درون شهر شده است.» شایان ‌ذکر است پیش ‌از این نیز صحنه ‌های مشابهی در  عراق اتفاق افتاده است.» باید گفت پیش ‌از این نیز صحنه‌ های مشاهبی در عراق اتفاق افتاده که حتی شماری از نظامیان عراقی نیز در اثر بمباران جنگنده‌ های آمریکایی کشته شدند.

ائتلاف آمریکایی با بی ‌عملی در برابر حملات تکفیری ‌ها به کوبانی، عملاً در مرحله سوم با توجه به شرایط آب و هوایی این منطقه، بروز یک فاجعه انسانی را در این شهر به انتظار نشسته است. قربانی شدن مردم کرد در شهر پنجاه‌ هزارنفری عین ‌العرب و انعکاس رسانه ‌ای آن منجر به شکل‌ گیری مطالبه عمومی از ائتلاف برای مداخله در سوریه و مشروعیت بخشیدن به آن می‌گردد. در حقیقت طعمه شدن مردم کوبانی و متعاقب آن مدیریت ادراک و برداشت مخاطبین از طریق جنگ رسانه ‌ای، جبهه افکار عمومی را هم‌راستا با جبهه نظامی و سیاسی ائتلاف آمریکایی می‌سازد.

درگیرسازی اکراد با تکفیری ‌ها و تلاش برای تغییر ریل جریان‌ های کردی از حمایت از دولت بشار اسد به سمت معارضه با نظام سوریه، ترکیه را ترغیب کرد تا به نقش ‌آفرینی در ائتلاف آمریکایی روی بیاورد. در گام‌ های چهارم و پنجم نقشه راهبرد آمریکا به ترکیه این مجال داده می‌شود تا تهدیدات خود را تبدیل به فرصت نماید.

از منظر ترکیه، درگیرسازی اکراد با تکفیری ‌ها از یک ‌سو استقلال‌ طلبی و خودمختاری موردنظر کردهای ترکیه را به محاق می ‌برد و از سوی دیگر با وادارسازی جریان‌ های کردی به بازی در زمین تعیین‌ شده، می‌تواند زمینه‌ ساز جاه ‌طلبی‌ های این کشور گردد.

در این رابطه صالح مسلم، رئیس حزب دمکرات کردی، در مصاحبه با خبرگزاری کردی «هاوار» اظهار می‌دارد: «آنچه در کوبانی رخ می‌دهد یک توطئه است … مقام ‌های ترکیه حمایت خود از کوبانی را مشروط کرده و گفته ‌اند که تنها در صورتی به کمک کوبانی خواهند آمد که کردهای سوریه از خودمختاری دست‌ بردارند و رابطه خود را نیز با دمشق (نظام سوریه) قطع کنند.»

عملی شدن مراحل قبلی نقشه راهبرد آمریکایی، شرایط را برای مداخله ائتلاف در سوریه فراهم می‌سازد. مطابق طراحی ‌های آمریکا، در این مرحله، می ‌بایست در صحنه میدانی تغییراتی در آرایش و معادلات نیروهای معارض به وجود آمده و با پیوستن جریان‌ های کردی به معارضه سوریه، عملاً ضریب موفقیت به نفع ائتلاف افزایش یابد.

ایجاد یک منطقه آزاد که استان حلب را هم شامل می‌شود توسط ائتلاف آمریکایی برای معارضه سوریه و مستقر ساختن یک حاکمیت جعلی در آن، عملاً جبهه نظامی ایجاد شده در شمال غرب سوریه را به جبهه سیاسی ساختگی پیوند می‌زند.

در این مرحله تلاش برای جابجایی قدرت در سوریه از طریق اقدامات دیپلماتیک، نقطه پایانی گام هشتم از نقشه راهبرد ائتلاف خواهد بود.

در انگاره آمریکایی‌ ها، جبهه نظامی – سیاسی ایجاد شده توسط ائتلاف، به ‌مثابه یک ماشین فشار، قدرت چانه‌زنی آمریکا و متحدان آن ‌را در جبهه دیپلماتیک افزایش خواهد داد.

تحقق مرحله هشتم، پایان نقشه راهبردی آمریکایی‌ها نخواهد بود چرا که ایالات ‌متحده سعی دارد از طریق رهبری ائتلاف، ترتیبات امنیتی جدیدی را در منطقه حاکم کند.

در گام نهم با اشغال بخش ‌هایی از سوریه و پاکستانیزه کردن این کشور از سوی ائتلاف، منطقه حائل ایجاد می‌شود و عملاً شرایط برای گسترش ناتو به سمت شرق، در پوشش ائتلاف ضد داعش، مهیا می‌گردد. این اقدام در عمل ناتوی غربی را به ناتوی عربی در منطقه پیوند زده و حلقه امنیتی جدیدی را برای رژیم صهیونیستی به وجود می‌آورد.

هدف ائتلاف به رهبری آمریکا در ایجاد ترتیبات امنیتی جدید، تغییر موازنه راهبردی بین محور مقاومت و رژیم صهیونیستی، مهار جمهوری اسلامی ایران و تفوق دادن بازیگران منطقه ‌ای در رقابت با ایران و همچنین تغییر مناسبات و معادلات فی‌مابین روسیه و غرب است.

«تیری میسان»، روزنامه نگار و پژوهشگر فرانسوی، در این خصوص می گوید: «در سال ۲۰۱۰، پیش از اینکه انقلاب ‌های عربی شکل بگیرد، دولتمردان آمریکایی طی ملاقات هایی با همتایان خود در انگلیس و فرانسه، آنها را به جنگ علیه لیبی و سوریه دعوت کردند. سه کشور در پیمان «لانکستر هاوس»، که در نوامبر همان سال امضا شد، متعهد شدند نیروهای خود را با یکدیگر متعهد کنند. در الحاقیه های این پیمان بر طبق سناریویی که از پیش تدوین شده بود، فرانسه و انگلیس در آینده نزدیک می بایست مسئولیت صیانت از جان شهروندان خود در لیبی و سوریه را به عهده بگیرند تا از جانب رهبران دیکتاتور این کشورها که مردم کشور خود را می کشند، آسیبی به آنها نرسد. در الحاقیه این پیمان چنین سناریویی به صراحت آمده است، به طوریکه حتی زمان دقیق شروع جنگ نیز در آن ذکر شده است.

این تاریخ دقیقا همان زمانی است که آنها به لیبی حمله کردند. مطابق با نقشه ای که از پیش طرح شده بود، حمله به دو کشور سوریه و لیبی باید در یک روز صورت می پذیرفت اما شرایط حمله به سوریه در آن مقطع زمانی مهیا نشد. به همین دلیل این کار با تاخیر انجام گرفت. حتی آنها منافع حاصل از جنگ در این کشورها را میان خود تقسیم کرده بودند. بر طبق توافق میان آنها، به دلیل سابقه تاریخی حضور انگلستان در لیبی، این کشور به انگلستان واگذار می شد. سوریه نیز تحت حاکمیت فرانسه قرار می گرفت چرا که ساختار نظام آن فرانسوی بود.»

در برنامه‌ریزی ائتلاف در مرحله دهم، تروریست ‌های تکفیری به ‌مثابه سگ دست ‌آموزی که از سوی شکارچی به‌ سوی طعمه رها می‌گردد، همانند صحنه کوبانی، مجدداً در صحنه عراق تحرکاتی را انجام خواهد داد و بدین ترتیب شرایط برای تسری و تعمیم مدل سوریه به عراق فراهم خواهد شد.

با توجه به آن چه که تحت عنوان نقشه راهبردی ائتلاف آمریکایی تبیین و تحلیل شد، به نظر می‌رسد می‌بایست جمهوری اسلامی ایران از طریق اقدامات دیپلماتیک، پشتیبانی و کمک‌ های مستشاری، ضمن پیش‌ دستی و برهم ‌زدن بازی ائتلاف، با ابتکار عمل بازی جدیدی را آغاز نماید.

در این راستا تحولات منطقه حلب از سوی ارتش سوریه و … نویدبخش این هوشیاری از سوی ایران است.

نتیجه

به نظر می‌رسد آمریکا و متحدان آن همچون گذشته، دچار اشتباه در محاسبات شده ‌اند و نقشه راهبرد آنان از یک ‌سو نفرت و انزجار عمومی را نسبت به آنان در نزد افکار عمومی منطقه و جهان رقم خواهد زد و از سوی دیگر قدرت بازیگران مستقل به ‌ویژه جمهوری اسلامی ایران در مناسبات منطقه‌ ای افزایش خواهد داد.

در این میان تحولات صحنه سوریه و عراق بر دو نکته دلالت دارد

– قدرت بازیگری ایران به ‌شدت افزایش ‌یافته و خواهد یافت

– ترکیه بازنده اصلی تحولات سوریه و عراق خواهد بود و آتشی که در صحنه این دو کشور برافروخته شده می ‌رود تا دامان خود ترکیه را بگیرد.

عضو هیئت ‌علمی دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل راهبردی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا