وزارت خارجه؛ فعال یا منفعل؟

دیپلماسی غرب برای شکاف در ائتلاف شرق

بصیر،  ۸ مهر ماه سال جاری، روسیه به طور رسمی حملات هوایی خود را علیه تروریست ها در سوریه آغاز کرد. بعدها مشخص شد که این حملات در قالب یک برنامه هماهنگ شده ما بین ایران، روسیه، عراق و سوریه بوده است.

پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر نیز به این امر اذعان دارد. “امریکا در ابتدا در قبال تقویت حضور نظامی روسیه در سوریه انعطاف به خرج داد اما بعد از آنکه خبرها درباره تشکیل قرارگاه مشترک اطلاعاتی و امنیتی میان روسیه، سوریه ، ایران و عراق اعلام شد بتدریج لحن مسئولان امریکایی تند شد”.

کارشناسان مختلف سیاسی و امنیتی علل حضور روسیه در سوریه را به شرح ذیل عنوان می کنند:

  1. حضور تعداد زیادی از تندروهای چچنی در داعش و خطر بازگشت آنها به روسیه بعد از پایان کار آنها در سوریه
  2. از دست دادن پایگاه نظامی خود در استان طرطوس که به منزله جای پای روس ها در سوریه برای شرکت در مناسبات آسیای غربی به حساب می رود
  3. برقرای توازن قوا در آسیای غربی با ایالات متحده آمریکا و ناتو
  4. امتیاز گیری از آمریکا و کشورهای رقیب

نکته بسیار مهم و حیاتی که از چشم دشمنان محور مقاومت نیز پنهان نیست، سیاست منفعت طلبانه روس ها است. موضوعی که شاید پاشنه آشیل ائتلاف بین ایران، سوریه،عراق و روس ها باشد و این امر مستلزم هشیاری وزارت خارجه در قبال کارشکنی های محور غربی-عبری- عربی است.

نشانه هایی از تلاش غربی ها را می توان در برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ در تهران دید. همه ساله قبل از کنفرانس امنیتی مونیخ، کنفرانس هایی فرعی در اقصی نقاط دنیا برگزار می شود و نتایج این کنفرانس ها در قالب گزارش هایی به کنفرانس اصلی،در مونیخ، ارسال می شود. امسال نیز برای اولین بار یکی از نشست های فرعی این کنفرانس در تهران با بررسی اتفاقات سوریه برگزار شد. این در حالی بود که وزرای خارجه روسیه و سوریه به عنوان بازیگران اصلی در سوریه به این کنفرانس دعوت نشدند!

بدیهی است که مواضع کشورهای مختلف در قبال سوریه متفاوت باشد اما با بررسی مواضع اشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان، باید دقت مضاعفی در مراقبت از پاشنه آشیل ائتلاف ایران،سوریه، روسیه و عراق شود.

اشتاین مایر در یادداشتی در روزنامه “تاگس اشپیگل” اینگونه می نویسد: “اگر ما صادق باشیم باید بگوییم که همه تلاش های بین المللی برای یک راه حل سیاسی در سوریه تا به حال شکست خورده است. شورای امنیت از ابتدای بحران سوریه از طریق تضاد منافع با روسیه مسدود شده بود. بی اعتمادی های عمیق و مبازات قدرتی منطقه ای تا به حال یک توافق بین کشورهای همسایه در منطقه را غیر ممکن کرده است. ایران برای برخی ها همچنان یک مهره منفور است که نباید با آن یک بار هم بر سر میز مذاکره نشست.

توافق هسته ای وین با ایران شاید یک فرصت غیر قابل تکرار برای بالاخره شکستن این جبهه گیری های سخت است تا کانالهای گفتگوی جدید که پیش از این ممکن نبود گشوده شود. وزرای امور خارجه آمریکا و روسیه در دوحه مشترکا با وزرای امور خارجه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس دیدار کرده اند و وزیر امور خارجه عربستان هم سفری به مسکو داشته است. در عرض یک ماه بعد از توافق وین برای اولین بار این موفقیت به دست آمد که بر اساس یک توافق آمریکایی – روسی دو تصمیم مهم درباره سوریه در شورای امنیت گرفته شود.

اشتاین مایر درباره به خطر افتادن این پیشرفت ها در سایه تحولات اخیر و کمک های نظامی روسیه و ایران به ارتش سوریه و بشار اسد هشدار داد”.

آلمانی ها به دلیل داشتن یک اقتصاد صادرات گرا، به ثبات جدی در منطقه آسیای غربی و بطور عام در جهان نیاز دارند و معمولا به عنوان یک چهره میانجی گر در روابط بین الملل مطرح هستند. اما اظهارات وزیر خارجه آنها قابل تأمل است. اشتاین مایر در سفر خود به تهران در عین تمایل خود برای میانجی گری بین ایران و عربستان گفت: ” هیچ آتش‌بسی بدون اسد امکان پذیر نیست و هیچ آینده‌ای نیز با اسد متصور نیست. ما باید هر چه سریع‌تر اقدام کنیم و نهادهای سیاسی را اصلاح کنیم که اگر هر چه سریع‌تر دنبال نشود تجزیه سوریه را به دنبال خواهد داشت که غیرقابل اجتناب است”.  این در حالی است که این مردم سوریه هستند که باید رئیس جمهور خود را انتخاب کنند و این اظهارات برخلاف ادعاهای مردم سالارانه غربی ها است.

از طرفی در روزهای گذشته نیز نشست چهارجانبه در وین، با حضور وزرای خارجه روسیه،آمریکا، ترکیه و رژیم آل سعود برگزار شد.سوال اساسی اینجاست که چرا غربی ها سعی در برقراری نشست های مرتبط با موضوع سوریه و عراق، بی آنکه ایران و روسیه با هم در آن نشست شرکت داده بشوند، دارند؟!

هر چند که بعد از پایان نشست لاوروف در گفتگویی تلفنی با ظریف، به محتوا و نتایج نشست اشاره کرده است اما این خطر می رود که در قالب همین نشست ها، غربی ها بتوانند بین روسیه و ایران شکاف ایجاد کنند تا بتوانند تنها ائتلافی را که به طور واقعی با تروریست ها در منطقه مبارزه می کند را عقیم سازند. بی بی سی فارسی با اشاره به این نشست گفته است: “سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد کشورش آماده حمایت هوایی از “گروه‌‌های مخالف میهن‌پرست” از جمله “ارتش آزاد سوریه” برای مقابله با گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) در سوریه است.

آقای لاوروف شنبه ۲۴ اکتبر در گفت‌و‌گو با شبکه یک تلویزیون روسیه گفت که کشورش همچنین آماده هماهنگی کامل با آمریکا در سوریه است هر چند تاکید کرد که آمریکا اطلاعات مربوط به مواضع “تروریست‌ها” و “گروه‌های مخالف میهن‌پرست” را در اختیار روسیه قرار نداده است.

ارتش آزاد سوریه از گروه‌های مخالف مورد حمایت آمریکا است که علاوه بر نبرد با نیروهای دولتی با داعش هم می‌جنگد. روسیه پیشتر گروه‌های مخالف دولت بشار اسد را “گروه‌های تروریستی” خوانده بود”.

باید منتظر عکس العمل وزارت خارجه و سیاست های آن بود. اما بنظر می رسد وزارت خارجه به دلیل چشم داشتن به  اصلاح رابطه با غرب و در رأس آن آمریکا، نمی تواند از پتانسیل های روسیه در منطقه به خوبی استفاده کند. در موضوع منا نیز وزارت خارجه نتوانست از تمام پتانسیل های موجود در منطقه و فرامنطقه به خوبی استفاده کند. با وجود اعتراض کارشناسان سیاسی و روابط بین الملل، وزیر خارجه به جای بسیج نمودن کشورها برای مطالبه گری از آل سعود و جهت دهی به افکار عمومی مسلمانان، در حال دیدارهای اتفاقی با شیطان بزرگ در سالن های سازمان ملل و زانو زدن در مقابل امیر کویت بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا