باز خوانی اولین فتنه دولت اصلاحات+تصاویر

بصیر، ۱۸ تیر یکی از مهم ترین موضوعاتی است که مرور ان برای جامعه و بازخوانی آن برای نسل جوان از اهمیت بالایی برخور دار است.
اگر چه هنوز افرادی هستند که این روز را به یک اعتراض مدنی دانشجویی محدود می کنند ، اما آنچه که پس از ۲۳ تیر ۷۸ و نه دی ۸۸ به مردم ثابت شد این بود که تمام این فتنه ها با هدف بر اندازی نظام و سوی عناصر اصلاح طلب و سازشکار داخلی سازماندهی شده است ، عناصری که از هیچ کوششی برای رسیدن به هدف فرو گذار نکرده و حتی از آتش زدن خانه خدا(مسجد لولاگر_تیر ۸۸) و اهانت به سید الشهدا (عاشورا ۸۸) نیز برای منافع خود استفاده می کنند.
فتنه از کجا آغاز شد؟
اولین تجمع در اعتراض به توقیف روزنامه سلام ساعت ۲۱ در برابر خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران شکل گرفت. برپاکنندگان این تجمع، دو فرد غیر دانشجو یعنى منوچهر محمدى و اکبر محمدى بودند که پس از دستگیرى، درباره چگونگى دریافت کمک مالى و ارتباط با عناصر خارجى و طراحى تجمعات اعتراضآمیز، اعترافات قابل تأملى داشتهاند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان، جلسهاى را با تنى چند از اعضاى دفتر تحکیم برگزار مىکنند و سپس با فراخوان تعدادى از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامى ملغى باید گردد» دست به تظاهرات مىزنند. (محمدی کیست؟ منوچهر محمدی در سخنرانی در جمع ضد انقلاب در خرداد سال ۱۳۷۸ با وجودی که هیچ مدرکی دال بر دانشجو بودن وی در هیچ دانشگاهی وجود نداشت؛بارها به دروغ بر دانشجو بودن خود تأکید کرده و بیان داشته است: «حکومتی غیرمذهبی باید در کشور سرکار بیاید، بنده در بین دانشجویان هستم و سازمان دانشجویی را به عنوان یک سازمان غیرمذهبی اداره میکنم و به دلیل بودن با دانشجویان به خواسته های آنها واقف هستم» و البته بعدها بوش نیز از دروغهای محمدی تقدیر شایانی کرد. منوچهر محمدی به همراه برادرش اکبر محمدی نیز از جمله افرادی بودند که در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد، اما پس از چندی حکم آنها به ۱۵ سال حبس تقلیل یافت. وی پس از مرگ برادرش، از فرصت مرخصی زندان برای حضور در مراسم خاکسپاری برادرش اکبر محمدی که او هم یکی از متهمان حضور در ناآرامیهای دانشجویی ۱۸ تیر بود، از ایران خارج و به کردستان عراق سفر کرد. محمدی از کردستان عراق به ترکیه رفت تا روادید سفر خود به آمریکا را از سفارت این کشور در آنکارا دریافت کند. اما پلیس ترکیه وی را به خاطر حضور غیرقانونی در این کشور به مدت ۱۱ روز بازداشت میکند و سپس به عراق باز میگرداند. او پس از بازگشت به عراق، با کمک سفارت آمریکا در این کشور مستقیما به آلمان منتقل شده و از آنجا به آمریکا منتقل میشود.)
در گوشه دیگر خوابگاه یعنى جلوى سینماى کوى دانشگاه، فردى به نام فرح شفیعى که از افراد مرتبط و نزدیک به مدیریت وقت کوى دانشگاه بود، در حالى که به همراه چند نفر دیگر، تراکتها و پلاکاردهایى از قبل آماده شده در اختیار داشتند، به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوى دانشگاه تجمع مىکنند و با سردادن شعارهایى تحریکآمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاهها مىشوند. در همین حال عناصرى از انجمن اسلامى دانشگاه علوم پزشکى تهران با حضور در خوابگاه گلستان، دانشجویان را به شرکت در تجمع ترغیب مىکنند. ساعت ۲۲ تجمع فرح شفیعى با منوچهر محمدى در هم ادغام مىشود و آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه مىشوند.
در این هنگام خبر بازپسگیرى شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام مى شود و در حالى که انتظار مىرفت تا حدودى موج اعتراضات فروکش نماید، اما تعدادى از اعضاى دفتر تحکیم، این خبر را به منزله عقبنشینى محافظهکاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت ۳۰۰ نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند. با گذشت دقایقى و در حالى که ممانعتى براى خروج تجمعکنندگان از کوى صورت نمىگیرد، اجتماع کنندگان از کوى خارج شده، به سمت خیابان کارگر حرکت مىکنند و در این میان افرادى مشکوک با شعارهاى تحریک کننده و ضد ارزشهاى الهى نظام و پرتاب سنگ، جو را ملتهب میکنند.
در این حین، تماس فرماندهان نیروى انتظامى با مسؤولان وزارت کشور جهت کسب تکلیف بىنتیجه مىماند و هیچ یک از مدیران ارشد وزارت کشور در دسترس نبودند.
پرتاب سنگ به همراه شعارهاى توهینآمیز و ساختارشکنى که از سوى برخى افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان در برابر نیروهاى انتظامى داده شد، باعث تحریک عوامل انتظامى و وادار کردن آنان به اشتباه و قرار گرفتن در مسیر سناریویى مىشود که از پیش طراحى شده بود و آن تعقیب و درگیرى با تظاهرات کنندگان و کشیده شدن درگیری به داخل خوابگاه دانشجویان بود.
در زمانى کوتاه، تجمع و راهپیمایى به شورش ضدامنیتى تبدیل مىشود و در حالى که مدت زمان حضور نیروى انتظامى در محوطه کوى دانشگاه بر اساس گزارشهاى وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهورى بین ۱۲ تا ۲۰ دقیقه بیشتر نبوده است، اما معاونت دانشجویى وزارت علوم میزان تخریب را ۸۰۰ اطاق و ۲۴۰۰ تخت اعلام میکند و این در حالى بود که قبل از ورود نیروى انتظامى به محوطه خوابگاه دانشجویان، صداى شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاهها به بیرون شنیده مىشد که این حرکت سازمانیافته پس از خروج نیروهاى انتظامى هم تا صبح ادامه یافت به گونهاى که بسیارى از اتاقها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان، تختخوابها، یخچالها، کیوسکهاى مطبوعاتى و تلفن و درب و پنجره خوابگاهها تخریب و دچار آسیبهاى جدى شدند.
جلسه فتنه گران برای ایجاد آشوب در روز ۱۸ تیر
نکته ای که باید یاد اور بشویم جلسه ای است که فتنه گران چند روز قبل از این ماجرا برگزار رکدند ، جلسه ای که مسئولین در بازخوانی ۱۸ تیر بارها به آن اشاره کرده اند.
حمید رسایی نماینده مردم در خصوص این جلسه می گوید : برنامه ریزی و طراحی این غائله توسط تاج زاده و دوستانش چندی قبل از این ماجرا در محلی نزدیک به سد کرج انجام شده و اسناد و مدارک آن نیز موجود است.
به گفته وی :
در تجمع روز ۱۸ تیر چه گذشت ؟
حدود ساعت ۱۱ صبح، بالاخره جلسه شوراى تأمین استان در استاندارى تشکیل مىشود و حادثه شب گذشته را بررسى می کند. حوالى ظهر روز جمعه به نیروهاى انتظامى دستور داده مىشود که از صحنه خارج شوند. در این میان برخى چهرههاى سیاسى جهت ابراز همدردى با دانشجویان وارد کوى دانشگاه مىشوند.
مجید انصارى، موسوى لارى، دکتر معین، فائزه هاشمى، خانم کروبى، مصطفى تاج زاده، عبدالله نورى، درودیان، اکبر گنجى، ابراهیم اصغرزاده و… از جمله این افراد بودند. فضاى دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخى از این چهرههاى سیاسى که به ظاهر براى آرام کردن دانشجویان به داخل کوى رفته بودند، شعلههاى خشم آنان را شعلهورتر مىسازد به گونهاى که بار دیگر گروههایى سازمانیافته از محوطه کوى خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومى، درگیرىهاى پراکندهاى را با نیروهاى انتظامى مستقر در اطراف کوى دانشگاه شکل مىدهند.
نقش روزنامه های زنجیره ای در ۱۸ تیر
روزنامههاى شنبه ۱۹ تیر کار هدایت آشوبها را بر عهده گرفتند. روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت: «کوى دانشگاه به خون کشیده شد» و روزنامه نشاط همنوشت: «دفتر تحکیم وحدت یک هفته عزاى عمومى اعلام کرد.» و سپس پلاکاردهایى با مضمون پنج شهید به نامهاى ذاکرى، سهرابى، امامى، رهبرى و نادرى، در میان دانشجویان توزیع شد. در دانشگاههاى امیرکبیر، علم و صنعت، صنعتى شریف و شهید بهشتى تجمعهایى صورت گرفت و عوامل برپاکننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوى دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات، در مسیر حرکت خود به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران اقدام به سردادن شعارهایى چون «مىکشم مىکشم آن که برادرم کشت»، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد»، «عزا عزاست امروز، دانشجوى آزاده صاحب عزاست امروز»، «خاتمى خاتمى واکنش واکنش» و «دانشجوى مبارز حمایتت مىکنیم» سر دادند. در مسیر این تجمع سینما ملت، بانکهاى تجارت و سپه، چند اتوبوس واحد، پمپ بنزین، محل برگزارى نماز جمعه، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سوارى و موتور سیکلت تخریب و یا دچار آتش سوزى شدند.
در این میان پیاده نظامهایى از عناصر نهضت آزادى، حزب ملت، نیروهاى ملى مذهبى، سلطنتطلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگى خود را به تظاهرکنندگان رساندند و با توزیع اعلامیهها و بیانیههایى سعى در تهییج و گسترش دامنه آشوبها در سطح شهر داشتند. در این روز تعدادى از نیروهاى حزباللهى، بسیجى و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه بکس مورد هجوم قرار گرفتند. در میدان انقلاب، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادى از خانمها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکتبرى به شدت مجروح شدند.
در دیگر سو، رسانههاى بیگانه و اپوزیسیون خارج کشور که در رؤیاى «ختم انقلاب» دستافشانى و پایکوبى مىکردند، با ارسال اخبار و گزارشهاى کذب، سعى در کشانیدن دامنه آشوبها به شهرهاى دیگر داشتند. خبرنگاران و عکاسان روزنامههاى دیلى تلگراف، ال موندو، کیودو، ال پائیس، لیبراسیون، فیگارو، پروفیل، ایشن ایج، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، کوریره دلاسرا به همراه شبکههاى تلویزیونى سى.ان.ان، ان.بى.سى، فاکس نیوز، سى.بى.اس، بى.بى.سى، الجزیره و خبرگزارىهاى رویترز، فرانسه، آسوشیتدپرس، یونایتدپرس، فرانس پرس، در روزهاى ۲۰،۲۱و۲۲ تیر بالاترین حجم اخبار، گزارشها و تصاویر خود را به سراسر دنیا ارسال کردند، به گونهاى که بسیارى از سران کشورهاى دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک براى پادشاه و یا رئیسجمهور آینده ایران کرده بودند. در این میان، تعدادى از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور هم با بستن چمدانهایشان براى ورود به ایران لحظه شمارى مىکردند.
انامه تاریخی فرماندهان سپاه به “رئیس جمهور اصلاحات”
پس از هنجار شکنیها و هتاکیهای آشوبگران در غائله ۱۸تیر ۷۸ ، جمعی از فرماندهان “سپاه پاسداران” که همواره در دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی جان فشانی کردهاند، طی نامهای به رئیس جمهور وقت خواستار موضع گیری شفاف دولت در قبال فتنه ضد انقلاب شدند.
بخشی از این نامه به شرح زیر است:
“امّا آیا حرمتشکنی و توهین به مبانی این نظام، تاسف و پیگیری ندارد؟ آیا حریم ولایت فقیه کمتر از کوی دانشگاه است؟ آیا حریم امام، آن انسان کمنظیر، کمتر از جسارت به یک دانشجو است؟ آیا چند روز امنیت کشور را دچار اخلال کردن و به هر مؤمن و متدین حمله کردن و آتش زدن فاجعه نیست؟ آیا زیر سئوال بردن جمهوری اسلامی، این یادگار دهها هزار شهید و شعار علیه آن دادن فاجعه نیست؟ جناب آقای خاتمی، چند شب پیش وقتی گفته شد عدهای با شعار علیه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعهٔ شهید مطهری در حرکتاند، بچههای کوچک ما در چشم ما نگریستند، انگار از ما سؤال میکردند غیرت شما کجا رفته است؟”
واکنش رهبر انقلاب به ۱۸ تیر
“مقام معظم رهبری” که همواره با بیانات و موضع گیریهای بصیرت افزا و هوشمندانه خود موجبات عبور ملت ایران را از گردابها و تاریکیها فراهم آورده است، چند روز پس از غائله ۱۸ تیر ۷۸ سخنان مهمی را ایراد فرمودند.
بخشی از سخنان معظم له به این شرح است:
“این که صد نفر یا دویست نفر از کوى دانشگاه خارج شدند و حرفهایى زدند و شعارهایى دادند، بهانه و مجوّزى نمىشود براى اینکه کسانى، در هر لباس و با هر نامى، وارد آن محیط شوند و کارهاى ناروایى انجام دهند؛ بخصوص وقتى که نام مقدّس نیروى انتظامى در میان مىآید، عملى که موجب شود نیروى انتظامى بدنام گردد، قضیه را سختتر مىکند.
شما مىدانید که امروز “نیروى انتظامى” در اطراف کشور، در جادهها، در مرزها، در برخورد با اشرار، چه جانفشانیهایى مىکند و چه زحماتى مىکشد. چقدر از اینها براى حفظ امنیت ما، جان خود را از دست مىدهند. با این حال، بهوسیله چند نفر عملى انجام شود که چهره این خدمتگزاران در نظر بعضى تیره گردد؛ آیا این انصاف است؟!
یا آن طورى که نقل کردهاند، بعضى با آوردن نام مقدّس «یا حسین» و «یا زهرا» وارد اتاق دانشجوى بسیجى یا دانشجوى جانباز شوند و او را از خواب بپرانند، یا آنطور حوادثى را بهوجود آورند؛ آیا این درست است؟! اینها قلب را مىفشارد. این همه جوان مؤمن، عاشقان امام حسین، عاشقان فاطمه زهرا، در همه جاى کشور، در خدمت اسلام، در خدمت کشور، در طول دوران دفاع مقدّس، در هر خطرى که این کشور را تهدید کند، سینه سپر مىکنند و وارد مىشوند؛ اما بعد کسانى با استفاده از این نامها حوادثى را بهوجود آورند. براى من، حادثه خیلى تلخى بود. البته من تأکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئیس جمهور محترم و مسؤولان، هیأت تحقیقى را تعیین کنند؛ من هم ممکن است خودم کسى را در این هیأت بگذارم.
من چند حرف دارم؛ یک حرف با دانشجویان، یک حرف با عموم ملت ایران، یک حرف، بخصوص با شما جوانان، یک حرف هم با دشمن. حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایى دشمن غفلت کنید. غریبههایى را که در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل مىکنند بشناسید؛ دستهاى پنهان را ببینید. هیچ کس بهخاطر غفلت ستایش نمىشود. هیچکس بهخاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمىشود. اگر بر آدم غافل ضربهاى وارد شد، اوّل کسى که مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید. دانشجو، قشر فاخر و با ارزشى است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى مىکنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفّق نشدند؛ بعد از این هم موفّق نخواهند شد. اگر یک عدّه نفوذى خواستند از فرصتى استفاده کنند و از آب گلآلودى ماهى بگیرند – وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایى درست کردند و حرفهایى زدند – خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرفِ خودمان را مىشناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به این کشور است. دشمن است که مىخواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهى کند؛ خود دانشجویان بایستى هوشیارانه متوجّه باشند”.
آمریکا در واکنش به ۱۸ تیر چه کرد ؟
در آستانه ۱۸ تیر ۷۸ رفت و آمد ماموران سازمان سیا به داخل کشور در پوشش رایزنیهای فرهنگی رونق میگیرد. “مایکل برانت” مشاور ارشد رییس “سازمان سیا” و عضو بخش “شیعه شناسی” “سازمان جاسوسی امریکا” سالها بعد از “واقعه ۱۸ تیر ۷۸″ طی مصاحبه مفصلی از برنامه دراز مدت سازمان سیا برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی پرده برداشت.
“برانت” اعلام کرد: سازمان سیا به این نتیجه رسیده بود که باید دو بال سرخ و سبز تشیع تا سال ۲۰۱۰ میلادی نابود شود، برای نیل به این هدف سازمان سیا دو خط مشی را در پیش گرفت، نخست شناسایی و پر و بال دادن به ان دسته از متفکران شیعی که دچار استحاله شدهاند و با مبانی تشیع اختلافات عقیدتی پیدا کردند. راهکار دوم تحقیق و جمع اوری مطالب فراوان علیه مرجعیت شیعه و نشر و اشایعه ان توسط نویسندگان غرب زده.
نقش مسئولین اصلاحطلب و چهرههای آنها
طبعا در چنین شرایطی مسئولین و چهرههای سیاسی موظف به تدبیر برای حل مسئله هستند اما در اتفاقات ۱۸ تیر حضور افرادی چون عبدالله نوری، محتشمیپور، هادی خامنهای، منتظری، تاجزاده، فائزه هاشمی، موسوی خوئینیها و بسیاری دیگر از چهرههای اصلاحطلب به اتفاقات دامن زد. برخی از مسئولین امنیتی معتقدند خود آنان از جمله تاجزاده و معاونش در التهابزایی نقش داشتند. البته نباید از چهرههای پشت پرده چون سعید حجاریان، ابراهیم یزدی و … غفلت کرد. در خوشبینانهترین حالت اقدام موثری برای پایان دادن به این التهاب انجام ندادند.
فائزه هاشمی در فتنه ۱۸ تیر چه کرد ؟
حمیدرضا ترقی، عضو حزب مؤتلفه اسلامی در سخنانی در بازخوانی ۱۸ تیر با اشاره به نقش فائزه هاشمی گفته بود : در آن زمان رئیس وقت کمیسیون تحقیق و تفحص از واقعه ۱۸ تیر در مجلس پنجم فائژه هاشمی بود و اینقدر تنظیم این گزارش و ارائه آن به مجلس را طول داد و نگذاشت این گزارشات به جمع بندی برسد.
نقش بسیج در حل و فصل
این امر آنقدر مشهود بود که رهبری معظم انقلاب در نامهای که مخاطب ملت بود، از بسیجیان نیز نام بردند و بسیجیان را مخاطب قرار دادند و به آنها دستور آمادگی برای دفاع دادند. در محیط دانشگاه نیز حضور این تشکل به عنوان مقابله کننده اصلی جریان معارض در داخل دانشگاه بسیار پررنگ است. بسیج به عنوان جریانی اصیل که تحت تاثیر اتفاقات قرار نگرفتند.
دانا