سوء استفاده رسانه ای از هنرمندان بنام کشور

بصیر، با آغاز ماه محرم  خبرهایی در برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب منتشر شد مبنی بر این‌كه تعدادی از خوانندگان و هنرمندان ممنوع‌الكار گردیده‌اند؛ خبرهایی كه حتی نوش‌آبادی سخنگوی وزارت ارشاد از صحت وسقم آن اطلاعی نداشته و گفته است نمی‌توان درخصوص لیستی كه  مشاهده نكرده‌ام  قضاوت كرد و نمی‌خواهیم قضاوت كنیم نه تایید می‌كنم ونه تكذیب…اما فارغ از این‌كه خبر درست باشد یا نه چند نكته قابل توجه است؛‌

هرچند موسیقی همیشه جزو اموری بود كه از طرف اهالی فرهنگ وهنر در زمینه محتوا و نوع ارائه آن كشمكش‌هایی وجود داشته،  اما  در سالهای اخیر با حضور ماهواره  و رسانه‌های مختلف، فضا برای ظهور و بروز آن زیاد شده است چنانچه دراین عرصه حتی در رسانه ملی هم  فضای بسیار بازتری نسبت به قبل پیدا كرده است. كنسرت‌ها  مدتهاست به یك مدل جدید در كشور تبدیل شده‌اند كه حواشی مختلفی را هم در برداشته است؛ متأسفانه آنچه دراین عرصه شاهد بوده‌ایم عمدتاً بی‌بند‌وباری و عدم سازماندهی هنری است  تا برخوردهایی از آن دست كه برخی سایت‌ها مدعی آن هستند.
این روزها  بیشتر كنسرت‌ها  فراتر از یك اجرای موسیقی، حواشی زیادی دارند. از جمله لباس‌های عجیب و غریب خواننده، ‌نوع اجراها،‌ اختلاط دختر و پسرها و… با این وجود هیچ‌گاه حتی مورد اعتراض مسئولان هم قرار نگرفته و سازماندهی نشده است؛ البته برخی از آقایان  اظهارنظرهایی داشته‌اند اما درحد نظرات شخصی بوده است تا حرف‌هایی كه بتواند تاثیر اجرایی  بگذارد.
با رشد فضای مجازی در كنار شبكه‌های ماهواره‌ای عرصه نظارت‌ها هم كمرنگ شده است و درعین حال  حضورهای عجیب وغریب نمود بیشتری پیدا كرده است. تا آنجا كه حتی كلیپ‌های خواننده‌های معروف و نیمه معروف در برخی شبكه‌های  ویدوئی مثل آپارات را  شاهدیم  كه گاه  هیچ هنجار و قوانینی را هم دنبال نمی‌كنند.
از این بدتر آثار ویدئو كلیپ‌های برخی خواننده‌های وطنی وهنرمندانی كه مدعی هستند با سیاست میانه‌ای ندارند  و خواسته و ناخواسته  برای دیده شدن بیشتر به ابزار  و آلت دست برخی شبكه‌های منحرف تبدیل شده‌اند در ماهواره‌ها دیده می‌شود كه جای تأمل دارد.
موضوع ممنوع‌الكاری و ممنوع‌التصویری البته موضوع تازه‌ای نیست؛ وقتی به پیشینیه این ماجرا رجوع می‌كنیم می‌بینیم خیلی اوقات فارغ از شایعاتی كه برخی رسانه‌ها برای بالا بردن كلیك و مجبوركردن برخی خوانندگان وبازیگران به مصاحبه وموضع‌گیری راه می‌اندازند، گاه ممنوع‌الكاری و ممنوع التصویری را به یك ابزاری تبلیغی درمی‌آورند.  چه آن‌كه  وقتی دنبال می‌كنیم می‌بینیم هیچ دلیل عقلی و منطقی برای ممنوع شدن كار و تصویر هنرمندی وجود ندارد واگر رفتار و برخورد  عجیبی را هم ملاك این موضوع معرفی می‌كنند، باید گفت بدتر از آن را دیگرانی انجام داده‌اند كه نه ممنوع‌الكار شده‌اند و نه ممنوع‌التصویر.
اما چه شده كه به ناگاه برخی سایت‌های اصلاح طلب  كه برخی از آنها بیشتر مطالبش رنگ و بوی سیاسی می‌دهد، لیست افراد ممنوع الكار و ممنوع التصویر را رو می‌كند؛ درحالی‌كه نه در صفحه اینستاگرام  این هنرمندان و نه به واسطه اطرافیانشان  خبری از چنین ماجرایی نیست. حتی سخنگوی وزارت ارشاد هم ابراز بی‌اطلاعی كرده است. شاید حتی خود فرد هم از چنین شایعاتی بی‌خبر باشد. جدا از اینکه  گاه برخی رسانه‌ها  گرفتار شایعاتی در فضای مجازی می‌شوند همانند خبر فوت بعضی بازیگران كه هرازگاهی در رسانه‌ها منتشر می‌شود  و باعث حیرت خود آنها  و خانواده‌هایشان می‌گردد.
شیطنت‌های رسانه‌ها دراین عرصه هم دور از ذهن نیست. چراكه  در همین ایام محرم  شاهد رفتارهای هنجارشكنانه ای مانند تك‌خوانی زن به نام اپرای عاشورا بودیم .رفتاری وقیحانه كه به زعم بسیاری از اهالی هنر ضد ارزشی و غیر دینی بود جالب این است كه چنین اثری از خواننده زن  اجرا می‌شود و ممنوع الكار و ممنوع التصویر نیست‌ مجوز هم دارد! اما خوانندگان معروفی كه مدام صداوسیما  آثار آنها را پخش می‌كند ممنوع الكار شده‌اند؟! آن‌هم زمانی كه همه می‌دانند به دلیل عزاداری امام حسین در محرم و صفر صداوسیما  خیلی از موسیقی‌های غیر مرتبط و ناهمخوان با فضای عزاداری را پخش نمی‌كند.
با همه این احوال خبرسازی برخی رسانه‌ها كه سعی كرده‌اند موج‌سازی كنند فرصت خوبی است تا نسبت به رخدادهای موسیقیایی كشورمان كمی بیندیشیم. این‌كه چرا و چطور برخی هنرمندانی كه به واسطه صداوسیمای ایران شناخته و بزرگ شده‌اند و از بودجه‌های ملی ارتزاق می‌كنند نسبت به چارچوب اخلاقی و ارزشی جامعه شیعی كه در آن هستند شناخت زیادی ندارند و به  صرف آن‌كه  با یك شركت تولید كننده  آثار موسیقی، قراردادی  بسته‌اند درهر گوی و فضایی وارد می‌شوند؟!  چه آنكه  اثرگذاری این قشر به جوانان غیر قابل كتمان  است.
هرچند طرفداران آنارشیسم به اشكال مختلف  سعی كرده‌اند هنر هنرمندان را از چارچوب  و قوانینی كه برای همه و درجهت  رفاه  حال عمومی دركشور درست شده است برهانند و جدا كنند، اما حداقل لزوم  تشكیل  ساختار و بستر مساعد فرهنگی برای انتقال ارزش‌ها به اهالی موسیقی لازم است. زیرا گاهی برخی خواننده‌ها آنچنان خودباخته فضای ماهواره‌ها  می‌شوند كه ایرانی بودن خود را  از یاد می‌برند.
هیچ كس منكر آن نیست كه فضا و نگاه  هنری و فرهنگی دراین عرصه  حرف اول را  می‌زند. اما  حداقل باید اهالی فرهنگ  و هنر را در رابطه با  بایدها و نبایدهای اجتماعی و فرهنگی آگاه  كرد. به این دلیل كه ممكن است  هنرمند نسبت به  تاثیرات منفی و مثبت  برخی از رفتارهای خود آگاهی نداشته باشد یا در زمینه آنچه باید، اطلاعات كافی بدست نیاورده باشد. در هر صورت شهرت  آفت‌هایی دارد قبل از آنکه هنرمندان ما به ان گرفتار شوند، باید بستر فرهنگی و آموزشی درستی ایجاد كرد  تا از عواطف و احساسات پاك  آنها سوء ‌استفاده نشود.
فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا