در پاسخ به اتحادیه اصالتا آمریکایی/ به نقض حقوق بشری خود افتخار می کنیم

بصیر، پس از شکست سنگین و مفتضحانه اتحادیه اروپا و غرب از ماجرای پیش آمده در اوکراین و الحاق دولت کریمه به کشور روسیه، اتحادیه اروپا با در نظر گرفتن حفظ وضع موجود برای عدم تلطیف موازنه قوا در اروپا و به ویژه در روسیه، با چرخشی 180 درجه ای این بار در برابر جمهوری اسلامی ایران قد علم کرده است و اقدام به تصویب قطعنامه ای علیه ایران می کند، قطعنامه ای که با نام حقوق بشر، خود بزرگترین ناقض حقوق یک ملت و توهین به مقدسات و اعتقادات کشورمان است.
در این قطعنامه به ظاهر حقوق بشری به نکاتی اشاره می شود که حتی از خواندن آن نیز اکراه می ورزیم و اگر کسی این مصوبات را نخواند به روشنی درخواهد یافت که موضع این اتحادیه در قبال ایران چیست.
اگر به موارد اشاره شده در این قطعنامه نگاهی بیاندازیم کاملا به خود افتخار خواهیم کرد که به عنوان یک ایرانی به زعم آنها ناقض حقوق بشر هستیم و چه جای خوشبختی است که در این کشور زندگی می کنیم و ناقض بزرگترین حقوق بشر! در دنیا هستیم.
خطاب من به آن اتحادیه اصالتا آمریکایی است، اگر حتی در ادبیات ایران اسلامی واژه ای به نام همجنس بازی معنا و مفهومی ندارد به خود می بالیم، به خود می بالیم که ما ناقض حقوق همجنس گرایان در ایران هستیم، به خود می بالیم در کشوری زندگی می کنیم که هیچ اشتراک جنسی خلاف شرع در اینجا رخ نمی دهد و با انجام دهندگان این حرکات شنیع به شدت برخورد می کنیم، کشور ایران به خود می بالد که نظامی بر مبنای اسلام آنرا اداره می کند و اجازه هیچگونه تجاوز ضد دینی را به دشمنانش نمی دهد.
به خود می بالیم که در ایران با مفسدین فی الارض به طور قاطع برخورد می گردد و بنابر اسلام از اعدام به عنوان آخرین مجازات جنایتکاران و فاسدان استفاده می گردد، خوشحالیم که در آن کشورهای اروپایی زندگی نمی کنیم که کثافت و درندگی در خفقان زندگیشان پیداست و قانون حاکم در آنجا از قانون جنگل پیروی می کند.
به خود می بالیم که همواره پشتیبان ولی فقیه زمان خود هستیم و از اوامر رهبری پیروی می نمائیم، تمام مردم ایران خواستار اشد مجازات با ناقضین حقوق بشری که در ایران از طبل انتخابات برای دمیدن در کوس فتنه استفاده کردند هستند، قطعا همه ما بدنبال نابودی سران فتنه هستیم و از این اعتقاد خود نیز دست بر نمی داریم، چرا که معتقدیم سران فتنه همچون ابوموسی اشعری ها از سران کفر محسوب می شوند.
به خود می بالیم که به زعم سران اتحادیه کفر به بزرگترین تروریست منطقه تبدیل شده ایم، اگر حمایت از فقرا، مستضعفین، مسلمانان، درماندگان و آواره های ناشی از تخاصم تروریست محسوب می شود به خود می بالیم که این مهر را بر پیشانی ایران اسلامی زده اند، به خود می بالیم که در جایی زندگی نمی کنیم که دم از آزادی بیان و دموکراسی و مقابله با ترور و تروریسم می زنند اما در عمل اقدامات سرکوبگرانه شان زبان زد خاص و عام است و به بدترین گونه با معترضین برخورد می گردد.
به خود می بالیم که به عنوان یک ایرانی همواره در تیر راس متخاصمان و زورگویان جهان قرار داریم و پس از گذشت بیش از 3 دهه انقلاب و با وجود هزاران هزار توطئه، نقشه، تبلیغات و ترفند همچنان مستحکم تر از گذشته حامی ولی فقیه خود هستیم و تا پای جان از آن دفاع خواهیم کرد.
حال آنچه مهمتر از این به خود بالیدن هاست حرکتی مقتدرانه از سوی دستگاه دیپلماسی کشور است که تسامح و تساهل را کنار گذاشته و با بکارگیری قوه قهریه بار دیگر مشتی محکمتر از گذشته بر دهان یاوه گویان بی خرد تاریخ معاصر بزنند تا در آینده فرزندانمان از این حرکت به نیکی یاد کنند.