راه حل پیروزی در رمادی چیست؟
بصیر، اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا به تازگی ارتش عراق را به فقدان اراده لازم برای مقابله با داعش متهم کرده است. حیدر عبادی، نخست وزیر عراق به این اتهام واکنش نشان داده است. کمیته دفاع و امنیت عراق هم سخنان کارتر را بی پایه و اساس و غیر واقع بینانه توصیف کرده است. تنش رسانه ای بین مقامات آمریکایی و عراقی بار دیگر به ما یادآوری می کند که نبرد کنونی در شهر رمادی در استان الانبار عراق بیش از آن چه به نظر می رسد مهم است. مرور آن چه داعش در رمادی به دنبال آن است، نشان می دهد که به راستی کدام یک از بازیگران منطقه ای و بین المللی اراده واقعی برای مقابله با داعش را ندارند.
1- رمادی برای داعش مسئله مرگ و زندگی است
درک رفتار داعش در هر یک از عملیات های تروریستی این گروه، مستلزم مرور دوباره استراتژی کلی این گروه تروریستی است. داعش هدف نهایی خود را استقرار یک خلافت تعریف کرده است. فارغ از این که توهمات داعش درباره حدود جغرافیایی و نهادهای این خلافت توهمی چیست، نفس وجود این هدف بسیاری از رفتارهای داعش را معنادار می کند. بروز عملیات تروریستی در افغانستان و عربستان و لیبی همگی از تلاش داعش برای اثبات ادعای تلاش برای ایجاد خلافت گسترده در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ناشی می شود. هرچند این عملیات ها الزاما به معنای گسترش نفوذ داعش نیست و این گروه تروریستی با استفاده از بقایای شبکه القاعده در بسیاری از کشورهای منطقه می تواند هر از چندی چنین عملیات تروریستی را انجام دهد. اما مهم ترین بخش برای اثبات این هدف کلی، حفظ یک منطقه جغرافیایی خاص به عنوان مرکز این خلافت موهوم است. بنابراین استراتژی داعش بیش از هر چیز در حال حاضر حفظ و بقای سرزمین هایی است که اشغال کرده است. این سرزمین ها در غرب به دیرالزور در سوریه، از شمال به سنجر و موصل، از شرق به تکریت و فلوجه و از جنوب به رمادی و قائم محدود هستند. داعش تاکنون نتوانسته است هیچ یک از شهرهای مرزی این منطقه مسموم شده را به تصرف کامل درآورد. حفظ رمادی برای داعش فقط حفظ مرکز الانبار نیست. بلکه حفظ این شهر به معنای نخستین گام از یک تلاش بیشتر برای اشغال شهرهای مرزی این منطقه است که در نقشه کلی داعش نقش مرکز خلافت تروریستی آن ها را دارد.
2- راه حل پیروزی در رمادی چیست و نقش آمریکا و متحدانش در آن چیست؟
رمادی جلوه بی نظمی کنونی در منطقه است. راه حفظ مناطق با حاکمیت های ملی در عراق و سوریه که با داعش و دیگر گروه های تروریستی درگیر هستند از 3 مرحله کلی تبعیت می کند:
1) آزادسازی اولیه هر شهر
2) استقرار امنیت در شهر
3) بازسازی آن شهر
دعوای اصلی بین اشتون کارتر و مقامات عراقی این است که این قاعده درباره رمادی صدق نکرد. یعنی هنگامی که ارتش عراق این شهر را از سقوط اولیه توسط داعش آزاد کرد، نتوانست بقای خود را در آن حفظ و امنیت را در شهر مستقر کند. اما مشکل اینجاست که وزیر دفاع آمریکا می خواهد کتاب را از انتهای آن به ابتدا بخواند. بله، واقعیت این است که ارتش عراق رمادی را از دست داد. واقعیت دیگر این است که نخست وزیر عراق از عملیات گسترده برای بازپس گیری این شهر خبر داده است. اما واقعیت بزرگ تر این است که داعش چه طور توانسته است از سال 2010 تا کنون، حضورش در منطقه را حفظ کند؟ چه طور ممکن است که ارتش عراق با استفاده از درآمدهای نفتی این کشور و سلاح هایی که از کشورهای مختلف از جمله آمریکا و روسیه خریداری کرده و در اختیار دارد، نتواند با این گروه تروریستی مقابله کند؟ فراموش نکنیم که نبرد کنونی با داعش در رمادی یک نبرد چریکی و جنگ نامنظم نیست. بلکه ارتش عراق و تروریست های داعش این بار یک جنگ کلاسیک را تجربه می کنند. اگر آقای اشتون کارتر یک بار دیگر اصول اولیه تشکیل ائتلاف منطقه ای علیه داعش به رهبری آمریکا را مرور کند، متوجه می شود که چه کسی فاقد اراده جدی برای مقابله با داعش است.
پایه اصلی ائتلاف بین المللی علیه داعش که در آگوست 2014 ایجاد شد، توقف حمایت های منطقه ای مستقیم و غیرمستقیم از این گروه تروریستی بود. وزیر دفاع آمریکا بهتر است برای آزمون میزان اراده سیاسی برای مقابله با داعش به سلاح هایی که به مقصد برخی کشورهای عربی منطقه فرستاده می شوند و سپس در اختیار داعش قرار می گیرند، توجه کند.
صدخبر