ضعف دستگاه دیپلماسی در برابر عربستان؛

سعودی ها هر روز یاغی تر از دیروز!

بصیر، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در ادامه اظهارات تند خود علیه ایران، تهران را متهم به دخالت در امور کشورهای منطقه کرد و از ایران خواست پایش را از سوریه بیرون بکشد.

وی در کنفرانس مشترک با اشتاین مایر، وزیرخاجه آلمان در ریاض گفته بود: ما مصمم به مقابله با تحرکات ایران هستیم و برای دفاع سرزمین ها و مردم خود، هر کار که بتوانیم را با استفاده از تمام ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی انجام می دهیم.

الجبیر همچنین ایران را “اشغال گر سرزمین های عربی در سوریه”، نامیده و خواهان برکناری بشار اسد شده است. وی نقش نظامی ایران در سوریه را مانع از مشارکت تهران در حل بحران این کشور دانست.

از سوی دیگر مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجهبه سخنان سخیف عادل الجبیر  واکنش نشان داده و خاطر نشان کرده است:‌ وزیر خارجه سعودی  که کشورش در  بحران‌های جاری منطقه  رویکرد نظامی، امنیتی و افراط گرایانه را در پیش گرفته و بیش از هفت ماه است که یمن کشور همسایه و مسلمان خود را هدف بمباران‌های بی‌وقفه قرار داده، صلاحیت سخن گفتن در مورد نقش منطقه‌ای ایران را ندارد.

عربستان از زمان مرگ ملک عبدالله و به کرسی نشستن سلمان وارد فاز جدید سیاست خارجی شده و از حالت محافظه کاری و پنهان کاری به حالت تهاجمی تغییر مسیر داده است. تنها چند ماه پس از جلوس ملک سلمان، تجاوز به یمن آغاز شد و زبان مسئولان این رژیم نیز در تقابل با ایران تندتر از گذشته شد. از دست دادن خویشتن داری تنها در ۸ ماه پادشاهی جدید، نشان از دو مشکل عمده در ساختار آل سعود دارد که در دوره جدید زخم های کهنه این پادشاهی دهن باز کرده و تهاجمی تر از گذشته رفتار می کند.

اما اینکه وزیرخارجه عربستان به سخنگوی اظهارات تند علیه ایران تبدیل شده خود جای تامل دارد. عادل الجبیر پیش از این، سفیر عربستان در آمریکا بود که نقشه ترور وی توسط سپا قدس، شایعه ای متوهومانه بود که در مهرماه ۱۳۹۰، از سوی وزیر دادگستری آمریکا اعلام شد. اریک هولدر وزیر دادگستری ایالات متحده اعلام کرده بود که ماموران آمریکایی توانسته‌اند ترور سفیر عربستان در آمریکا را که توسط عوامل حکومت ایران برنامه ریزی شده بود خنثی کنند. یک شهروند آمریکایی ۵۶ ساله به نام منصور ارباب سیار و غلام شکوری عضو سپاه پاسداران متهمان اصلی این برنامه ترور هستند.

اتهامات واهی که از سوی مقامات ایران بلافاصله تکذیب شد و آن را توطئه اسرائیل، عربستان و آمریکا برای فشار بر ایران دانستند. عادل الجبیر که در نقطه کانونی این توهمات قرار داشت، در همان زمان نیز همواره اظهارات تندی علیه ایران داشت و با به وزارت رسیدن وی، آن ادبیات به صورت تندتری ادامه یافته که نشان از کینه توزی شخصی او نسبت به ایران دارد. سعود الفیصل، وزیرخارجه سابق عربستان هر چند بارها در سخنان خود ایران را مورد خطاب قرار می داد، اما شخصیت محافظه کارانه وی و خویشتن داری او در اظهاراتش، مانع از لفاظی های هرروزه در باب ایران می شد.

آنچه که به عنوان سیاست تهاجمی عربستان در عهد جدید خوانده می شود به معنای آن نیست که سعودی ها در زمان پادشاهی قبل، چنین سیاستی نداشتند بلکه آنها سعی می کردند مداخله در کشورهای دیگر را به صورتی پیش ببرند که کمتر در مضان اتهام قرار گیرند. سیاست پنهانی آنها در تجهیز گروه های تروریستی در منطقه و توطئه در بازار نفت برای کاهش قیمت آن جهت فشار بر ایران و روسیه خود نمودهای از سیاست خارجی سعودی است که در حال حاضر عریان تر و عیان تر دنبال می شوند.

در حال حاضر عربستان سعودی از مدیریت ضعیف ملک سلمان در سیاست داخلی به شدت رنج می برد. شروع زمامداری او با بحران جانشینی و زدو بندهای داخلی دربار همراه بود. نامه های یکی از شاهزادگان سعودی که گفته می شود از نزدیکان شاهزاده احمد بن عبدالعزیز، برادر پادشاه کنونی است، به محلی برای منازعات جدید در خاندان پادشاهی تبدیل شده است. بر اساس اخباری یک شاهزاده ارشد این نامه ها را خطاب به پادشاه عربستان نوشته و خواهان برکناری وی و پسرش از قدرت شده است.

دعواهای خاندان پادشاهی در عرستان موضوعی غیرمعمول نیست و بر سر جانشینی پادشاه و ولیعهد همواره درگیری وجود داشته اما در دوره جدید به خاطر بدعت هایی که سلمان گذاشته، اختلافات به سطح بی سابقه ای رسیده است. سلمان در اقدامی خلاف عرف، محمد بن نایف، برادرزاده خود را ولیعهد اعلام کرد و فرزند ۳۰ ساله خود را نیز نائب وی گمارد. انتقال قدرت از فرزندان عبدالعزیز، بنیانگذار سعودی به نوادگان، برای اولین بار است که در خاندان پادشاهی روی داده است و همین موضوع انتقادات و درگیری ها را در میان این خاندان پرجمعیت افزایش داده است.  گروهی از شاهزادگان، احمدبن عبدالعزیز را که در حصر به سر می برد، لایق پادشاهی می دانند.

انتقال قدرت از پسران عبدالعزیز به نوادگان، جنگ قدرت را گسترده تر کرده و همین امر باعث علنی تر شدن درگیری شاهزادگان گردیده است. بر همین اساس انتظار می رود با وخیم تر شدن حال پادشاه یا مرگ او، اوضاع عربستان سعودی وخیم تر شود. احتمال این نیز می رود که کودتا یا جنگ داخلی برای همیشه نسخه خاندان سعودی را در هم بپیچد. هر چند آمریکا سعی کرده در زمان انتقال یا جانشینی، با اعمال نفوذ مانع تشدید درگیری ها و حفظ ثبات پاشاهی شود اما این بار پای تعداد زیادی مدعی تخت پادشاهی وسط است که هر یک خود را لایق تر از دیگری می داند.

مشکلات داخلی عدیده در پادشاهی سبب شده تا سران و مقامات سعودی توپ را به خارج پرتاب کنند و با سر و صدا و هیاهو در منطقه، مانع از آشکار شدن بحران های داخلی شوند. جنجال و هیاهو در حمایت از رئیس جمهور مستعفی یمن به تجاوز و جنگ به این کشور فقیر علیه جنبش های مردمی کشیده شد. عربستان تجاوز خود را به یمن از ابتدای بهار امسال شروع کرده و تاکنون نتوانسته به اهداف خود برسد. جنگ در یمن فرسایشی شده و در آن سوی ماجرا تلفات سربازان ائتلاف عربی، ابعاد بیشتری به خود گرفته است. پرتاب موشک از یمن به پایگاه های عربستان در هفته های اخیر، یکی از نمونه های بیشماری از مقاومت مردمی یمن است که کار را برای عربستان سخت کرده است. باتلاق یمن، یکی از بحران هایی است که مقامات سعودی را عصبی تر کرده که این عصبانیت به تقابل و لفاظی با ایران نیز کشیده شده است.

حال شکست های عربستان سعودی را در یمن باید در کل منطقه نیز بررسی کرد. سوریه، عراق و لبنان کشورهایی هستند که عربستان سرمایه گذاری عظیمی را برای خروج آنها از محور مقاومت انجام داده اما تاکنون نتوانسته به اهداف خود دست یابد. در این مسیر، سعودی ها حتی از کمک و حمایت از گروه تکفیری داعش نیز ابایی ندارند و این گروه را به پیشرفته ترین تسلیحات مجهز کرده اند با وجود این، با ورود روسیه به عرصه جنگ داخلی سوریه، شاهد پیشرفت و پیروزی های ارتش سوریه در جبهه های مختلف جنگ بوده ایم. در عراق نیز ارتش عراق و حشدالشعبی توانسته اند مناطق زیادی را نظیر بیجی از دست داعش خارج کنند. اوضاع در فلسطین که همراه با شروع انتفاضه سوم است نیز بر وفق مراد سعودی ها نبوده و آنها در تلاش آشکار برای نابودی جنبش های مقاومت در کنار رژیم صهیونیستی ناموفق بوده اند.

مجموعه ای از ناکامی های و درگیری های داخلی در کنار شکست های پیاپی در عرصه سیاست خارجی، موجب بی پرده سخن گفتن مقامات سعودی علیه ایران شده است. آنها در چند ماه اخیر، معیارهای معمول دیپلماسی را در قبال ایران رعایت نمی کنند و زبان تند و گزنده ای علیه تهران به کار می برند. حال در این میان، دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور، تاکنون نتوانسته قاطعیت ایران را در موضوعات منطقه ای و حتی داخلی به عربستان نشان دهد و همین امر باعث جری تر شدن مقامات سعودی در تقابل با ایران شده است. در زمینه فاجعه منا شاهد بودیم که بیانات محکم و قاطع مقام معظم رهبری در مقابله با سیاست های عربستان در فاجعه منا، باعث عقب نشینی آنان و برآورده کردن خواسته های مسئولان ایرانی در مکه شد. چنین قاطعیتی در قبال کشوری چون عربستان، حلقه گمشده وزارت خارجه ایران است تا نشان دهد سخنان تند سعودی ها بدون هزینه و پاسخ تندتر نخواهد بود.

در حالیکه ایران و عربستان در خصمانه ترین دوره روابط خود به سر می برند، برخی از میانجیگری وزیر خارجه آلمان میان دو کشور سخن به میان آورده اند که اظهارات عادل الجبیر در کنفرانس مشترک با همتای آلمانی خود، خط باطلی بر خوشبینی این افراد بود. به طور قطع دیپلماسی لبخند و تنش زدایی در قبال مقامات سعودی جواب نداده و نمی دهد و تنها چیزی که باعث عقب نشینی آنان خواهد شد واکنش قاطع و سخت مقامات دیپلماسی و دولتی کشور است.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا