«ضد انقلاب» در کمین است، «اعتدال» در خطر
به گزارش بصیر به نقل از گروه سیاسی-فرهنگ نیوز، دولت یازدهم بهعنوان داعیهدار «اعتدال»، از روز نخست آغاز بهکار کوشید تا با تکرار این واژه و تأکید بر ترکیب واژگان «تدبیروامید»، خود را پیشتاز عرصههای مختلف در تاریخ مدیریت قوه مجریه معرفی کند.
البته اعضای کابینه «حسن روحانی» هم معترف به این امر هستند که در چند ماه نخست عمر دولت یازدهم، چالشها و اشتباهاتی مشاهده شده است.
معروفترین اشتباه دولت روحانی، شیوه غلط در مدیریت پخش «سبد کالا» میان مردم است؛ اشتباهی که با عذرخواهی «حسن روحانی» همراه شد و سخنگوی دولت برای دلداری رییس خود گفت که وی مستحق عذرخواهی کردن از ملت نبوده است!
اشتباه دیگری که در دولت «حسن روحانی» رخ داد و یقیناً مهمتر از اشتباه قبلی بود، موضوع مذاکره با آمریکا در حاشیه مذاکرات هستهای است.
رفتار ناصحیح دولت در این مقوله تا آنجا موجب ایجاد نگرانی شد که رهبر انقلاب درباره آن فرمودند:«به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستیم….»
اشتباه دیگری که از دولت یازدهم سر زد، ایجاد مشکلاتی چند در عرصه فرهنگ بود. از تلاش برای حذف ممیزی و صدور مجوز نشر برای نویسندگان ضدانقلاب و رفع توقیف انتشاراتیهای بد سابقه گرفته تا تقدیر از نویسندگان و روزنامهنگاران معلومالحال و تعریف از فبلمهای حامی فتنه و تمجید از فیلمهای مشکل دار. این خطای آشکار دولت یازدهم تا آنجا گسترش یافت که علما و مراجع را ناچار به موضعگیری مستقیم کرد.
پیام 24خرداد
اعضای دولت در همه سطوح و حامیان اصلاحطلب و کارگزار دولت در همه رسانههای خود میکوشند تا منتقدانشان را به کجفهمی و درک نادرست از وقایع و تحولات جاری در جامعه متهم کنند.
اینگونه است که در حال حاضر، کمترین انتقاد سبب میشود تا فرد، روزنامه و یا گروه انتقادکننده، به کمسوادی و دوری از اعتدال و نفهمیدن پیام 24خرداد متهم شود!
بهراستی پیام 24 خرداد چه بود؟
آیا مردم برای دریافت سبدکالا آن هم با چنین اوضاع اسفناکی پای صندوق رأی آمدند و اینگونه 50.07درصدشان به رییسجمهوری فعلی کشور یعنی «حسن روحانی» رأی دادند؟
آیا حماسه حضور مردم در انتخابات 24خرداد، برای تغییرات گسترده، سریع و هدفمند در مدیریت دانشگاهها بود؟ آیا مردم خواستار تکرار مدیریت اصلاحطلبان بر آموزش عالی کشور بودند؟ آیا مردم ما فتنه 18تیر 1378 که حاصل رفتار اصلاحطلبان بود را فراوش کردهاند؟
آیا حضور بهیادماندنی مردم در پای صندوقهای اخذ رأی، برای این بود تا وزیر خارجه کشورمان پای میز مذاکره با وزیر خارجه آمریکا بنشیند و لبخندهای آنچنانی تحویل جماعت مذکور بدهد؟
حال اگر فرد یا گروهی وجود داشته باشد که پیام حماسه 24خرداد را درک نکرده باشد، آن شخص یا گروه قطعاً در میان منتقدان دولت قرار دارد؟
تعیین تکلیف برای دولت راستگویان؟
رئیس دولت موسوم به «تدبیر و امید» که در دوره تبلیغات انتخاباتی، وعده تأسیس دولت راستگویان را داده بود، اکنون با چالشی مهم از سوی برخی حامیان دیروز و طلبکاران امروز خود مواجه است.
اثرگذاری رأی حدوداً 10درصدی حامیان اصلاحطلب «محمدرضاعارف» در انتخاب «حسن روحانی» یک امر غیرقابل کتمان است؛ همانطور که حضور یک طیف افراطی و صاحبقدرت در بدنه و ریاست جناح موسوم به اصلاحطلب نیز غیرقابل انکار است.
افراطیها همان جماعتی هستند که کارنامه سیاه و تأسفبرانگیزی از شرکت در آزمون فتنه88 برای خود دستوپا کردند، همان کسانی که اکنون به مدد حضور در کمپین موسوم به «روحانی مچکریم»! و تبلیغات میدانی و کوتاهمدت به نفع «حسن روحانی»، دولت یازدهم را «نمکگیر» و البته جولانگاه خود کردهاند.
از سوی دیگر دولت هم مجبور شده است تا در مقابل توپخانه پرحجم و وسیع تبلیغاتی رسانههای اصلاحطلب کوتاه بیاید. دقیقاً به همین علت است که دولت یازدهم بیش از آنچه حق تندروها و افراطیون بوده است، برایشان سهمی از قدرت درنظر گرفته است.
این اتفاقات سبب ایجاد دو مشکل بزرگ برای دولت موسوم به «تدبیروامید» شده است:
الف- وجهه دولت در میان اقشار مختلف مردم جامعه دچار نقصان شده است.
ب- افراطیهای اطلاحطلب، گاه با رفتارهای خود، مرزهای موجود میان حمایت از نظام و دشمنی با نظام را رد میکنند؛ این در حالیست که رفتار همه مسئولان دولت اعتدال، مستقیماً بهپای دولت یازدهم نوشته میشود.
نفوذیها در پوست خودیها
متأسفانه مسأله نفوذیها اکنون به معضلی برای دولت راستگویان تبدیل شده است. دولتی که براساس تبلیغات انتخاباتی خود، قرار بود با صداقت و شفافیت با مردم برخورد کند اما اکنون چراغ خاموش و در خفا و گاه پنهان از چشم رسانهها اقدام به تغییر مدیران میکند.
انتصاب بعضی افراد در جایگاههای حساس، اکنون در نهان و آشکار ادامه یافته و ظاهراً برای مسئولان رده بالای دولتی نیز اهمیت ندارد که نفوذ نیروهای بدسابقه در دستگاههای مختلف، چه خطراتی را میتواند بهدنبال داشته باشد.
واضح و ملموسترین نتیجه این انتصابها، تحمیل رفتارهای ساختارشکنانه و در تضاد با منافع و اهداف انقلاب و نظام، به بعضی از مدیران بالادستی است.
اعتدال دقت کن! راه اصلاحات به ناکجاآباد میرود
اکنون در یک جمله میتوان گفت که: «دولت اعتدال باید به فرجام کار خود نیز بیندیشد.»
اگر قرار باشد در تاریخ اینگونه ثبت شود که دولت یازدهم جا پای دولت اصلاحات گذاشته است (همانطور که وزیر ارشاد، آرمانهای خود را وزارت ارشاد اصلاحات و شاید شخص عطاءالله مهاجرانی میبیند)، سخت نیست که بروز بعضی مسایل را پیشبینی کنیم.
دولت محترم باید به یاد بسپارد که اعضای دولت اصلاحات، بیشترین لطمه را از اقدامات ضدانقلابی فتنهگرانهای همچون فتنه 18تیر 88 و موارد دیگری از این دست خوردند اما جبهه موسوم به اصلاحات، همچنان بر ادامه شیوه خویش اصرار دارد.
بیگمان دشمنان انقلاب همواره درصدد ضربه زدن به انقلاب اسلامی هستند و میکوشند تا از کوچکترین روزنهها، بزرگترین فرصتها را برای تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران فراهم آورند.
در این بین ایجاد مشکل در رفتار اجرایی دولت و تلاش برای بهشکست کشاندن آن، یکی از بدیهیترین آرزوها و نقشههای دشمنان است؛ نقشههایی که نخستین قدم آن میتواند تلاش برای نفوذ دادن ضدانقلاب در برخی مناصب پاییندستی و حتی مدیریتهای میانی باشد.